نقدی بر جنگ و قرار داد صلح جمهوری آذربایجان و ارمنستان؛ ایران بازنده اصلی و سکوت مرگبار رژیم، ناخدا محمد فارسی

صلحی که رخ داده به ترکیه و روسیه امکان می دهد به آسانی خواسته هایشان را به خصوص در سوریه به رژیم تحمیل کنند. با این رویداد صلح فشارها بر رژیم افزایش خواهد یافت که احتمالا اخراج رژیم از سوریه را تسریع خواهد کرد.

وحشت خامنه ای از بازگشت تظاهرات ۲۸ آبان ۱۳۹۸ باعث شده حکومت ملایان تنها بر پیشگیری از خیزش مردم تمرکز نمایند. حضور و نقش  سیاست خارجی رژیم جمهوری اسلامی ایران پیرامون پایان جنگ و قرارداد صلح بین دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان، که توسط ولادمیر پوتین دیکته شده است، صفر بوده است. در حقیقت رژیم اسلامی در معادله حل مشکل مرزهای شمال غرب کشور با ارمنستان به بازی گرفته نشد. مشاهده می‌شود که پوتین و اردوغان کنترل اوضاع را در دست دارند و رژیم اسلامی ایران را در این مذاکرات راه نداده اند.

جمهوری آذربایجان که در شمال ایران قرار دارد یک کشور مسلمان با اکثریت شیعی مذهب است. ولی مشاهده می‌شود در گفتگوهای صلح بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان و تغییرات مرزی بین ایران و ارمنستان که می‌تواند شامل از دست رفتن منافع تجاری بسیار بالایی باشد، نماینده ای از رژیم اسلامی شرکت ندارد.

بنظر میرسد، از نظر اقتصادی، سناریوی تهیه کنوانسیون قزاقستان، مرتبط با تقسیم بندی دریای مازندران تکرار گردیده است. در پروسه تهیه کنوانسیون قزاقستان نیز رئیس جمهور روسیه آقای پوتین، بدلیل بی توجهی، بی‌خردی و انزوای سیاسی رژیم در آن هنگام، توانست کنوانسیون قزاقستان را بدون ورود رژیم در نشست های تصمیم گیری، دیکته و رژیم را در مقابل سندی آماده شده قرار دهد که منجر به از دست رفتن منافع سرزمینی کشور ایران در دریای مازندران شد. مذاکرات برقراری کنوانسیون قزاقستان مدتها از دید مردم ایران پوشیده بود. مردم ایران هنگامی متوجه توافق ننگین قزاقستان شد که حسن روحانی برای امضاء آن به قزاقستان سفر کرد. اکنون نیز رژیم بعلت انزوای سیاسی و تحت فشار تحریمهای بین المللی و مصیبت کرونا از یک سو و خیزش مردم ایران برای برکناری رژیم از سوی دیگر، کنترل و مدیریت کشور از دست رژیم خارج شده است ۰ دولت وظیفه ملی خود را نادیده گرفته و پیرامون قرارداد صلح بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان  بی تفاوت و در سکوتی مرگباری قرار گرفته است. پوتین هم با سوء استفاده از وضعیت موجود رژیم، سیطره خود را بر شمال غرب ایران اجرایی نموده و از راه زمینی روسیه را در مجاورت کشور ایران قرار می‌دهد.

