قشقایی ها: دیروز، امروز و فردا (بخش اول)

اشکبوس طالبی – روانشناس،

قشقایی ها، یک اتحادیه ایلی بزرگ و پرجمعیت ترک  ایرانی هستند که ازقرن ها پیش درخطه های مرکزی و جنوبی ایران به کوچ نشینی و دامداری روزگارمی گذرانیدند* .طوایف و تیره های متعدد ایلات قشقایی، هرکدام با پیشینه و تبار مختلف، از مکان های متفاوت ودر زمان های متفاوت  ازفلات ایران، به این مناطق آمده اند.

صحنه ای از کوچ قشقایی ها در( دیروز)    صولت الدوله قشقایی ( سردار عشایر)  رقص زنان قشفایی در عروسی – ییلاق

قشقایی ها، یک اتحادیه ایلی بزرگ و پرجمعیت ترک  ایرانی هستند که ازقرن ها پیش درخطه های مرکزی و جنوبی ایران به کوچ نشینی و دامداری روزگارمی گذرانیدند* .طوایف و تیره های متعدد ایلات قشقایی، هرکدام با پیشینه و تبار مختلف، از مکان های متفاوت ودر زمان های متفاوت  ازفلات ایران، به این مناطق آمده اند.(پرهام)

بخش بزرگی آزآنها از ترکان قره داغی، ( ارسباران و مغان) بخشی ازآسیای میانه، بخشی از شام، سوریه، آناتولی وعراق امروزی  به این خطه کوچ کرده اند. گروهی هم مثل بخشی از کشکولی ها، ازایل کلهراز کرمانشاه، به این ایل پیوسته اند و تیره هایی هم از بازماندگان  زند هستند که پس از فرو پاشی زندیه  با قشقایی ها یکی شده اند. پاره ای ازقشقایی ها نیزازبقایای غزنویان، سلجوقیان، ترکمانان آق قویونلو وقره قویونلو و خلج ها هستند. و گروه بزرگ دیگری بنام ابولوردی ها از باورد خراسان به این مناطق کوچانده شدند که به تدریج به این اتحادیه ایلی پیوستند.) مظفر قهرمانی).

در بطن ایل گروه هایی از باقی ماندگان ایل افشار-قاجار- لر های زند- لر های چگینی، بختیاری ، لک ها، بایات ها , بلوچ ها ، و مغانلی ها ، نیز زندگی می کنند و طی سالها زندگی در این ایل ، هویت قشقایی پیدا کرده اند وپس از صدها سال زندگی ایلی در فارس بزرگ، هنوز تیره هایی بدین نام ها در متن قشقایی ها دیده میشوند.

دو دلیل عمده برای ورود این ترکان به خطه جنوب قابل ذکراست . یکی کوچ های اجباری- سیاسی و دیگری تنوع آب و هوایی وشرایط مناسب زیستی برای زندگی شبانی و دامپروری درکوهپایه های زاگرس  و دشت های  پهناور وگرم در جنوب  فلات ایران.

قشقایی ها از زمان قدرت گرفتن ترکان صفوی دراصفهان، ابتدا شیعه شدند و سپس با حمایت آنها، در منطقه فارس بزرگ، اتحادیه ای مثل شاهسون ها، تشکیل دادند ویکی از سرداران شاه عباس بنام امیر قاضی شاهی لو در راس این اتحادیه ایلی قرا گرفت. ازآن پس ایلخانی گری قشقایی، در این خانواده موروثی شد.* ( گفتگو با ملک منصور خان قشقایی  در آمریکا – لوئیس بک). از این تاریخ به بعد است که نقش بسیار مهمی در امور سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی خطه جنوب بعهده گرفتند.( پی یر ابرلینگ )

این ایل در پرتوحمایت شاهان صفوی( به علت ترک بودن – شیعه بودن و ادعای قرابت خانوادگی با اوزون حسن آق قویونلو)* صاحب نفوذ و قدرت شدند وبا تشکیل اتحادیه ایلی قدرتمند، ازترک های خلج، قشقایی و فارسیمدان و سایر ترک های پراکنده درجنوب، شاه عباس صفوی را دردفاع از بنادر جنوبی ایران به خصوص حفظ بندرگمبرون از تهاجم پرتغالیها، پشتیبانی نمودند*. سپس با نادر شاه افشار در جنگهای داخلی و خارجی همکاری کردند ولی بعد مورد غضب و بی مهری و کوچ اجباری قشقاییها به خطه خراسان شدند. ( مصاحبه با ناصر خان قشقایی توسط آقای لاجوردی- آمریکا-١۳٦۲).

ظهورکریمخان زند از طوایف لر زبان، درخلا قدرت پس از نادر شاه، به خان  باز مانده قشقایی  ( اسماعیل خان که توسط نادرشاه کور شده بود)، فرصت داد تا به کریمخان نزدیک شده و ایل تبعید شده قشقایی را از خراسان  به اصفهان و فارس بر گرداند. اودرراس ایل خود، در قدرت گیری کریم خان زند نقش موثری ایفا نمود و به صدارت ومشاورت و قاضی القضاتی کریمخان رسید. (منوچهر کیانی –  لوییس بک و ناصر خان قشقایی).

