در آينده اى كه رقم خواهد خورد، تك تك ما شريكيم- يزدان شهدایی

جنگ ادامه سیاست است و خود بخود بوجود نمى آيد. سياستى كه از فرداى انقلاب اسلامى تعقيب شده و نعمت الهى خوانده شده است. اين رحمت الهى ابزار نظامى است كه براى تثبيت و استقرار خود از آن استفاده كرده و بقاى خودش را هم مى خواهد با دامن زدن به آن تامين كند.

مسئوليت هر جنگ كه در بگيرد، در وهله اول با جنگ افروزان اين نظام است. مملكت ما چهل سال است كه در شرايط جنگى بسر مى برد. علت وجودى سپاه قدس در خاورميانه مگر غير از اين بوده است.؟

آيا سپاه قدس و جمهورى اسلامى ٤٠ سال حاكميت كشورهاى همسايه ما را نقض نكرده اند، كه امروز از رعايت حقوق بين الملل دم مى زنند؟

جمهورى اسلامى براى بقای خود به دشمن احتياج داشته و دارد. چون توان سازندگى و آشتى با جهان را ندارد. فقر و فسادى هم كه تمام كشور را گرفته حاصل همين سياست و دست پخت آنان است. مردم ما با دنيا جنگ ندارند، نه دنيا با ما.
جنگ جمهورى اسلامى هم جنك ملت ايران نيست، براى نابودى اين ملت است، كارى كه در سوريه انجام شد.

شهروند آگاه ايرانى نیز مسوليت دارد خود را از اين بازى بيرون بكشد. شور حسينى را بايد با عقل و كرامت انسانى جايگزين كرد. شورى كه ١٤٠٠ سال است بر طبل جنگ و مظلوميت نمائي مى كوبد، حاصلى جز آنچه تاكنون داشته ، نخواهد داشت.

جمهورى اسلامى با استفاده ابزارى از شيعه گرى، يك جامعه تعذيه خوان از ما درست كرده كه هستى و نيستى ما را با آن مى خواهد معنا ببخشد.

آيا چهل سال تجربه مستقيم كافى نيست كه ما جايگاه خودمان را ببينيم و درك عميقترى از اين فاجعه كه بر ما نازل شده است بدست بياوريم؟