ایران بر سر دو راهی انقلاب یا جنگ

آرش آذرخش

@arash1934

۴ آذر ١٣۹٨

شواهد تاریخی حکایت از این دارد که کنار زدن نظامهای توتالیتر و استبدادی عمدتا از دو طریق امکان پذیر هست.

– از طریق انقلاب
– از طریق جنگ

اگر چه گذار مسالمت آمیز ، کم هزینه ترین مشی مبارزاتی جهت بر کناری نظامهای توتالیتر و استبدادی است و لزوما باید این مشی در چشم انداز مبارزاتی باشد و به عنوان یک گفتمان تبلیغ شود، اما نباید این مشی مبارزاتی به مثابه یک استراتژی ثابت در تقابل با دیگر مشی های مبارزاتی ای قرار گیرد که جهت تحقق انقلاب به کار گرفته میشوند.

رژیم جمهوری اسلامی از جمله رژیمهایی هست که کنار زدنش از طریق مبارزه مسالمت آمیز به مثابه یک استراتژی امکان پذیر نیست، بنابراین دیگر مشی های مبارزاتی از جمله براندازی و سرنگونی قهر آمیز این نظام فاشیستی و اشغالگر باید همیچنان در چشم انداز تمامی مخالفین سیاسی رژیم وجود داشته باشد.

رژیم جمهوری اسلامی به عنوان یک رژیم توتالیتر، استبدادی و شبه فاشیستی متکی بر مذهبی با سابقه تاریخی آنهم با خوانشی به غایت ارتجاعی و بنیادگرایانه، در بیش از 4 دهه از حاکمیت ننگین خویش نشان داده است که به هیچ کدام از موارین بین المللی پایبند نبوده و در انجام جنایات ضد بشری از هیچ موازینی حتی از قانون اساسی دست نوشته خود پیروی نمیکند.

بر کناری چنین رژیمی عمدتا از دو طریق امکان پذیر هست. از طریق انقلاب قیام قهر آمیز توده ای و یا از طریق جنگی خارجی و حمله تمام عیار نظامی.

تمامی گرایشات سیاسی، اجتماعی، مدنی، ملی، مذهبی، حقوق بشری و … اگر خواهان گذار از این نظام جهت تحقق آزادی و عدالت اجتماعی هستند، نباید با انقلاب سر ناسازگاری داشته باشند.

زیرا اگر در ایران آینده انقلاب نشود، مطمئنا جنگی خانمان پرداز به وقوع خواهد پیوست. جنگی که هزینه آن صدها بار از انقلاب بیشتر هست و میتواند تبدیل به یک فاجعه جبران ناپذیر شود.

فراموش نکنیم که دو جنگ جهانی اول و دوم که در آنها میلیونها انسان کشته و زیرساختهای بسیاری از کشورها نابود شدند، بخاطر جلو گیری از وقوع انقلابات کارگری در اروپا در هراس از کمونیزم و سوسیالیزم بین المللی بود.

دشمنی با انقلاب، جهت گذار از نظامهای توتالیتاریستی شبیه جمهوری اسلامی، در تحلیل نهایی ما را با جنگ و حمله نظامی خارجی مواجه میکند.

اگر چه من خودم به انقلاب اجتماعی با توسل به جامعه مدنی قوی و تشکل های خود بنیاد، اتحادیه ها و سندیکاها و توده های سازمانیافته و احزاب سیاسی مترقی و گذار مسالمت آمیز از رژیم جمهوری اسلامی اعتقاد دارم، و انقلاب سیاسی یا جابجایی قهر آمیز قدرت سیاسی را در صورت خارج شدن از کادر انقلاب اجتماعی خطری بزرگ میدانم، اما بر این باورم که اگر مانع این انقلاب شویم، کشور ما در سایه جنگی خانمان بر انداز به ویرانی کشیده خواهد شد.

موضع شورای مدیریت گذار چه میتواند باشد؟

کشور ما دارد به سوی انقلابی قهر آمیز به پیش میرود، هیچ قدرتی را توان مقابله با این امر نیست.

شورای مدیریت گذار به عنوان یک ائتلاف فراگیر ملی میتواند و حق دارد که از گذار مسالمت آمیز به عنوان یک مشی و گفتمان سخن گفته و عمل نماید و هم چنین مبارزات خشونت پرهیز را تبلیغ کند، اما حق ندارد که انقلاب و مبارزات قهر آمیز مردم را که توسط رژیم اشغالگر و توتالیتر جمهوری اسلامی بر بخش اعظم مردم ایران بویژه فقرا ، گرسنگان ، مزدبیکاران ، زحمتکشان و بیش از 60 در صد مردم ایران تحمیل شده است، محکوم کرده و با آن مرزبندی نماید.

در غلطیدن در این وادی خطرناک میتواند بزرگترین ضربات استراتژیک را بر وجهه و اعتبار شورا وارد کرده و منجر به بی اقبالی ی بیش از 60 در صد از مردم ایران از شورای مدیریت گذار شود.

گفتمان گذار از رژیم جمهوری اسلامی جهت تحقق انقلاب اجتماعی به هیچ وجه نباید در مقابل گفتمان بر اندازی جهت تحقق انقلاب سیاسی قرار گیرد. اگر چه لازم هست که انقلاب سیاسی در کادر انقلاب اجتماعی هدایت شود.

بنابراین بسیار مهم هست که اعضاء‌ و مسولین و حامیان شورای گذار. در توسته ها، سحنرانی ها و مصاحبه ها به این امر بسیار مهم توجه کرده و مواضع مستقل خویش را به صورت تحلیلی و تبیینی در این رابطه داشته باشند.

اگر مردم کشوری دست به انقلاب میزنند، بدین خاطر هست که تمامی راه های بجز انقلاب در مقابل شان مسدود شده است.

انقلاب نه اولین گزینه بلکه آخرین ️گزینه مردم یک کشور، بویژه کارگران، زحمتکشان، مزبیگران، فقرا و گرسنگان هست.

پیروز باد مبارزات آزادی خواهانه و عدالت طلبانه مردم ایران

«مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.»