گزارشی از روز دوم اسفند ۱۳۹۸

گزارشگر بیطرف از مشهد

بعد از ۴۱ سال زندگی در جامعه خود و تحت تبلیغات صدا و سیمای میلی کوتاه زمانی ست که با خود به این نتیجه رسیدم
در تمامی کانالهای خبری مطالعه داشته باشم و بر خلاف آنچه در سالهای گذشته خود را محدود به اخبار داخلی میکردم
وبا توجه به سابقه سانسور رسانه های داخلی اینبار آستین بالا  زده و خود شاهد اصل ماجرا شوم وبا واقعیتها آنطوری که هست روبرو گردم

نه اخبار داخلی منو راضی میکرد نه گزارشات خارجی
لذا امروز شخصا به چند مرکز رأی گیری درساعتهای مختلف مراجعه کردم وبا آنچه مواجه شدم واقعیتهای موجودشهرم بود

آنچه درچهار مرکز متفاوت و در زمانهای مختلف که معمولا ساعات ترافیک جمعیت باید باشد توجه من راجلب کرد
تعداد افرادی که جهت رآی دادن به آن مراکز مراجعه میکردند خیلی خیلی کمتر از کلیه پرسنل آنجا بود و کمتر از تعداد انگشتان دست در رفت و آمد بودند

کنجکاوی مرا برآن داشت تا با بعضی از آنها صحبت کنم و دلیل حضورشان را درمراسم رأی گیری بپرسم

از پنج خانمی که همزمان وارد حوزه رأی گیری شدن سه نفر پای صندوق رفت و دو نفر روی صندلی انتظار کنار من نشستند

از خانم کناردستی سئوال کردم چرا واسه رأی دادن تشریف نمیبرید
الان که خلوته؟؟؟
گفت: من شناسنامه و کارت ملی ام واسه کار اداری نزد محضر هست
و الان همسایه مون بسیجی هست و اومدن دنبالم هرچه گفتم من نمیتونم رأی بدم
من رو با اصرار آوردن وگفتن حتی اگر رأی هم نمیدی باید بخاطرحضور دشمن با ماهمراه باشی
در گوشم گفت خدارو شکر میکنم که دروغ نگفتم و از طرفی فکرم هم راحته که رأی ندادم.

خانم کنار ایشون گفت منکه باکسی رودرواسی ندارم گفتم امسال رأی نمیدم که مدیون خون جوانها نباشم ولی دخترم چون دانشجوست و گفت من به مهر تو شناسنامه ام نیاز دارم فقط فرزندم رو همراهی کردم.

خیلی ناراحت شدم که بازهم بدون آنکه کاملا تمایل داشته باشند ازسر اجبار و ترس تا اینجا حضور یافتند.

و اما در مراجعه ساعتهای بعدی با پدری که با لباس ورزشی از رأی دادن برگشته بود مواجه شدم
و از در گفتگو وارد شدم
پرسیدم شما تنها واسه رأی دادن تشریف بردین؟؟؟
چراخانواده باشما نیستن؟؟؟
گفت من ۱۸ ساله بازنشسته نیروی انتظامی هستم والان هم خانم و هم دخترم با من مخالفت کردن که شرکت نکنم ولی چون باید چند روز پیش وام من واریز میشد وقتی علت تأخیر وجه واریزی وام راپ رسیدم صندوق بازنشستگی بمن گفت تشریف ببرید رأی که دادین با شناسنامه بیاین واستون واریز خواهدشد.

متوجه شدم ایشون هم دلیلی رو که همان ترس ازعدم دریافت وام ست عنوان میکند

و متأسفانه با فرد آخری که صحبت کردم ازهمه بیشتر متأثر شدم
بعداز رأی دادن ازش پرسیدم خوشحالی که انتخابت رو کردی؟؟؟
عذاب وجدان داشت وگفت شوهر خواهرم یکی از مسئولین کمیته امداد هست و  با کمک ایشون تونستم حقوق گیر کمیته امداد بشم.
بمن گفته اگر رأی ندین منم نمیتونم واستون کاری کنم و اگر حقوقتون قطع شد از من انتظاری نداشته باشید
گفتم نمیتونن چنین کنند.
گفت سال قبل هرکس درمراسم روز قدس و۲۳ بهمن شرکت نکرد پرداخت حقوقشون به مشکلاتی خورد و سه ماه طول کشید تا درست کردن
گفت ما دستمون زیر سنگه ،هرطرف صورتمون سیلی بزنیم درد میکنه
نمیتونستم چیزی بگم،خودش رو سرزنش میکرد
اما دلم گرفت وعلت حضور معدود کسان روی قلبم فشار مضاعفی آورد

بدین لحاظ نباید همه را متهم به ندانستن و….کرد بلکه باید بیشتر سعی در نجات این افراد کرد

پس بگردید و بگرد دروزگار
دل به دنیا درنبندد هوشبار
ای که دستت میرسد کاری بکن
پیش ازآن کز تو نیاید هیچ کار

«مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.»