الان دو جبهه در مقابل هم قرار گرفتهاند. فرادستان و فرودستان و در بین آنها هیچ عنصر میانی نیست.
دکتر حسن مدنی
۱- نان نیست. فقر و گرانی بیداد می کند. تورم کمرشکن بر هر چیزی سایه انداخته. برای لقمه ای نان و برای سیر کردن شکم کودکی و خانواده ای در این کشور صحنههایی فاجعه باری وجود دارد که بغض را در گلو میشکند و شرم را در کوره گدازان نفرت از وضعیت موجود و مسببین آن به زوبینی شکافنده تبدیل می کند که لاجرم روزی بر سینه غارتگران خواهد نشست.
۲- ترس نیست. ترس چرا باشد؟ ترس هنگامی است که چیزی برای از دست دادن وجود داشته باشد. در سرزمینی که آبرو و ناموس مردم کمترین بها را دارد و به یغما رفته است، در سرزمینی که تن فروشی و اندام فروشی وسیله سد جوع گشته ، در سرزمینی که نمایندگان مجلسش به نام خدا برای دزدان قرصی نان حکم بریدن دست را قانون میکنند و خود در طلب دناپلاس و خانه های لاکچری عمامه میچرخاندند، ترس معنایی ندارد. ترس برای کسانی است که در لویزان و شمال شهر زندگی لاکچری دارند و در سوراخهای خود خزیده و برای هر تردد انبوهی اراذل و اوباش را به عنوان اسکورت و خدم و حشم به خدمت گرفتهاند.
کودکان کار حتی از کرونا نمی ترسند. زباله گردها نیاز به ماسک ندارند و مرگ برایشان پایانی شیرین بر مرگ روزمره است.
انقلاب در راه است. قیام گرسنگان. وقتی نان نیست وقتی ترس نیست پس قیامی در راه است. نه از جنس قیام آبان از جنسی گدازان تر اکنون فولاد آبدیده شده. دیگر کسی اشک نمیریزد. دیگر کسی آه نمیکشد و دیگر کسی به جستجوی پشت و پناهی و فریاد رسی در بین طبقه حاکمه نیست. الان دو جبهه در مقابل هم قرار گرفتهاند. فرادستان و فرودستان و در بین آنها هیچ عنصر میانی نیست.
طبقه متوسط از بین رفته است و در حال اضمحلال است.
این یک آژیر و وضعیت فراقرمز است. قیام و انقلاب گرسنگان در راه است.
نان نیست. ترس نیست. انقلاب در راه است.
۸ آبان ماه ۹۹