آیا دیپلماسی محمد جواد ظریف به آخر خط رسیده است؟

تلاشهای مذبوحانه رژیم و استراتژی نگاه به شرق نیز کار ساز نخواهد بود

پس از برملا شدن تفاهم نامه راهبردی-استراتژیک رژیم با دولت چین کمونیست، محمد جواد ظریف به مجلس شورای اسلامی احضار شد و کوشش کرد، تفاهم نامه راهبردی که خود مبتکر آنست را به مجلسیان دست چین شده خامنه ای بقبولاند. ولی حتی در مجلس گوش بفرمان خامنه ای هم نتوانست از این تفاهم نامه دفاع کند.

خبرگزاری گیت استون (۱) روز شنبه ۲۶ ژوئیه ۲۰۲۰، نتیجه مصاحبه ای با آقای امیر طاهری، نویسنده و روزنامه نگار پرتجربه ایران را منتشر کرده که بازگو کننده درماندگی ظریف در سپهر سیاسی جهان است. آقای طاهری بر این باور است که این برای اولین بار است که خمینیست ها از جمله آقای ظریف به نتیجه رسیده اند که رژیم دیگر قادر نیست به رویای خود برای نفوذ در جهان و بخصوص در خاورمیانه ادامه دهد و به عبارت دیگر از نظر اقتصادی کفگیر رژیم به ته دیگ خورده، و رژیم دیگر نقش چندانی در سیاست و معادلات جهانی ندارد. ظریف با تمام قوا و ریا کاری کوشش میکند تا شاید بتواند به نحوی از بی اعتباری رژیم در سطح جهانی بکاهد. از طرفی وی در مجلس شورای اسلامی کوشش کرد تا به آنها بقبولاند وضعیت اقتصاد جهان تغییر کرده و آمریکا دیگر از نظر اقتصادی رهبری جهان را ندارد و شاید در آینده کشور چین باشد که سررشته اقتصادی جهان را در دست بگیرد. ظریف در گفتگوهایش، از صدور انقلاب که شعار همیشگی سران رژیم بوده، صحبت نمیکند و به عبارت دیگر رژیم دیگر سعی ندارد که در امور داخلی دولت های منطقه خاورمیانه بمنظور تغییر ساختاری آنها ایفای نقش کند، و شاید هنوز زود باشد که گفته شود رژیم میخواهد مانند یکی از کشور های خاورمیانه مطرح شود.

ظریف در ایران بین دو تفکر سیاسی قرار گرفته، آنانیکه به دنبال تغییر در سیاست جهانی و برقراری امپراطوری شیعی هستند و آنائیکه به خود آمده و این خواست را خواب و خیالی بیش نمیدانند. و شاید برای اولین بار است که خمینیست ها به نتیجه رسیده اند که قادر نیستند رویای امپراتوری شیعه را در جهان عملی کنند. ظریف سعی کرد به نمایندگان دست چین شده خامنه ای بگوید که جهان پس از جنگ جهانی دوم به اینطرف تغییر بنیادی داشته، و ایده خمینیسمی دیگر خریداری ندارد. رژیم طی ۴۱ سال گذشته نتوانسته جای پائی در سپهر جهانی بوجود آورد. ظریف توضیح میدهد که آمریکا دیگر در سطح جهانی حرف اول سیاسی و اقتصادی را نمی زند ولی رژیم نیز نباید چنین ادعائی داشته باشد.

بنظر میرسد که ظریف از نظر سیاسی راه و روش دیپلماسی را گم کرده است. از صحبت های او در مجلس بسختی میتوان نتیجه گیری مثبتی داشت. ظریف سر در گم است، از سویی میداند رژیم در سطح جهانی شکست خورده، اما از دیگر سو رهبر انقلاب خامنه ای را دارد که هنوز هم در همان خواب و خیال واهی خود در جهل مرکب باقی مانده است. از مسافرت خود به روسیه با دست خالی برگشته و مبهوت است که چه راهکاری باقی مانده که رژیم بتواند از آن استفاده راهبردی داشته باشد. در سالهای اول وزارتش، ظریف بسختی مشغول مذاکرات برقراری برجام بود، و امضای برجام را برای خود دست آوردی میدانست، اگر چه میتوان به یقین باور داشت که اگر وزیر امور خارجه وقت آمریکا جان کری نبود، دست آورد برجام هم میسر نمی بود. با ریاست جمهوری دونالد ترامپ این دست آورد هم به بوته فراموشی سپرده شد. خروج آمریکا از برجام و برگشت تحریمهای یکجانبه آمریکا و ارتباط تحریمها با بانک ها واقتصاد بین الملل، وضعیت اقتصادی رژیم را به حال بحرانی درآورد. ظریف درباره تفاهم نامه راهبردی استراتژیک ۲۵ ساله با چین صحبت میکند و میخواهد از آن دفاع کند. اما بسیار بعید به نظر میرسد این تفاهم نامه به سرانجامی برسد و احتمالاً برای رژیم سرابی بیش نیست. با مطالعه این تفاهم نامه بنظر میرسد رژیم به دلیل استیصال میخواهد وارد قراردادی یک جانبه شود، و کشور ایران را از نظر منایع اقتصادی با دو دست تحویل چین دهد.

