جامعه مدنی ایران از حکومت دینی و اپوزیسیون سنتی آن گذر کرده است!

  جامعه مدنی ایران از حکومت دینی و اپوزیسیون سنتی آن گذر کرده است!

  مصاحبه اختصاصی سایت گذار با حسن شریعتمداری دبیرکل شورای مدیریت گذار

 

سایت گذار: نقش جامعه مدنی ایران در دوره گذر از جمهوری اسلامی و گذار به دموکراسی را چگونه می بینید؟ آیا با وجود سرکوب مستمر نهادهای مدنی بویژه سندیکاها و انجمن ها و نهادهای صنفی، جامعه مدنی ایران در شرایط حاضر از توان لازم برای ایفای نقش تعیین کننده در این گذار برخوردار است؟

حسن شریعتمداری: جامعه مدنی ایران سال ها است که زیست فرهنگی خود را ازراه و روشی که جمهوری اسلامی از ابتدای بوجود آمدن خود سعی در تحمیل آن به مردم داشت و برای تبلیغ و ترویج آن از کتاب های منابر و مجالس وعظ، تا کتاب های درسی و هنر و سینما را به انضمام گروه های امر به معروف و بسیج و قوانین غلاظ و شداد اسلامی دراختیار داشت، کاملا جدا نموده است و بتدریج حتی نه تنها تظاهر به پاسداری از روش ها و ارزش های حکومتی نمی کند، بلکه آشکارا به مقاومت مدنی ایستاده و آنها را زیرپا میگذارد. اکنون این نافرمانی با خودسوزی “دختر آبی” می رود به میدان های ورزشی کشیده شود .ورزشی که جمهوری اسلامی و بخصوص سپاه از طریق آن سعی درمشغول نمودن مردم و به جان هم انداختن آنان، با القاء کینه های قومی و تعصبات محلی داشت، تا با ایجاد دعواهای حیدری و نعمتی و کاذب، مبارزه اصلی در سایه قرار گیرد و به آن توجه نشود.

گذار فرهنگی، خود صورت گرفته است ولی باید مقاومت مدنی سازمان یابد و علاوه بر سطح فرهنگی به سطوح دیگر زندگانی از جمله مقاومت علیه بی عدالتی معیشتی و قضایی و فساد و تبعیض های گوناگون گسترش یابد.

این کار بدون برنامه وایده های نوین و سازماندهی مناسب و وصل جزایر منفک مقاومت مردم به هم، به صورت خودجوش ممکن نیست وزمان زیادی خواهد برد و امکان به انحراف کشیده شدن آن ها بوسیله عوامل حکومتی و یا سرکوب آسان تر آنها وجود دارد.

سایت گذار: ارزیابی شما از رابطه اپوزیسیون و نیروهای سیاسی دموکرات با جامعه مدنی ایران چیست؟ سرکوب چهل ساله و توامان اپوزیسیون و جامعه مدنی، شکاف های بسیاری را در این رابطه ایجاد کرده است. ترمیم این شکاف ها و تحکیم اعتماد و رابطه آن ها در مسیر گذار چگونه خواهد بود؟

حسن شریعتمداری: جامعه مدنی در درون کشور به حکم اجبار زندگانی و تعارض بنیادین با سرشت ضد تمدنی و ضد فرهنگی این حکومت قهقرایی، راه خود را به جهان آزاد و ارزش های آن یافته است و در این مسیر توانسته از تکنولوژی نوین و اینترنت بهره گرفته و آشناپی و پیوند خود را با جهان پیشرفته برقرار کند. این جامعه در مرحله کنونی احتیاج به یک تشکل با عزم و اراده والا دارد، تا آرزوهای آنها را در امکان عملی و ناگسستنی با جهان برون، از طریق اعلام جایگزینی برای این حکومت و اراده گذار بی جون و چرا از کلیت این نظام پوشالی و فاسد و ستمگر به آنان و جهانیان اعلام کند. این آلترناتیو در حال تحقق است و در آخرین روزهای ماه سپتامبر به طور رسمی موجودیت آن اعلام خواهد شد. شورای گذار ایران، تجسم واقعی و ترجمان سیاسی گذار فرهنگی اکثریت پیشرو جامعه از این نظام عقب گرا و قرون وسطاپی است. اگر اپوزیسیون سنتی ایران نتوانسته اطمینان جامعه مدنی را جذب و با آن ارتباط ایحاد کند، فقط ناشی از سرکوب سبعانه حکومت و ترفندهای گوناگون دیگر آن نیست. علت اصلی، عقب ماندگی ارزشی و گفتمانی اپوزیسیون سنتی ایران، نه تنها از جهان بلکه از جامعه مدرن ایران نیز می باشد .

جامعه به دعواهای تاریخی و بی محتوای این اپوزیسیون با لبخندی طنزآمیز می نگرد و آنان را زندانی گذشته خود می بیند و جدی نمی گیرد.

برای ایجاد اطمینان و ارتباط باید با جامعه هم دل و هم فرهنگ بود. جامعه فرهنگ التقاطی را برنمی تابد تا با روش های اصلاح طلبانه و بینابینی و تحول خواهانه تدریجی بتوان با آن ارتباط برقرار کرد. نگاه اپوزیسیون رو به بالا و حکومتگران بوده است و کوشش آنها بیشتر معطوف به ایحاد ارتباط با بخش های نزدیک به قدرت بوده و در محاسبات خود این عوامل را بیشتر دخیل نموده اند. مردم حق دارند که به آنان اطمینان نداشته باشند. نگاه جامعه محور باید جای نگاه حکومت محور را بگیرد تا امکان ارتباط با جامعه و جلب اطمینان مردم فراهم شود.

