قیام و شورش در زندان های ایران و فرار زندانیان، زمینه های پشت پرده کدامند؟

مجید ناصری-

پس از شیوع ویروس کرونا در ایران که با تاخیر عامدانه رژیم جمهوری اسلامی در اطلاع رسانی راجع به شیوع این ویروس همراه بود و آلوده شدن سراسر کشور و قربانی شدن تعداد زیادی از هموطنان و کادر بهداشتی و درمانی در بیمارستان ها، لاجرم این آلوده گی به زندان های کشور کشیده شده و موجب نگرانی خانواده های زندانیان، سازمان های حقوق بشر، سازمان بهداشت جهانی وسازمان عفو بین الملل گردید و متعاقب آن بارها از جانب “سازمان عفو بین الملل”  از رژیم حاکم خواسته شده تا زندانیان را حداقل تا رفع شدن بحران شیوع ویروس کرونا آزاد کند.

برای اینکه به زمینه های عینی قیام در زندان ها و ترس و واهمه ناشی از شیوع ویروس کرونا در زندان ها اشراف داشته باشیم می توان به چند نمونه از استنادات درون زندان ها رجوع کرد:

ضیا نبوی در مورد شیوع ویروس کرونا در زندان در توئیت خود نوشته: «در مورد کرونا به گمانم نگران‌کننده‌ترین وضعیت را یک زندانی دارد. در مکانی با ازدحام جمعیتی ترسناک و فاقد حداقل‌های بهداشتی … و فاقد این حق ابتدایی که اگر خواست آن مکان را ترک کند. نشسته در انتظار سرنوشت». ضیا نبوی روز سه‌شنبه ششم اسفند توسط نیروهای امنیتی و در منزل شخصی خود بازداشت شد. پس از بازداشت او را با تب و لرز به بیمارستان منتقل کرده‌ بودند

“علی نیک‌جو، روانپزشک در کانال تلگرامی خود با اشاره به امکان مبتلا بودن نبوی به کرونا می‌نویسد: «محبوس کردن ضیا نبوی در شرایطی که بیم ابتلای او به کرونا می‌رود خطای وحشتناک دیگری است که می‌تواند به فاجعه ختم شود. اگر کرونا تهاجمی شود، قطعا بهداری زندان نمی‌تواند دیسترس تنفسی، تب بالا، مشکلات قلبی، کلیوی و کبدی احتمالی را مدیریت کند. ضمن این که فضای زندان و زندانبان و بازجویی بر استرس او می‌افزاید و لاجرم مقاومت بدن را دربرابر این بیماری مهلک کاهش می‌دهد”

” وب‌سایت “هرانا”، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در گزارشی در مورد وضعیت کرونا در زندان‌ه، ا از افزایش آمار مبتلایان به این ویروس در زندان‌های کشور احساس نگرانی کرده و نوشته یک زندانی از زندان مرکزی ارومیه، پس از ۲۰ روز بستری بودن، جان خود را از دست داده است. به نوشته‌ی هرانا، وضعیت در زندانی شهرهای دیگر هم مساعد نیست و محیط بسته زندان، تغذیه نامناسب، کمبود امکانات بهداشتی و پزشکی و تراکم جمعیت به همراه خبرهایی در مورد شیوع کرونا در زندان، بر بیم و نگرانی خانواده‌های زندانیان افزوده است”

” علیرضا روشن در ۲۴ ماه فوریه در توئیت خود می نویسد: “کرونا به زندانی مرکزی کرج رفته است. زندانیان ممنوع‌الملاقات شده‌اند. بند زندانیان سیاسی و عقیدتی را به دلیل نزدیکی به بهداری به قرنطینه مبتلایان تبدیل کرده‌اند. زندانیان سیاسی را در بند کارگری جا داده‌اند. وضعیت بهداشتی زندان فاجعه‌بار است.”

البته فکر نمی کنم کسی که با ماهیت و عملکرد رژیم جمهوری اسلامی آشنا باشد تردیدی در وخیم بودن وضعیت در زندان ها و خصوصا زندانیان سیاسی داشته باشد، زندانیان فاقد هرگونه امکان پیشگیری و درمان نیز مجبورند که بنشینند و منتظر سرنوشت شوم خود باشند. و همین امر موجب شده که زندانیان به جای منتظر ماندن به مرگ خوفناک ناشی از ویروس کرونا ، در زندان ها سر به شورش برداشته و در اغلب زندان ها با آتش زدن به یتو ها، آتش زدن به وسایل زندان خواهان باز شدن درب زندان ها باشند.

کما اینکه ما مشاهده می کنیم که این اعتراضات پی در پی و پشت سر هم در زندان های شهر های مختلف بدون آنکه زندانیان در شهر های مختلف با هم ارتباط و یا هماهنگی داشته باشند رخ داده است که در این رابطه  می توان از زندانیان شهرهای تبریز، سقز، خرم آباد، ارومیه، همدان، الیگودرز، تهران، شیراز ، مهاباد و امروز زندان سپیدار اهواز و مجددا زندان تبریز نام برد .