رژیم با اقدامات نا بخردانه خود در خاورمیانه و جهان در انزوای سیاسی منطقه ای و جهانی قرار دارد و به دلیل اقدامات تروریستی در خاورمیانه با کشور های همسایه هم روابط حسنه ای ندارد. با برقراری گروه های تروریستی در خاورمیانه اعتماد کشورها را از دست داده است. برای مثال رژیم با ترکیه به دلیل روابط حسنه ترکیه با کشورهای آذربایجان و ارمنستان و اقدام ترکیه برای حل مشکل بین این دو کشور در تقابل است. ترکیه ۱۳۰ کیلومتر دیوار امنیتی در مرزهایش با ایران برقرار کرده است. از هنگام انقلاب تا کنون با ترکمنستان بعلت استراتژی صدور انقلاب در تقابل بوده و رابطه حسن همجواری با آن کشور ندارد. با دو دوزه بازیهایش با کشور افغانستان و صدور اسلحه و مهمات به گروه تروریستی طالبان مورد اعتماد دولت افغانستان نیست. بعلت مشکلات رژیم در بلوچستان و مشکلات متعدد مرزی، با پاکستان روابط تجاری قابل توجهی ندارد. کشور عراق نیز بعلت نفوذ سپاه قدس در عرصه سیاسی عراق، با رژیم مشکل اساسی دارد. رژیم گروه های مختلف شبه نظامی در عراق برقرار کرده و بر علیه نیروهای نظامی آمریکا اقدامات تروریستی انجام میدهد. رژیم به دنبال خروج نیروهای آمریکائی از عراق است در حالیکه نخست وزیر جدید عراق، تفاهم نامه راهبردی استراتژیک با آمریکا امضا کرده است.

روسیه از رژیم در جنگ داخلی سوریه استفاده ابزاری کرده، درحالی که در موارد بسیاری بر علیه رژیم، حتی در شورای امنیت سازمان ملل، رأی داده است. لازم به یادآوری است که ظریف در مجلس شورای اسلامی علاقه ای ندارد در باره سوریه، عراق و لبنان و یمن صحبت به میان آورد. زیرا سیاست خارجی این کشورها در دست سپاه قدس است. یکی از ادعاهای افتخار آفرین ظریف آن بوده، تا زمانی که قاسم سلیمانی زنده بود هر هفته با او ملاقات داشته تا از وضعیت سیاسی این کشورها با خبر شود.

ظریف در صحبتهای خود در مجلس شورای اسلامی از اروپا نیز صحبت زیادی ندارد بجز آنکه در فرصت های مختلف اروپا را بخاطر دنباله روی از آمریکا نکوهش کرده است. وی در باره اینکه رژیم از هنگام موجودیت تا کنون خواهان نابودی اسرائیل بوده هم صحبت نمیکند و بخصوص از گفتمان اخیر بعضی سران سپاهی که اسرائیل تا ۲۲ سال دیگر نابود خواهد شد هم صحبتی نمیکند. این در حالی است که اسرائیل بارها مواضع سپاهیان رژیم در سوریه را بمباران کرده، بدون اینکه رژیم حتی گلوله ای بطرف اسرائیل شلیک کرده باشد.

لازم است به آقای ظریف یادآور شویم که او وزیر امور خارجه رژیمی است که در ۴۱ سال گذشته این حکومت کوشش کرده منطقه خاورمیانه را برای انتشار انقلاب اسلامی و برقراری امپراطور شیعی، بی ثبات نماید. این خواست را از طریق بوجود آوردن نیروی بسیج مردمی به صورت شبه نظامیان در کشور های خاورمیانه انجام داده است. مهمترین این شبه نظامیان را در عراق، لبنان، سوریه و یمن بوجود آورده است تا با نفوذ در ساختار حکومت این کشور ها بی ثباتی بوجود آورده تا در منطقه دولت هایی شکل بگیرند که در راستای خواست رژیم باشد. برای عملیاتی کردن این پروژه ها تاکنون میلیارد ها دلار از ثروت ملی ایران را هزینه کرده است. اکنون که رژیم در این پروژه ها شکست خورده و در جهان منفور و منزوی است، کوشش دارد برای حفظ رژیم در ایران، استراتژی رو به شرق را در پیش گیرد. این گونه به نظر میرسد، برابر با آنچه تا کنون منتشر شده است، نشانگر آن است که تفاهم نامه یکطرفه و مفاد آن از طرف چین به رژیم دیکته و تحمیل گردیده باشد. این در حالی است که ظریف اکثر سالهای آموزشی، سیاسی خود را در خارج از ایران و در جهان آزاد غرب گذرانده، ولی بدلیل مقام وزارت، تمام تجربیات و باورهای خود از جهان آزاد را زیر پا گذارده و از منویات یک مشت آخوند قرون وسطایی تبعیت مینماید. باید گفت اگر آقای ظریف ذره ای غیرت و شرافت در وجودش میداشت ، تن به این خفت نمیداد و از مقام خود استعفاء میکرد ولی افسوس که وی این شهامت و درایت را ندارد.

مردم ایران از حکومت های دیکتاتوری به جان آمده و خسته شده اند، تصمیم گرفته اند با گذار از رژیم اسلامی، حکومت و دولتی را جایگزین رژیم نمایند که عاری از هرگونه ایدیولوژی مذهبی یا مارکسیستی و یا هر گونه ایده افراطی دیگرباشد. آنها بدنبال حکومتی سکولار و دمکرات هستند که با انتخابات آزاد در محیطی امن و آرام بدست آمده باشد، و برای برقراری آن تلاشی چشم گیری را شروع کرده اند، هزینه داده اند، ادامه خواهند داد و در این راه پیروز خواهند شد. تلاشهای مذبوحانه رژیم و استراتژی نگاه به شرق نیز کار ساز نخواهد بود.

ناخدا محمد فارسی

۲۷ ژوئیه ۲۰۲۰

https://www.gatestoneinstitute.org/16275/iran-make-believe-diplomacy (۱)

*مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.