از انتخابات ۲۰۲۰ تا انتخابات ۱۴۰۰، از این ستون به آن ستون فرج است! 

در واقع امر، تا بحال همه چیز در حال رکود بود تا تکلیف انتخابات ریاست جمهوری امریکا روشن شود و حال که معلوم شده است که به احتمال زیاد جو بایدن در کاخ سفید مستقر می شود، جمهوری اسلامی به علت ناتوانی ساختاری و عدم کفایت و کارایی، بسوی ستون دیگری به راه افتاده است تا شاید گشایشی حاصل شود؛ و چه بهانه ای بهتر از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ که ظاهرا تفاهمنامه ۲۵ساله با چین، مذاکرات بعدی با آمریکا و دول اروپایی، تصویب نهایی معاهده مبارزه با پول شویی و حتی مقابله با ویروس کووید ۱۹ در گرو آن هستند.

 

جمهوری اسلامی بدلیل بحرانهای بسیار ریشه ای و ساختاری همواره در حال فرار به جلو و در جستجوی گشایشی از این ستون به آن ستون، در حرکت بوده است. از جمله، هر دو سال یکبار «انتخابات» مجلس و سپس ریاست جمهوری اتفاق می افتند که بدلیل کشمکش باندهای ذینفع در بدست آوردن سهمی از قدرت و تصاحب سرمایه های ملی کشور، روی آسایش از بازار کار و سرمایه گرفته می شود.

در سالهای اخیر اما بر تعداد این «ستونها»، «فرار به جلو ها» و «صبر و انتظار برای تحولات بعدی» بسیار افزوده شده است.

همانطور که می دانیم، همانند دیگر حکومت های دیکتاتوری و مافیایی، سیاست ها و برنامه های داخلی جمهوری اسلامی نیز همواره معلول و دنباله سیاست خارجی رهبری آن، سپاهی گری در سیاست خارجی، راهبرد گسترش هلال شیعی، اصرار بر حضور نظامی و سیاسی در منطقه و درافتادن با امریکا بعنوان یک دشمن دیرین و حتی ادعای تبدیل شدن به یک قدرت جهانی و منطقه ای در کنار روسیه و چین بوده اند. سیاست های تنش افزای خارجی ای که در سالهای اخیر بر شدت آنها افزوده شده است.

درواقع امروزه شدت وابستگی سیاست داخلی حکومت به سیاست خارجی‌اش آن اندازه بالا گرفته است که اصولا نمی توان از یک سیاست داخلی نسبتا پایدار و حتی در کوتاه مدت ثابت، صحبت به میان آورد.

از جمله تحولات خارجی که سیاست های داخلی و درون کشوری رژیم را تحت تاثیر خود قرار داده و همچنان وابسته به خود ساخته است، انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا است که هر دو جناح داخل حکومت با بیم و امید به آن نگاه می کنند و عملا ناتوان از برنامه ریزی، حتی میان مدت، شده‌اند.

از جمله تحولات بعدی دیگر که اگرچه داخلی است اما مانند همیشه پاسخی است به تحولات جهانی، انتخابات ریاست جمهوری در ایران می باشد که قرار است در سال ۱۴۰۰ برگزار شود.

بخاطر داریم که زمانی که چهره جمهوری اسلامی بدلیل ترورهای گسترده در خارج کشور در نزد جهانیان بشدت تیره شده بود محمد خاتمی با ادعای «گفتگوی تمدنها» بر صندلی ریاست جمهوری نشست و سعی کرد که از طریق گفتگو و مصالحه چهره بشدت خراب جمهوری اسلامی را بهبود بخشد. در واقع ورود او به کاخ ریاست جمهوری در ایران پاسخی بود به فشارهای جهانی در آن زمان که حتی رئیس جمهور وقت هاشمی رفسنجانی تحت تعقیب قضایی قرار گرفت.

در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز قطعا شرایط جهانی و نوع رابطه قدرت های جهانی با جمهوری اسلامی نقش تعیین کننده ای خواهند داشت.

از جمله مواردی که در دستور کار رئیس جمهوری بعدی قرار خواهد گرفت، تفاهم نامه ۲۵ ساله با چین می باشد که ظاهرا چین در این رابطه دست روی دست گذاشته است تا ببیند نماینده چه جناحی از صندوق رای در می آید. در این رابطه جعفر قادری نماینده اصولگرا در مجلس جمهوری اسلامی در گفتگو با روزنامه انتخاب می گوید: «این احتمال قوی وجود دارد که اگر دولت بعدی اصولگرا باشد، شرایط برای اجرای قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین هموارتر باشد.»

وی البته دلیل اصلی این تفاهمنامه را نیز افشا می کند و با امید اینکه از این طریق منافع مافیای اقتصادی حاکم بر کشور حفظ شود، می گوید: «ما می‌توانیم در قالب این قرارداد در بخشی از سرمایه گذاری‌ها با کمک چین، بازارهای صادراتی جهان را بدست بیاریم و به نوعی تحریم‌ها را دور بزنیم. اما اینکه چرا هنوز این قرارداد اجرایی و عملیاتی نشده است، شاید دلیل عمده آن، این باشد که چینی‌ها به دولت فعلی ایران اعتماد کافی را ندارند.»

این نماینده اصولگرا حتی تلویحا نیز اظهار امیدواری می کند که مذاکره برجام بین آمریکا و رژیم از طریق یک رئیس جمهور اصولگرا انجام پذیرد. در این رابطه روزنامه انتخاب می نویسد:  «قادری با اشاره به امیدواری دولت روحانی به بازگشت آمریکا به برجام گفت: ممکن است چینی‌ها منتظر دولت بعدی ایران باشند که شاید در آن زمان بتوانند با اصولگرایان به نتیجه برسند و این احتمال قوی وجود دارد که اگر دولت بعدی اصولگرا باشد، شرایط برای اجرای قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین هموارتر باشد.»

در واقع امر، تا بحال همه چیز در حال رکود بود تا تکلیف انتخابات ریاست جمهوری امریکا روشن شود و حال که معلوم شده است که به احتمال زیاد جو بایدن در کاخ سفید مستقر می شود، جمهوری اسلامی به علت ناتوانی ساختاری و عدم کفایت و کارایی، بسوی ستون دیگری به راه افتاده است تا شاید گشایشی حاصل شود؛ و چه بهانه ای بهتر از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ که ظاهرا تفاهمنامه ۲۵ساله با چین، مذاکرات بعدی با آمریکا و دول اروپایی، تصویب نهایی معاهده مبارزه با پول شویی و حتی مقابله با ویروس کووید ۱۹ در گرو آن هستند.