این مجلس شورا به‌ خدا ننگ بشر بود، کاوه کامرانیان

عنوان این نوشته برگرفته از شعر معروف میرزاده عشقی درباره مجلس چهارم مشروطیت است. “این مجلس چارم به خدا ننگ بشر بود….. دیدی چه خبر بود؟”. البته اگر میرزاده عشقی مجالس جمهوری اسلامی را دیده بود، از یکایک نمایندگان مجلس چهارم مشروطیت بابت این شعر عذرخواهی می‌کرد. واقعیت این است که همه مجالس جمهوری اسلامی کم و بیش ننگ بشر بودند، ولی مجلس دهم علیرغم داشتن تعداد انگشت شماری نماینده شجاع، کمی بیشتر ننگ بشر بود.

و مجلس یازدهم ، سالی که نکوست از بهارش پیداست، به نظر می‌رسد که این مجلس بیشتر از همه مجالس جمهوری اسلامی ننگ بشر باشد. مجالس جمهوری اسلامی مصداق کامل چاه حاج میرزا آقاسی وزیر محمد شاه است که به چاه‌کن گفت این چاه اگر برای ما آب ندارد برای تو نان دارد، این چاه اگر برای ملت آب ندارد برای نمایندگان نان دارد. البته این تئوری چاه حاج میرزا آقاسی در مورد همه نهادهای جمهوری اسلامی صادق است، به‌خصوص نهادهای زیر نظر رهبری. بی جهت نیست که کاندیداها ارقام هنگفتی را خرج می کنند تا وارد مجلس شوند، بسیاری از آن‌ها به محض ورود به مجلس به کار چاق کن‌های قهاری تبدیل می‌شوند تا ده‌ها برابر آن‌چه که خرج کرده‌اند در بیاورند.

مصطفی میرسلیم نماینده مجلس یازدهم می‌گوید که رئیس یکی از کمیسیون‌های مجلس ۶۵ میلیارد تومان گرفت تا پرونده تحقیق و تفحصی را ببندد، نماینده دیگری می‌گوید تعدادی از نماینده‌های اصولگرا خانه‌های سازمانی مجلس را پس ندادند و نهایتاً به قیمتی اندک و قسطی آن‌ها را خریدند. ظاهرا منظور چهل خانه در سعادت آباد است که قیمت آن‌ها هرکدام اکنون بالای ۱۰  میلیاردتومان است. آن‌چه در ایران درباره فساد دستگاه‌های حکومتی افشا می‌شود واقعاً قطره‌ای از دریاست.

در انتخابات مجلس دهم و مجلس خبرگان، مردم با امید به این که گماشتگان رهبری را به حاشیه برانند به لیست امید در مجلس شورای اسلامی و به لیست منسوب به هاشمی رفسنجانی در مجلس خبرگان رای دادند. خوشبینان در پیروزی لیست امید و لیست هاشمی کورسویی ازاصلاح پذیری نظام را می‌دیدند. قبل ازانتخابات شایع بود که سپاه تعدادی را لباس عاریتی اعتدال و اصلاح طلبی پوشانده، در لیست امید جای داده و از سد شورای نگهبان گذرانده است، این شایعه چه صحت داشته و چه نداشته باشد، به هر صورت نتیجه همان شد که سپاه می‌خواست، فراکسیون امید به رهبری محمدرضا عارف که به لحاظ سیاسی همیشه وسط لحاف می‌خوابد، به ناگهان در انتخاب رئیس مجلس آب رفت  و۵۰ نفراز نماینده‌ها از فراکسیون امید جدا شده وبه گفته برخی از اصلاح طلبان به  لشکر معاویه پیوستند.

انتخاب علی لاریجانی به ریاست مجلس و محمد رضا عارف به لیدری فراکسیون امید، به خوشبینان نشان داد که  به‌قول نسیم شمال” در جبین این کشتی نوررستگاری نیست”. مجلس دهم در شمار بدترین‌ها است،  برای این‌که امید واهی و کاذب ایجاد کرد و عملا به هیچ کدام از وعده‌هایی که داده بود نتوانست عمل کند، وعده‌هایی مانند رفع حصر، برگزاری تجمعات بدون مجوز وزارت کشور و ده‌ها مورد دیگر که عملاً ازحد حرف فراترنرفتند.

