#شهادت_میدهم به تداوم کشتار، شکنجه و اعدام در چهل و یک سال گذشته

#شهادت_میدهم……….. که ظلم و سرکوب همچنان ادامه دارد.

 

این روزها شمار زیادی از کاربران فضای مجازی کارزار «#شهادت می‌دهم» را راه اندازی کرده اند و روایت‌های بی‌شمار درباره کشتار، اعدام، شکنجه، زندان و دیگر موارد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران را که خود شاهد آنها بودند بازگو می‌کنند. این کارزار در حمایت از شاهین ناصری، شاهد شکنجه نوید افکاری و یادآوری اهمیت «بازگویی حقیقت» به راه افتاده است.

این موج با قتل نوید افکاری در بامداد شنبه ۲۲ شهریور آغاز شد. نوید در  یکی از جلسه‌های دادگاهش گفت دستش به دلیل شکنجه در اداره آگاهی شیراز از چندین ناحیه شکسته و تاکید میکند که برای ادعایش شاهد دارد و از قاضی می‌خواهد که شاهد را احضار کند. اما قاضی جلسه در جواب او می‌گوید که نیازی نیست و درخواست او برای احضار شاهد شکنجه شدنش را رد می‌کند.  

بدنبال قتل و اعدام نوید افکاری توسط قوه قضاییه رژیم، شاهین ناصری از زندان عادل آباد شیراز به شکنجه های بیرحمانه نوید شهادت داد و اظهار کرد که او در اداره آگاهی شیراز شاهد کتک خوردن نوید افکاری و آسیب‌دیدگی جدی دست او بوده است. 

شاهین ناصری گفت: “یک روز در آگاهی در راهرو صدای داد و بیداد و التماس شنیدم. سروان همراهم از من خواست که در راهرو بایستم تا او برگردد. رفت در یک اتاق را باز کرد. من هم از روی کنجکاوی رفتم ببینم چه خبر است. دیدم دو نفر لباس شخصی در یک اتاقی با فحاشی و باتوم و لوله نوید را با بی‌رحمی تمام کتک می‌زنند. بهش می‌گفتند هر چی ما می‌گیم درسته. چیزایی که می‌گیم می‌نویسی یا نه؟ نوید هم التماس می‌کرد نزنید، من کاری نکردم. دست‌هاش هم می‌آورد روی سرش. یکی از مامورهایی که بعدا فهمیدم اسمش عباسی است همچین کوبید روی دستش که نوید ضجه بلندی زد و از حال رفت.”

آقای ناصری اضافه کرده است که  در سه دادسرا در این رابطه شهادت داده  و در دادسرای جرایم امنیتی که برای شهادت  رفته بود توسط بازپرس شعبه تهدید می شود که به خاطر تهمت و افترا از او شکایت خواهد کرد.

بدنبال پخش این اظهارات  در رسانه ها، شاهین ناصری از زندان عادل‌آباد شیراز به سازمان حفاظت اطلاعات ناجا تحویل داده شد و خانواده اش از او بی خبر بودند. پس از پیگیری های فراوان او پس از دو هفته به زندان عادل‌آباد شیراز بازگردانده شد. هنوز اطلاعی از سلامت روحی و جسمی این شاهد پرونده نوید افکاری در دست نیست.

در پی انتشار بازگردانده شدن شاهین ناصری به عادل‌آباد شیراز، شماری از کاربران ایرانی فضای مجازی کارزار هشتگ «شهادت میدهم» را که پیشتر به راه افتاده بود، با شدت بیشتری پی گرفتند. این کاربران توئیتری با استفاده از این هشتگ موارد نقض حقوق بشر و سرکوب مردم توسط رژیم را شهادت داده‌اند.

شهناز اکملی مادر مصطفی کریم بیگی از کشته‌شدگان اعتراضات ۸۸ است که در توئیت‌های متعددی به جنایات جمهوری اسلامی شهادت داده است. او در یکی از این توئیت‌ها نوشت: «شهادت می‌‌دهم به دفن شبانه پسرم، به دفن شبانه نوید افکاری، شهادت می‌‌دهم به قلبی که با مصطفایم به خاک سپردم و زندگی‌ای که جز تلخی چیزی برایم ندارد.» 

و در تویئتی دیگر می نویسد: «#شهادت_ميدهم به بی گناه کشته شدن #کرامت_اله_زارعیان که زیر شکنجه همزمان با ستار بهشتی کشته شد  و‌ جنازه اش در حمام خانه اش بعد از روزها پیدا شد.»

شعله پاکروان مادر ریحانه جباری نیز چنین شهادت داده است: #شهادت_ميدهم امیرارشد تاجمیر زیر ماشین نیروی انتظامی له شد. من با چشمهای خودم مادرش شهین مهین فر را دیده ام که هنوز میگوید: پسرم چقدر درد کشید تا جان داد؟ میپرسد: له شدن استخوانها زیر ماشین چقدر درد دارد؟ میخواهد بداند: #عدالت_کجاست

کاربر دیگری می نویسد: #شهادت_میدهم وقتی با دو موشک #هواپیمای_اوکراینی را زدند جنینی در شکم مادرش فریده سوخت نوعروس و دامادها کشته شدند و از ۱۷۶نفر فقط عروسک، لنگه کفش و چند عکس به جا ماند. 

 کاربر دیگر چنین شهادت می دهد: #شهادت_میدهم که جمهوری اسلامی یک انسان را به خاطر نوشیدن مشروب اعدام کرده است. 

و برخی دیگر از این توییت‌ها چنین هستند:

#شهادت_میدهم وقتی جنازه فرهاد خسروی کولبر شانزده ساله رو پیدا کردن از شدت سرما دستاشو مشت کرده بود.

#شهادت_میدهم که کودکان بلوچی مدرسه ندارند.

#شهادت_میدهم که آسیه پناهی سرپناهی جز آن خرابه نداشت که آن رو هم سرش خراب کردند.

#شهادت_ميدهم به اعدام ناعادلانه رامين حسين پناهی، زانيار و لقمان مرادی و مادرانی كه حتی از مزار فرزندشان هم نشانی ندارند

#شهادت_میدهم……….. که ظلم و سرکوب همچنان ادامه دارد.