این همزمانی اعتراضات نشان از این دارد که شیوع ویروس کرونا موجب یک ” وحدت خواسته”  و ” وحدت شعار”  در همه زندان ها  و بین همه زندانیان شده و همین وحدت خواسته جمعی، تمایل جمعی به اعتراض و شورش و قیام در زندان ها را فراهم کرده است. البته حقیقت این هست که واهمه مبتلا شدن به  ویروس کرونا نه تنها زندانیان بلکه خود زندانبانان را نیز فرا گرفته، و طبیعی هست که یک احساس همدلی “بیان نکردنی” هم بین زندانبانان و زندانیان بوجود آید و موجب شود که زندانبانان در برخی مواقع در رابطه با فرار زندانیان انعطاف به خرج بدهند.

برخورد رژیم با فرار زندانیان چکونه است؟

رژیم جمهوری اسلامی از آنجاییکه از مدیریت کنترل شیوع ویروس کرونا عاجز است، از آنجاییکه یک هماهنگی واحد بین ارگان های رژیم در کنترل و مدیریت شیوع ویروس کرونا وجود ندارد و ارگان های دولتی، نهاد های مذهبی، نهاد های سرکوب هر کدام حرف خودرا زده و راه خود را می روند، شاهد یک نوع هرج و مرج … و تناقض گویی در گفتار عوامل رژیم در نهادهای مختلف هستیم. اساسا رژیم هیچ گونه کنترل و استراتژی و برنامه ریزی برای کنترل شیوع ویروس ندارد و جامعه ایران در مقابل شیوع این ویروس به حال خود رها شده و در ایران دیگر کسی نیست ادعاهای دروغ حسن روحانی و بلوف های سرداران سپاه  را بپذیرد. طبیعی هست که این وضعیت خطرناک  با محدودیت بیشتری در زندان ها حاکم باشد. لذا رژیم تنها راه چاره  را در آزادی زندانیان بی خطر ( برای مصالح رژیم جمهوری اسلامی ) دیده و با  ” عفو ملوکانه ولی فقیه ” ۵۴۰۰۰ نفر از زندانیان عادی  را آزاد کرده است و اگر بیمی از فشار افکار عمومی و جهانی نداشته باشد، مایل است همه زندانیان به جز زندانیان سیاسی را آزاد کند.

در طی ۴۰ سال مشخص شده که مصالح رژیم در مقیاس زیادی در نقطه مقابل مصالح جامعه ایران هست و این امر از نظر نوع زندانی هم صدق می کند، زندانیانی که برای جامعه خطرناک هستند، برای رژیم نه تنها خطرناک نیستند، بلکه ابزاری برای سرکوب و یا حذف مخالفین در زندان هستند و بلعکس زندانیان سیاسی که آگاه گران جامعه، روشنگران اجتماعی و کسانی که حیات خود را فدای رهایی مردم ایران کرده اند برای رژیم خطرناک هستند، به همین خاطر در همان حال که زندانیان عادی آزاد می شوند، زندانیان سیاسی بی گناه  به زندان های طویل المدت محکوم می شوند .به نظر می رسد که در این شرایط بحرانی شیوع ویروس کرونا در زندان ها ، رژیم جمهوری اسلامی در کنترل زندانیان عادی و یا فرار زندانیان عادی چندان سخت گیری نمی کند . و به بیانی دیگر، وضعیت بسیار پر مخاطره زندان ها  و ناتوانی رژیم در کنترل اوضاع دست به دست هم داده و بستر های قیام و شورش در زندان ها و فرار زندانیان را فراهم آورده است.

آیا باید از فرار زندانیان حمایت کرد؟

زندانیان سیاسی از زندان ها فرار نمی کنند، زیرا جرمی ندارند و به شکل ظالمانه ای زندانی شده اند، از طرف دیگر فرار زندانیان سیاسی می تواند بهانه ای در دست رژیم برای به قتل رساندن آنان باشد ،ثالثا، آنان در جامعه ایران به شکل علنی فعالیت می کنند و فرار آنها این امکان را از آنان می گیرد و بهانه ای برای مجرم شمردن این زندانیان است. این زندانیان بی درنگ باید آزاد شوند، این خواست اکثریت قاطع مردم ایران و همه نهاد های حقوق بشری و سازمان های بین المللی است، که به دفعات از رژیم خواسته اند این زندانیان را آزاد کنند. مردم ایران باید در جلوی زندان ها جمع شده و در این مقطع به رژیم فشار آورند تا  آنان را آزاد کند. حق این است که مردم ایران مانند سال ۵۷ در جلوی زندان هایی که زندانیان سیاسی را به بند کشیده اند جمع شده و با شکستن درب زندان ها آنان را آزاد کنند.

زندانیان بی گناهی که در قیام آبان ماه مردم ایران دستگیر شده اند و غالبا گمنام هستند، حق دارند از زندان فرار کنند و قلطعانه باید از فرار آنان دفاع کرد و آنان را پناه داد و به محل های امن منتقل کرد تا خانواده هایشان به یاری شان بیایند.

در رابطه با زندانیان عادی  باید گفت که زندانی شدن آنان در مقیاس وسیعی ناشی از سیاست های فساد آور رژیم در گسترش فقر و بیکاری و نبود تفریحات سالم و اختلاف فاحش طبقاتی در جامعه است، از طرف دیگر جمهوری اسلامی توانایی کنترل شیوع ویروس در زندان را ندارد، لذا آنان تا رفع بحران باید آزاد شوند تا در کنار خانواده های خود باشند، در صورتی که رژیم جمهوری اسلامی آنان را به طور مشروط آزاد نکند، آنان حق دارند برای حفظ سلامت خود از زندان فرار کنند.

 

«مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.»