خبرگزاری فارس مقاله ای از احسان موحدیان پژوهشگر بین‌الملل (۱) پیرامون تبعات اقتصادی قرارداد آذربایجان و ارمنستان برای ایران را منتشر کرده است. در این مقاله موحدیان یادآور شده نوار مرزی ایران با ارمنستان از دست خواهد رفت. و با نگاهی سریع به نقشه منطقه نشان می دهد تحولات تازه معنایی جز از دست رفتن نوار مرزی ایران با جمهوری ارمنستان نخواهد داشت. و ایران در مرزهای شمالی خود بطور کامل با جمهوری آذربایجان همسایه می‌شود. این در حالی است که آیت الله خامنه ای در چند روز گذشته از آزادی سرزمین های متعلق به جمهوری آذربایجان در قفقاز دفاع کرد. اما، بعلت اینکه رژیم اسلامی ایران در جهان و بخصوص در خاور میانه نیروی سیاسی موثر  به حساب نمی آید، منافع ایران با همدستی روسیه و ترکیه با جمهوری آذربایجان امنیت و منافع اقتصادی و سیاسی کشور ایران مورد تهدید قرار گرفته است. در این راستا می توان طرح ژئوپلتیک ترکیه در سوریه، لیبی و خاورمیانه و اکنون در آسیای مرکزی را یادآور شد.

برابر با قرارداد صلح بین ارمنستان و آذربایجان چندین منطقه و اراضی در منطقه آغ دام و قازاح به جمهوری آذربایجان واگذار شده، و منطقه کلبجار و لاچین  نیز طی هفته های آینده به جمهوری آذربایجان واگذار خواهد شد. مهمتر از آن، امنیت کریدور لاچین با عرض 5 کیلومتر است. تامین امنیت این کریدور ارتباطی مهم توسط جمهوری آذربایجان صورت می گیرد.علاوه بر این محورهای حمل و نقل جدید برای متصل کردن جمهوری خودمختار نخجوان به مناطق غربی جمهوری آذربایجان ایجاد خواهد شد. نیروهای نظامی روسی نیز به طور کامل بر تمامی این مناطق کنترل و نظارت خواهند داشت. لازم به یادآوری است که بر اساس قرداد صلح ارمنستان و آذربایجان، روسیه لااقل بیش از ۲۰۰۰ نظامی ناظر بر صلح برای مدتی طولانی، در منطقه خواهد داشت. حضور نظامی روسیه در منطقه سلطه ژئوپلتیکی تاریخی روسیه بر جنوب قفقاز را نیز تأمین می نماید.

در هنگام جنگ ۴۵ روزه بین ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ کوهستانی، عمال جدایی طلب در استان آذربایجان نیات سوء خود را نشان دادند. همچنین با ورود ترکیه و شبه نظامیان تروریست تحت حمایت ترکیه به مرزهای شمالی ایران شرایط بسی خطرناک در مرزهای شمال غرب کشور بوجود خواهد آمد. واکنش نظامی ایران تنها گسیل نیرو و تجهیزات نظامی مانند پدافند هوایی و زمینی به این منطقه بوده است. کشور اسرائیل نیز روابط بسیار خوبی با جمهوری آذربایجان برقرار کرده است که می تواند جبهه دیگری را در مقابل رژیم بوجود بیاورد. رژیم فاسد اسلامی با ورود خود در جنگ داخلی سوریه به دنبال ضربه زدن به اسرائیل بود، اما نیروی هوایی اسرائیل در ۹ سال جنگ داخلی سوریه بارها مواضع سپاهیان رژیم در سوریه را بمباران و نابود کرده است. اکنون کشور اسرائیل با برقرار کردن ارتباط سیاسی و اقتصادی با کشورهای عربی در جنوب خلیج فارس، و جمهوری آذربایجان در شمال، احتمال رویارویی با رژیم اسلامی را به مرزهای ایران کشانده است.