برخلاف گفته روح‌الله خمینی که مجلس در راس امور است، واقعیت این است که مجلس هیچ وقت به خصوص در دوران علی خامنه‌ای در راس امور نبوده است. تصمیمات مهم همیشه خارج از مجلس و در بیت خامنه‌ای گرفته شده است و در مواردی برای این‌که از مسئولیت آن شانه خالی کند، تصمیمی را به تصویب مجلس نیز رسانده است. شگردهای خامنه‌ای در پروسه دور زدن مجلس در تصمیم‌گیری‌های کلان و یا متوقف کردن طرح‌هایی که صلاح نمی داند، به این ترتیب است. یا با حکم من در آوردی حکومتی ، طرح را در نطفه خفه می‌کند، یا از طریق رئیس مجلس  که پیک او برای ارسال دستورات به نمایندگان است، به آن‌ها اطلاع می‌دهد که راضی نیست و سرانجام در مواردی هم که ظاهرا دخالت نمی‌کند، طرح‌ها به دست اندازهای شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت می‌افتند و نهایتاً یا تغییرات فاحش پیدا کرده و یا به کی رها می‌شوند.

مجلس  دهم از یک نظر دیگر استثنا بود. اختیارات اندکی هم که داشت توسط احکام حکومتی، شورای نگهبان و شورای امنیت از آن گرفته شد. لیدر فراکسیون امید درمدت چهار سال تنها دوبار سخنرانی کرد و بقیه مدت در گوشه‌ای صم بکم نشسته بود.علی لاریجانی پس از پایان مجلس در گفت‌وگویی اظهار کرد (نقل به مضمون)  رهبری به مجلس دستور نمی‌دادند. نظرشان را به من می‌گفتند ما آن را رعایت می‌کردیم. لاریجانی دخالت رهبر را کتمان نکرد، ولی نهایت سعی خود را کرد تا این دخالت را تلطیف کند. محمود صادقی، نماینده  شجاع مجلس دهم حکم حکومتی علی خامنه‌ای در ارجاع لایحه رد شده بودجه سال ۹۹ به شورای نگهبان را “وهن مجلس و وهن رهبری” و “آخرین میخ به تابوت مجلس دهم” خواند. محمود صادقی تاوان مخالفت‌هایش با دخالت‌های بیجا درمجلس را پرداخت، او به ۲۱ ماه حبس محکوم شد.

از زاویه‌ای دیگر، سه انتخابات دور دوم ریاست جمهوری روحانی، مجلس دهم و مجلس خبرگان، ناخواسته برای مردم ایران موهبت بودند، و علت آن هم این است که به خوش بینی برای اصلاح پذیر بودن نظام و تئوری انتخاب بین بد وبدتر خط بطلان کشیدند. مشارکت بسیار پایین مردم در انتخابات مجلس یازدهم گواه این فرضیه است. رژیم برای لاپوشانی نرخ پایین مشارکت مجبور شد دست به عددسازی بزند ودرعین حال پذیرفت که نرخ مشارکت پایین بوده است. البته رهبرجمهوری اسلامی کماکان بر طبل پیروزی کوبید و انتخابات را درخشش مطلوب ملت ایران خواند. انتخابات مجلس یازدهم نشان داد که رژیم قید مشارکت زیاد را زده است. دراین شرایط بحرانی که بیم فروپاشی می‌رود، مجلسی دست آموز می‌خواهد، مجلسی که ماشین تصویب تصمیمات نظام باشد، حتی تعداد معدودی نماینده منتقد را هم نمی‌تواند تحمل کند. این سیاست بیشتر از آن که نشانه اعتماد به نفس باشد، نشانه هراس از بحران است.

با انتخاب قالیباف به ریاست مجلس گوشت را به گربه سپرده‌اند. مردی که فسادش شهره خاص و عام است به ریاست مجلس گمارده شد. فساد در بین مقامات جمهوری اسلامی چنان شیوع پیدا کرده که دیگر نقطه ضعف محسوب نمی‌شود.از مزایای برخی از نمایندگان مجلس یازدهم همین بس که تخلف هشت نفردرمدارک تحصیلی محرز شده و یک نفر دیگر به گفته مدیرکل آموزش وزارت علوم، مدرک تحصیلی خود را از موسسه‌ای گرفته است که وجود خارجی ندارد.

با این که مجلس یازدهم، ظاهراً یک دست و مطلوب نظام است، به‌ زودی خواهیم دید گروه‌های رقیب، نه برسراصول که برای اغلب آن‌ها معنی ندارد، بلکه برسرغنائم به جان هم خواهند افتاد. ریشه‌های این گونه اختلافات در ذات جمهوری اسلامی تنیده است. مطلب را با بیت دیگری از شعر میرزاده عشقی به پایان می‌بریم.

هر کار که کردند ضرر روی ضرر بود……. دیدی چه خبر بود؟

کاوه کامرانیان

*مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.