اکنون در دوران فروپاشی این حکومت، زمان برای ایجاد ارتباط با جامعه فراهم تر از همیشه است. ما می خواهیم زبان گویای آنان و سمبل خواستهای آنان و هم فرهنگ با پیشرفته ترین بخش های جامعه باشیم. آنان امروز گذار خود را انجام داده اند و وظیفه گذار سیاسی را با کمک ما انجام خواهند داد. ما بی هیچ ادعایی درکنار آنان خواهیم بود.

سایت گذار: تجربه جنبش های اعتراضی یک دهه اخیر نشان می دهد که گسل های متعدد فرهنگی، نسلی و طبقاتی در ایران، مانعی در راه قدرتمندی جامعه مدنی و شکل گیری یک اتحاد گسترده ملی برای غلبه بر استبداد دینی بوده است. برای نمونه در جنبش سبز، قشرها و طبقات فرودست و اتنیک ایران با طبقه متوسط همراهی نکرد و در برآمدهای اعتراضی دیماه ۹۶ که در آن نقش محرومان و آسیب دیدگان اقتصادی برجسته بود، طبقه متوسط به میدان نیامد. آیا اکنون شرایط در حال تغییر است؟

حسن شریعتمداری: گسل های موجود در جامعه را می توان به فرصتی بی نظیر تبدیل کرد. اکنون درست مانند صدر مشروطه، ابتکار مبارزه و مخالفت، از مرکز ایران به حاشیه های آن کشانده شده است. هر گسلی می تواند نیروی محرکه فوق العاده برای حرکت های اعتراضی و مقاومت های مدنی باشد. به جای یک قهرمان مرکز نشین، اکنون هزاران دلاور حاشیه و گمنام عرض اندام نموده و خواهند نمود.

این بار تکرار مدل ۵۷ و یا جنبش ملی کردن صنعت نفت میسر نیست. اکنون فقط با همدلی و ایحاد ارتباط و اطمینان این دلاوران گمنام و کمتر شناخته شده ولی مورد اعتماد در گروه های اجتماعی خود است، که جزایر منفک اعتراضات، به هم وصل می شوند و از وصل این ها به هم اعتصابات و اعتراضات سراسری سامان می یابند. رمز این کار به رسمیت شناختن این گونگونی ها و احترام به خواست آنها و ایجاد ارتباط و همدلی با آنان است. ما وظیفه شورای گذار را در درجه اول همین کار می دانیم.

تنگی معیشت و خواست های معلمان و کامیون داران و دانشجویان، عمدتا سراسری است. این خواست ها مانند پلی هستند که بین این حزایر ارتباط قهری آنان را با هم ایحاد می کنند. ما باید این روند را سامان داده و تسریع کنیم .

سایت گذار: در جامعه مدنی ایران دست کم از خرداد ۷۶ به بعد، حرکت ها و جنبش های مطالبه محور بسیاری شکل گرفت. زنان، دانشجویان، معلمان و کارگران از جمله فعال ترین قشرها در این حرکت ها بوده اند. اما سرکوب و ناکامی این جنبش های مطالبه محور، که به نوعی تجلی شکست کامل سیاست های اصلاح طلبانه در درون حکومت بوده، اکنون ضرورت فرارویی جنبش های مطالباتی به جنبش سیاسی را مطرح کرده است. امکانات چنین فرارویی در جامعه مدنی ایران را چگونه می بینید؟

حسن شریعتمداری: این حکومت با فساد ساختاری رو به فزونی و دعوای قدرت دایمی و کمبود منابع مالی، نه در وضعیتی است که بتواند به اجماع لازم برای برآوردن خواست های مردم برسد و نه چنین قصدی را دارد. قانون اساسی نیز تبعیض محور است و قوانین موجود بازتابی از آن می باشد.

باید برای اصناف گوناگون ما آشکار باشد که مطالبه از این نظام فقط میتواند برای ایجاد فشار سیاسی مطرح شود و این فشار سیاسی اگر گذار محور نباشد، ناگزیر در خدمت یکی از جناح های سیاسی برای عقب راندن حریف قرار می گیرد.

کار توضیحی ما باید به طورعمده در ایجاد آگاهی بر این محور باشد. حرکت های مدنی و حقوق بشری و صنفی اگر به خواست سازمان یافته گذار از کلیت نظام فرا نروید، با وجود احترام به حسن نیت و فداکاری فعالان این حوزه ها، متاسفانه در خدمت دعوای قدرت جناح های درون نظام و سوء استفاده های آنان خواهد بود.

فقط تفکیک قاطع خواست های گذار محور از مطالبات اطلاح طلبانه است که امکان سوء استفاده را به حداقل می رساند و ایجاد اطمینان می کند.

در پایان می خواهم بار دیگر برعزم و اراده قطعی خود و شورای گذار برای تغییر این نظام فاسد و جابر و قرون وسطایی تاکید کنم. ما خدمتگزار بی ادعای مردم و در کنار آنان و همراه با آنان هستیم و صدای آنان را به گوش همه جهانیان خواهیم رساند. این نظام محکوم به انقراض است. آینده روشن است. پیروز ملت ایران، برقرار باد دموکراسی و آزادی و عدالت.