احسان موحدی یادآور می شود در کنار پیامدهای خطرناک امنیتی، این تحول پیامدهای اقتصادی مهمی نیز به همراه دارد که می تواند ایران را از میلیاردها دلار درآمد بالقوه محروم کند. برای مثال، آنکارا دیگر برای دسترسی به آذربایجان نیازی به مسیر ترانزیتی ایران ندارد. برابر با اظهارات موحدی، ابراهیم کاراگول روزنامه نگار تندروی ترک سه هفته پیش یادداشتی در روزنامه ینی شفق نوشت و تصریح کرد با روند فعلی نبردهای قره باغ، ایران دیگر با قره باغ مرزی ندارد و مرز میان ایران و ارمنستان باقی نمی ماند. از طرفی ارمنستان شریک اقتصادی مهم ایران است و در کنار قرارداد تهاتر برق و گاز، حضور ایران در پروژه های جاده سازی در نقاط مختلف این کشور نیز منتفی می شود. کریدور شمال – جنوب برای اتصال خلیج فارس به دریای سیاه و کشورهای منطقه قفقاز و آسیای میانه نیز می‌تواند با مشکل اساسی مواجه شود. اتصال نخجوان – قره باغ – آذربایجان منجر به از بین رفتن مرز زمینی ایران و ارمنستان شده و بدین شیوه کنترل کامل تجارت ایران در منطقه قفقاز به دست ترکیه و روسیه می افتد.

صلحی که رخ داده به ترکیه و روسیه امکان می دهد به آسانی خواسته هایشان را به خصوص در سوریه به رژیم تحمیل کنند. با این رویداد صلح فشارها بر رژیم افزایش خواهد یافت که احتمالا اخراج رژیم از سوریه را تسریع خواهد کرد. در طول جنگ ۴۵ روزه قره باغ کوهستانی عکس‌العملی از رژیم و بخصوص اقدام سیاسی چشم گیری دیده نشده است. باعث تاسف است که کشور ایران، به دلیل بی کفایتی رژیم، نتوانسته در تحولات اخیر قره باغ تاثیرگذار باشد و  بازنده این تحولات به حساب می آید. هم اکنون نیز متاسفانه با سکوتی مرگبار پیرامون این جنگ و صلح و تبعات مهم ان مواجه هستیم. مضاف بر این بی خردی سیستم دیپلماسی رژیم، فشار تحریم ها، بحران اقتصادی، تبعات شیوع کرونا، ضعف دولت و تضعیف  اقتدار کشور در داخل و خارج  ، ثبات و حاکمیت ملی کشور ایران را زیر سئوال برده است. احتمالاً رژیم هنوز قادر است به نفوذ خود در منطقه، از طریق شبه نظامیان نیابتی ادامه دهد ولی این تنها به انزوای بیشتر کشور ایران در جهان منجر خواهد شد که میتواند حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور را مورد تهدید قرار دهد. بدیهی است رژیم جمهوری اسلامی دیگر اراده کافی برای اداره کشور ایران را ندارد.

با در نظر گرفتن همه جوانب مردم ایران راهی بجز عبور از این رژیم قرون وسطایی ندارند. مردم شریف ایران بخصوص جوانان کشور، برای عبور از رژیم مدتها است که مقاومت مدنی خود شامل اعتصابات و اعتراضات را شروع کرده اند و در مواقع مختلف مانند حرکت چندین میلیونی ۱۳۸۸ ، دیماه ۱۳۹۶ و آبان ۱۳۹۸ هزینه بسیاری هم داده اند. باید حرکات مقاومت مدنی تا عبور از رژیم را ادامه دهیم. باید دست در دست یکدیگر به خیابان بیاییم و امکان سرکوب از دست رژیم را برباییم. اگر مردم یکپارچه در خیابان بیایند و در خیابان باقی بمانند، رژیم قادر نخواهد بود در مقابل موج عظیم مردمی بایستد و مقاومت کند. به احتمال زیاد در دوران بحران نیروهای نظامی و انتظامی کشور در کنار مردم به پا خاسته ایران قرار خواهد گرفت. در این شرایط حاد و بحرانی کشور وظیفه و تلاش گروه ها و تشکل های سیاسی خارج از کشور در به انزوا ی سیاسی کشاندن هر چه بیشتر رژیم ضروری و بسیار تاثیر گذار خواهد بود.

پاینده ایران

ناخدا محمد فارسی

۱۶ نوامبر ۲۰۲۰

https://www.farsnews.ir/news/13990823000074 (۱)

 

«مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.»