به بهانه «روز خبرنگار»، همدردی با خبرنگاران داخل ایران

اگر در ایران بخواهی خبرنگار شوی باید بپذیری که مهر سانسور بر قلم و زبانت باید بخورد، باید خط قرمزهای متعددی را رعایت کنی

معمول این است که به مناسب هر روز خاصی که به نام اشخاص یا اقشاری نامگذاری می شود، بایستی از اقدامات آنها قدردانی و جایگاهشان را گرامی داشت و به آنها تبریک گفت. اما روز خبرنگار در ایران روزی تصنعی است و برگرفته از حسرت ها و آلام فراوان این قشر زحمتکش است.

حسرتی که افکار عمومی را دچار سانسور و خود سانسوری کرده است. چرا که اصحاب رسانه به عنوان چراغ داران مسیر شفاف سازی اطلاعات خود دچار شدیدترین محدودیت ها هستند و نمی توانند رسالت واقعی خود را به اجرا بگذارند.

اساساً خبرنگاری در ایران یعنی پذیرش محدودیت، تهمت و افترا و بازداشت و زندان. البته این برای “بازجوخبرنگاران و خبرنگاران حکومتی” نیست و آنها در هر سال در روز خبرنگار چشم به دست این نهاد و آن مسئول هستند تا کارت هدیه بگیرند و سرخوش باشند.

اگر در ایران بخواهی خبرنگار شوی باید بپذیری که مهر سانسور بر قلم و زبانت باید بخورد، باید خط قرمزهای متعددی که هر نهاد و هر مسئولی برای خود کشیده را رعایت کنی، باید بپذیری که مرغ قربانی عزا و عروسی باشی چرا که درهر موفقیتی حکومت از تو استفاده ابزاری می کند و در هر شکستی اولین و در دسترس ترین گزینه برای جاسوس سازی و امنیتی کردن موضوع خبرنگاران هستند، باید بپذیری که درصورت تخطی از دستورات سلیقه ای نه خودت و نه اعضای خانواده ات به لحاظ شکنجه روانی و فیزیکی در امان نیستند، و خیلی بایدها و نبایدهایی دیگر…

حال با چنین وضعی باید روز خبرنگار را تبریک گفت یا تسلیت؟!

چه بسیار خبرنگارانی که در مورد عملکرد مسئولان و فسادهای مالی و اخلاقی آنها ورود کردند و امروز مشخص نیست در کدام زندان و کدام بند نگهداری می شوند. خبرنگارانی که در زندان تهدید شدند مورد تعرض قرار گرفتند و به لحاظ روحی و روانی دچار آسیب های شدید شدند. حتی آن دسته از خبرنگارانی که از ایران رفتند به سبب درگیر بودن خانواده آنها با آزار و اذیت های نیروها و سازمان های امنیتی، هنوز دچار فشار روحی و عصبی هستند. آیا برای چنین وضعیت باید پیام تبریک داد؟!

خبرنگاری شغل نیست، یک رسالت است. رسالتی که وظیفه آگاهی بخشی و شفاف سازی واقعیت ها را برای جامعه به همراه دارد. همین رسالت است که خبرنگاران را در میدان جنگ و اعتراضات خیابانی در میان شلیک های کور و گاز اشک آور و حوادث غیر مترقبه و… نگه می دارد تا مخاطبان را از حقایق و اتفاقات میدانی باخبر سازند و اجازه ندهند واقعیت ها مصادره و سانسور و یا جهت دهی شوند.

با تمام این اوصاف باید عاشق بود تا در ایران خبرنگار ماند. لذا نه به خاطر “روز خبرنگار” بلکه به سبب اقدامات ارزشمند و از خود گذشتگی های این قشر زحمتکش، یادشان را گرامی و جایگاهشان را ارج می نهیم. این راهم باید به خبرنگاران داخل ایران یادآوری کرد که امروز در برهه ای از تاریخ ایران قرار گرفته ایم یک تحول عظیم متصور است و هر لحظه امکان این تغییر وجود دارد. لذا باید امیدوار بود که روزی در آینده ای نچندان دور فرار خواهد رسید که روز خبرنگار به معنای واقعی برای خبرنگاران گرامی داشته شود و آنها آزادانه به فعالیت و رسالت خبری خود افتخار خواهند کرد.