در ناهمسازی توان و ادعای جمهوری اسلامی؛ پرونده هسته ای ایران در راه شورای امنیت؟ مهران براتی، دبیر امور بین الملل شورای مدیریت گذار

 روز دوشنبه ۲۶ خرداد مدیرکل آژانس بین المللی اتمی با هشدار دادن به مقام های جمهوری اسلامی از آنان خواست که فورا امکان دسترسی بازرسان آژانس به “دو مکانی” را که در آنجا  احتمالا “فعالیت های اعلام نشده” انجام می گیرند تحقق بخشد. اینکه “دو مکان” کدامند به نام گفته نشده اند ولی ما می دانیم که در سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ یکی از آن دو مکان پارچین، پایگاه نظامی سپاه در جنوب تهران بوده، بعدها به این مرکزمراکز اتمی غیر رسمی دیگری در آباده، جنوب اصفهان، تورقوزآباد یا فاطمیه  در حاشیه تهران و الموت قزوین اضافه شده اند .آژانس میگوید از چهار ماه پیش تا کنون بازرسان آژانس اجازه نداشته اند که طبق “پروتکل الحاقی به منع گسترش سلاح های اتمی” آزادانه مراکز مورد شک خود را بازرسی کنند.

تصویب این پروتکل در مجلس شورا مسکوت ماند اما دولت آقای حسن روحانی برای نجات توافقنامه برجام در سال ۲۰۱۵ انجام داوطلبانه آن را عهده دار شد. حال پرسش این است که پس از نزدیک به پنج سال چرا جمهوری اسلامی یکباره دست آژانس را برای رسیدن به آنجا ها که می خواهد کوتاه نموده. آیا در پارچین و یا آباده اصفهان واقعا کارهایی در رابطه با دستیابی به سلاح اتمی انجام گرفته؟ آیا حرف آژانس درست است که در سال ۲۰۱۲ تصاویر فضایی نشان از خاکبرداری های بسیار وسیع در پارچین برای محو کردن آلودگی های رادیواکتیو داشته اند.

و اگر همه این حدسیات درست باشد باز این پرسش باقی میماند که چرا الان، در پنجمین سال امضای توافقنامه برجام توسط ۵+۱ آژانس و غربی ها به این فکر افتاده اند که جمهوری اسلامی چیزی برای پنهان کردن دارد و به بازرسان آژانس امکان بازرسی همه جانبه نمی دهد. پاسخ میتواند این باشد که با تحریم های آمریکا کارد به استخوان نظام و مشروعیتش رسیده و چون راه مذاکره برای حل مشکلاتش را بسته میبیند میخواهد با تهدید ضمنی به “سلاح اتمی” اروپایی هایی را که جنگ دیگری را در خاورمیانه بر نمی تابند به میدان حمایت از خود بکشاند، یعنی بگوید به من کمک کنید تا نظام حکومتی ام فرو نپاشد، در مقابل من از هرگونه اقدامی در جهت دستیابی به سلاح اتمی اجتناب خواهم کرد.

معنی این حرف در نهایت این است که جمهوری اسلامی آگاهانه می خواهد به او شک کنند که در راه دستیابی به سلاح اتمی گام نهاده است. این تاکتیک اما کارساز نیست. خبرگزاری ها می گویند که آلمان و فرانسه و انگلیس با تهدید جمهوری اسلامی به “توبیخ دیپلماتیک” قطعنامه ای را برای تصویب به نشست شورای حکام ارائه نموده اند و از حکومت ایران می خواهند با بازرس های آژانس همکاری کامل داشته باشند. چنین توبیخ دیپلماتیکی در سال ۲۰۱۲ در نهایت سر از شورای امنیت سازمان ملل و تصویب گسترده ترین تحریم ها در تاریخ جمهوری اسلامی انجامید. این بار لزوم چنین مصوبه ای دیده نمی شود، چه تحریم های آمریکا همان اثر را داشته اند.

پیام اروپایی ها به جمهوری اسلامی این است، بقای نظام تو در گرو مذاکره مستقیم با آمریکا و اروپا بر سر نگرانی های متقابل است. ولی فقیه و حامیانش اما خود را در مقام “ابرقدرت” جهان اسلام سیاسی می بینند و در این مقام هنوز به امید باخت دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری نشسته اند و نمیدانند که یک رئیس جمهور دموکرات نیز دیگر هرگز به سیاست دولت اوباما در رابطه با ایران باز نخواهد  گشت. برون رفت حکومت از وضع فلاکت بار کنونی تنها در گرو مذاکره با غرب، خروج نیروهایش از کشورهای خاورمیانه و پایان دادن به تهدید کشوری اسرائیل است. اما از آنجا حکام مستبد ایران در رابطه با دنیای بیرون هیچگاه واقع بینی در سنجش میان توان و ادعاهایشان نداشته و کشور را از این راه رو به تباهی برده اند، جمهوری اسلامی نیز استثنا در تاریخ غم انگیز ما نخواهند بود و با خیره سری با تباهی حکومت خود ملت ما به سویی خواهند برد که راهی جز سقوط این نظام و گذار به دموکراسی نبیند. این راه کم هزینه نیست ولی جهان دموکرات در این راه پشتیبان ملت ایران خواهد بود.