بورس و جنبشی درمیان!

حمید آصفی-

دولت راه دستکاری در قیمت سهام به شکل سفته بازانه را در پیش گرفته، و مردم عادی که سرمایه و هستی خود را به این بازار آورده اند، نمی دانند ارزش این دارایی بورس، تنها روی کاغذ است!، و به زودی خاکستر خواهد شد، آیا جنبشی در راه است؟

احتمال جدیِ گران شدن دلار در کانال ۲۵ هزار تومان و حتی بالاتر به دلیل دستکاری دولت در بورس، وجود دارد. به علت عدم وجود اراده ی نرفتن به سمت ساختار توسعه یافته اقتصادی!((بانک جهانی ایران را به عنوان یک کشور در حال توسعه رده بندی نموده است))، دولت در ایران دچار عدم توازن مالی است و همواره دولت‌های مختلف برای جبران کسری بودجه ی خود و افزایش درآمد، در حال افزایش نرخ ارز بوده و هستند. درحالی که، به جای گران نمودن ارز و تامین کسری بودجه و هزینه های جاری، باید از فعالیت‌های سفته بازی در سهام بورس، مسکن، خودرو، طلا، ارز، سکه و… مالیات ۲۵درصد بگیرد، تا بازارها متلاطم نشود و مردمِ نگران با سرمایه های خُردِ خود، جهت حفظ ارزش پولشان وارد این نوع بازارهای نامولد نشوند. اگر دولت وفق قانون مالیات مصوب، به میزان ۲۵درصد از بانک ها و فعالیت سفته بازی بورس، سکه، ارز، خودرو، مالیات اخذ می کرد، سمت و سوی نقدینگی به سوی تولید مولد می رفت و هژمونی فراکسیون بورژوازی صنعتی برای ((توسعه ی اقتصادی)) نقش موتور پیش برنده را می داشت.

ویروس کرونا خسارات زیادی را به اقتصاد ایران وارد کرده و مشاغل زیادی را به تعطیلی کشانده است. اما دولت نمی تواند کار چندانی کند. بر اساس اعلام وزارت کار اسامی مشمولان دریافت بیمه ی بیکاری ناشی از شیوع کرونا که میلیون ها نفر می توانند باشند! تائید شده ولی دولت مفلس منابع مالی لازم برای پرداخت این بیمه را ندارد و به همین دلیل، دولت برای جبران کسری بودجه خود، جدا از ورود حراجی و سوداگرانه بر اموال ملی، چاره ای جز این ندارد که شوک سنگینی به بازار ارز بدهد تا با گرانی ارز، درآمدی برای کسری بودجه ی خود ایجاد کند.

امسال نرخ ارز افزایش شدید خواهد داشت و مسبب تورمی بزرگ، که زندگی طبقه متوسط لاغر شده، فرودستان و کارگران را بیش از بیش به سوی فروپاشی خواهد برد، می شود. به همین دلیل، مردم از نظر اقتصادی سال بسیار سختی در پیش دارند و این خود بستر لازم اعتراضات و جنبش فراگیر تری را مهیا خواهد نمود. دولتِ دوم روحانی با بحران بانک‌ها و ورشکستگی موسسات مالی و اعتباری، بخش قابل توجه و بزرگی از بودجه کشور را به حل این بحران اختصاص داد و از جیب مردم، به قول خودشان بیت المال، بدهی های جناح رانتی_مالی و کلاهبردار را پرداخت نمود، این بار چه؟

به دلیل سیاست ماجراجویانه منطقه ای و بین المللی حاکمیت ایران، از سال ۹۶، کشور دچار تحریم‌های شدیدی توسط دولت ترامپ شد و بحران ارزی شدید و بی سابقه ای را در کشور به وجود آورد. حاکمیت ایران حتی این اراده ملی را ندارد که اقتصادی متناسب با این وضعیت که خود ایجاد کرده، برای کشور فراهم نماید. در این وضعیت حاکمیت بی اعتقاد به منافع ملی و توسعه ای کشور می شود و اگر بسته های اقتصادی برای بهبود مردم و اقتصاد ملی از سوی متخصصین و اندیشمندان این حوزه، ارائه شود به شدت دفع و سرکوب می کند. زیرا منافع رانتی فراکسیون های قدرت با هر طرحی که موجب کاهش تنش بین المللی شود و در همان حال، منافع آن ها را به خطر اندازند، مخالفت خواهند کرد. زیرا در دل یک رابطه ی وسیع با جهان مدرن، حاکمیت ارتجاعی بازنده ی کامل خواهد بود.

تکنوکرات ها و اقتصادان های کارگزارانی مانند آقای نیلی کجا هستند که نتیجه ی توصیه ها و سیاست گذاری اقتصادی خود را ببینند؟ حتی اقتصاددان بازار بنیان به دولت توصیه خواهند کرد که واردات غیر ضروری را محدود و از خروج ارز جلوگیری نماید. اقتصاد دانانِ مدافع حاکمیت رانتی به این دولت اجازه داد بیش از ۲۰ میلیارد دلار کالای لوکس وارد شود. از موبایل، ماشین های صدها میلیونی، غذای سگ و گربه و اقلام آرایشی و… وجود داشت ولی اقتصاد دانان حکومتی واکنشی از خود نشان ندادند و بیست میلیارد دلار به حلقوم فراکسیون و جناح بورژوازی مافیایی واردات محور رفت، و بعد نهضت کی بود کی بود، راه انداختند و این پرونده بزرگ فساد مالی را به بایگانی سایر مفاسد مالی دهه های اخیر، ارسال کردند! عاجل ترین راه حل یک دولت ملی مردمی این می توانست باشد که از خرید و فروش سهام شرکت ها در بورس مالیات اخذ کند، تا کسری بودجه ی خود را جبران نماید، مثلاً در ماه‌های اسفند سال گذشته و فروردین امسال، در بورس بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان درآمد کسب شده است. یک دولت ملی و ضد رانت می توانست با ۲۵درصد مالیات اخذ شده از این معاملات، کسری بودجه را حل کند، تا برای مبارزه با کرونا لَنگ پول نماند.

اما دولت راه دستکاری در قیمت سهام به شکل سفته بازانه را در پیش گرفته، و مردم عادی که سرمایه و هستی خود را به این بازار آورده اند، نمی دانند ارزش این دارایی بورس، تنها روی کاغذ است!، و به زودی خاکستر خواهد شد، آیا جنبشی در راه است؟
@hamidasefichannel2

تاریخ:۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ و شماره:۱۹۸

*مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.

«مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.»