تن فروشی برای آب آشامیدنی؛ حاکمان جمهوری اسلامی دغدغه های دیگری دارند

در مناطق محروم همچون سیستان مردم از داشتن آب آشامیدنی محرومند و به گفته نماینده چابهار زنان برای تهیه آب برای فرزندانشان تن فروشی و همخوابگی می کنند.

کیا حمیدی

نماینده چابهار در جلسه با وزیر نیرو مقداری از آب کدر و آلوده ای که مردم سیستان و بلوچستان استفاده می کنند آورد و آن را به وزیر داد تا هم از آن بنوشد و هم در جلسه سران قوه به روحانی و رئیسی و قالیباف بدهند تا آنها هم از این آب بنوشند.

جدای از اینکه آیا این یک شوی تبلیغاتی از سوی این نماینده بوده یا خیر، آنچه واقعیتی تلخ و انکار ناپذیر است، وضعیت سخت زندگی مردم در ایران است که هرچه از مرکز پایتخت دورتر شویم غلظت این مشکلات بیشتر می شود تا جایی که در مناطق محروم همچون سیستان مردم از داشتن آب آشامیدنی نیز محرومند و به گفته این نماینده زنان برای تهیه آب برای فرزندانشان تن فروشی و همخوابگی می کنند.

حتی نوشتن این سطور برای نگارنده منزجر کننده و دردآور است، اما گویا مسئولان جمهوری اسلامی باکی از این مسائل ندارند و از حکومت‌داری صرفاً حفظ قدرت و در چنگ گرفتن ثروت را مدنظر دارند و اهمیتی نسبت به اوضاع ملت نمی دهند. هر کدام به نحوی دغدغه های فردی و گروهی خود را دنبال می کنند و هر روز طمع و عطش بیشتری برای کسب قدرت و ثروت دارند. از ابتدای انقلاب منحوس ۵۷ منابع و اموال کشور را غارت کرده اند و هر طوری که توانسته اند برای خواست خود به مردم ظلم و جفا نموده اند، اما باز دست و پا می زنند تا یکدیگر را حذف کنند و جایگاه بالاتری در جریان قدرت کسب نمایند.

خامنه ای که اصلا وارد مشکلات معیشتی و دغدغه های مردمی نمی شود و صرفاً درحال چینش مهره های نظام برای حفظ جایگاه خود و تحکیم قدرتش در کشور است. حسن روحانی هم در جایگاه رئیس جمهور با تزویر و ریاکاری های سیاسی درصدد بقای خود در سیستم و جریان قدرت است تا بعد از ریاست جمهوری نیز از سوی خامنه ای مورد تایید باشد و با حمایت های وی از استیضاح و حمله جناح اصول گرا در امان بماند.

آقای قالیباف نیز همچنان درصدد تحقق رویای ۲۰ ساله خود است تا بلکه بتواند رئیس جمهور شود و دومینو فسادهای کلان خود را تکمیل و شهوت قدرتش را ارضا کند. هفته گذشته بود که در ادامه سفرهای استانی خود به سیستان رفته بود و در جلوی دوربین ها دست به سر بچه های پابرهنه می کشید و اشک تمساح می ریخت. گفتم تمساح…

همین بچه های سیستانی که آرزویشان داشتن کفش و دمپایی است برای آوردن آب از هوتگ های طبیعی تاکنون بارها طعمه تمساح ها شده اند و یا با افتادن در هوتگ ها غرق شده اند.

آقای رئیسی نیز که بر مسند قوه قضائیه نشسته دغدغه ای جز قدرت نمایی ندارد و با اعدام جوانان و احکام ناعادلانه برای فعالان سیاسی و معترضان به نظام، وظیفه ایجاد رعب و وحشت در جامعه را عهده دار شده است. یک خبرنگار یا فعال حقوق بشر به شلاق و ده ها سال حبس محکوم می شود اما یک مسئول یا سردار سپاه که از بدو شروع مسئولیت به غارت و جنایت پرداخته، در حاشیه امن قرار می گیرد و به ریش مردم می خندد.

 گفتن از نداشتن غیرت و تعصب برای مسئولان جمهوری اسلامی گزاره ای بیهوده است. چرا که آنها مردم را صرفاً برای سپر کردن در مقابل هجمه های خارجی و یا کشاندن پای صندوق رای برای کسب اعتبار می خواهند و گرنه کدام حکومت و حاکمی در جهان چنین ظلم هایی را به ملت خود می کنند.

به عینه بر این باوریم که همین پا برهنه های معصوم و همین مردمی که برای آب و نانشان تن فروشی می کنند و برای رفع نیاز خانواده کلیه می فروشند و همین جوانانی که در خیابان ها دستفروشی می کنند تا شرم بیکاری را نداشته باشند، به زودی انتقام این ظلم ها را خواهند گرفت. اما اینبار انتقامی سخت در راه است…