انتقال پایتخت به شیراز، درزمان زندیه، قشقایی ها را برای اولین باربه قدرت مرکزی نزدیک کرد و باعث جاه و جلال آنها شد اما این پدیده دیری نپایید و آقامحمد خان از ترکمانان قاجارکه د رابتدا با خان قشقایی هم پیمان  بود، پایتخت را به تهران ( محدوده توان ایلی قاجار) منتقل کرد *ودست قشقایی ها را از نفوذ در حکومت مرکزی کوتاه نمود.(لوئیس بک).

از آن زمان به بعد، چالشی درازمدت بین خاندان ترکمانان قاجار با قشقایی های ترک زبان جنوب به جریان افتاد که یکبارهم منجر به کوچ دسته جمعی قشقاییها به کرمان شد.( دراعتراض به دستگیری محمد علی خان ایلخانی توسط حسینعلی میرزا فرمانفرما، شاهزاده قاجاری که والی فارس بود- فارسنامه ).

آنچه که طوایف مختلف این ایل بزرگ را به هم پیوند می داد، تبارایلی، فرهنگ مشترک و زبان ترکی قشقایی بود که شاخه ای اززبان ترک های غزغربی است که این زبان، از گروه زبان های آلتایی به حساب می آید. لذا با ترکی آذربایجانی و ترکی استانبولی یک ریشه است و فقط از نظر گویش و کاربرد بعضی ازافعال قدری متفاوت می باشند* . ( دکترجواد هیات- زبان شناس آذربایجانی).

شرکت قشقایی ها برعلیه پرتغا لیها درخلیج فارس، در حمایت ازشاه عباس صفوی، جنگهای قشقایی ها و دشتستانی ها در برابر تجاوزانگلیسی ها به جنوب، به رهبری صولت الدوله قشقایی (ملقب به سردار عشایر)*، همراهی اسماعیل خان ، ایلخانی مملکت فارس با دمکرات های فارس به نفع  مشروطه خواهان ,  در مقابله با قوام، همکاری پسران صولت الدوله، ناصر خان، خسرو خان و محمد حسین خان قشقایی با جبهه ملی، شورشها و نا فرمانی های قشقایی ها از حکومت  پهلوی ونافرمانی آنها در مورد خلع سلاح عشایرجنوب و تخته قاپی ( یکجا نشینی اجباری) ودر پایان، مقاومت مسلحانه آنها در برابر جمهوری اسلامی، از اقدامات تاریخی معاصرآنهاست که در کارنامه طولانی زندگی آنها ثبت شده است.* قشقایی ها بر این پیشینه  وطن پرستی خود، سخت مغرور و مباهی هستند وآن را بخشی از هویت قومی- ملی خود می دانند.

تاسیس مدارس همگانی عشایری با مدیریت یکی از فرهیختگان قشقایی به نام محمد بهمن بیگی که در مناطق عشایری فارس و سپس درسایر مناطق عشایری ایران گسترش یافت، از دیگر خدمات  قشقایی ها درسطح ملی است که شاید هنوز، به چگونگی و چرایی آن، با نگاهی علمی و بیطرفانه ، کنکاش نشده است.

قشقایی ها تا قبل ازکودتای (انگلیسی-آمریکایی) ۲٨ مرداد ١۳۳۲، یک زندگی شبانی – ایلی و سنتی داشتند. قدرت جنگاوری و توانایی بسیج نیروهای سواره نظام، امکانات اقتصادی خود کفا، اتحاد و فرمان برداری بدون چون وچرا ازایلخانان و سایربزرگان ایل، روابط خویشاوندی وخونی نزدیک ومستحکم طوایف پنجگانه قشقایی ها،( عمله،دره شوری، کشکولی، ششبلوکی وفارسیمدان) ازدواج های درون گروهی، آشنایی وشیفتگی آنها به تفنگ واسب وتیراندازی*، مهارت درحد نبوغ آنها به جنگ و گریزبا قوای مهاجم دولتی، هویت مشخص زبانی و فرهنگی، موسیقی وادبیات رزمی، بزمی وعاشیقی که ازاجداد آذربایجانی آنها به یادگار مانده بود، همه با هم برای این قوم موقعیتی استثنایی درایران و جهان فراهم کرده بود.

عده ای از محققین از جمله  ابرلینگ* وداگلاس*، صولت الدوله قشقایی را پادشاه بدون تاج وتخت می نامیدند که در جنوب ایران حکومتی نیمه خود مختار تشکیل داده بود. وبالاتر از آن، در سر سودای نفوذ درحکومت مرکزی ایران وامنیت چاه های نفت جنوب و استقلال مملکت فارس را داشت.

پایان بخش اول

*مقالات مندرج در سایت نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.

«مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.»