قصه ترا خواهم نوشت که در کوچه هایت دروغ وزیدن گرفت و پسرانت خاک پایِ گورستان شدند

مریم علیخانی

قصه ترا
خواهم نوشت که
اتاقک چوبی
زیر مهره های گردنت
سنگینی می کند
و دستی نیست که
ریسمان بدرد…

قصه ی ترا
خواهم نوشت که
گلویت چشمه سار
جوانه بود
و داس برا آن
بوسه زد …

قصه ترا
خواهم نوشت که
در کوچه هایت
دروغ وزیدن گرفت
و پسرانت
خاک پایِ
گورستان شدند …

قصه ترا
مو به مو
با زخمی بر گرده
با جامه دریده مادران
با ستاره های خاموشت
با کبوتران دور از آشیانت
با نویدی که
در حنجره
شکسته شد
فریاد خواهم زد

مریم علیخانی
بداهه ۲۳ شهریور