رضا شیرازی، عضو کارگروه کارگران، مزدبگیران و فرودستان شورای مدیریت گذار
براحتی اعدام می کردند و می کشتند، بی آنکه خبری درز کند،
سر به نیست می کردند، بی آنکه آب از آب تکان بخورد،
شکنجه می کردند و فریادها را در گلو خفه،
بی آنکه جائی خبرش درز کند،
تجاوز و حق کشی به سهولت انجام می شد بی آنکه اعتراضی باشد،
خود را خدای جهان می پنداشتند!
تو گویی سفیه ترین و جانی ترین افراد، خردمند ترین هایند!!
اما خیزش ها، جنبش ها از راه رسید؛ وضعیت را دگرگون کرد و جامعه را حیات بخشید. از همان فردای هیجده تیر تا خرداد هشتاد و هشت از خرداد تا دی نود و شش و سپس آبان نود و هشت و پربار شدن سازمان های مردم نهاد، وضعیتی را آفرید که حکومت آخوندی دیگر نتواند به راحتی اعدام کند، براحتی مخالفین را نابود و شکنجه کند و براحتی ستم روا کند و …
به همین دلیل است که راهی جز توقف اعدام سه جوان معترض در آبان ماه را ندارند، چرا که اعدام هر مخالفی، یک گام آنان را به فروپاشی نزدیک میکند و در شکل گیری خیزش همگانی و همبستگی عمومی در تسخیر خیابان نقش ایفا می کند.