در جامعه امروز ایران کودکان و نوجوانان بخشی از قربانیانی هستند که بر اثر خشونت ناشی از فقر و فشارهای اجتماعی افسرده میشوند و دست به خودکشی میزنند.
مینا مصطفوی
ایراناینترنشنال در گزارش اخیر خود نوشته است «در دو ماه گذشته دست کم ۱۴ کودک در ایران خودکشی کرده و جان خود را از دست دادهاند». اگر چه در این سالها بارها و بارها درباره خودکشی کودکان و نوجوانان خواندیم و شنیدیم اما به نظر میرسد عواملی چون فقر و عوامل اقتصادی در بالا بردن نرخ خودکشی در میان کودکان و نوجوانان در سالهای اخیر نقش بسزایی داشته است.»
غلامرضا شریعتی، استاندار خوزستان در یک نشست خبری آنلاین ضمن اشاره به شش مورد اقدام به خودکشی بین دانشآموزان رامهرمزی در سال گذشته، اعلام کرده «تنها دو مورد از این خودکشیها منجر به فوت شده است». این در حالیست که تنها در یک ماه گذشته شش مورد خودکشی بین کودکان در وب سایتهای مختلف گزارش شده است.
هرچند آمار دقیقی از نرخ خودکشی در ایران وجود ندارد و مقامات جمهوری اسلامی از دادن آماری شفاف در این راستا طفره میروند اما به گزارش ایراناینترنشنال «سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی سالانه از سوی پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.»
علاوه بر مسائلی چون افسردگی و مشکلات روانی معالجه نشده، جامعهشناسان، یکی از مهمترین عوامل خودکشی در میان جوانان و نوجوانان را نداشتن چشماندازی روشن برای آینده و معضلات اساسی اجتماعی میدانند. در کشوری که میلیونها جوان هیچ امیدی به داشتن شغل، حد معینی از رفاه، تامین اجتماعی و آزادی ندارند، افزایش آمار خودکشی چندان جای تعجب ندارد.
نکته قابل توجه این است که این خودکشیها بیشتر از طریق حلقآویز کردن صورت میگیرد که به اذعان برخی از کارشناسان اعدامهای خیابانی و نشان دادن بیپرده حلقآویز کردن در تلویزیون و شبکههای اجتماعی راه تقلید را برای کودکان و نوجوانان هموار میسازد.
به نوشته کیهان لندن «مشکلات اقتصادی، بیماریهای روانی، آسیبهای اجتماعی، مسائل سیاسی و فشارهای اجتماعی و فرهنگی آمار خودکشی در ایران را بطور چشمگیر افزایش داده است. قرار گرفتن ایران در رتبه دوم شاخص فلاکت در دنیا پس از کشور ونزوئلا و تبعات گستردهی شیوع ویروس کرونا و ابتلا و مرگومیرهای ناشی از آن، بحران روحی و روانی شدیدی پدید آورده است.»
در جامعه امروز ایران کودکان و نوجوانان بخشی از قربانیانی هستند که بر اثر خشونت ناشی از فقر و فشارهای اجتماعی افسرده میشوند و دست به خودکشی میزنند.
خودکشی کودکان بسیار هولناک و تاثربرانگیز است چرا که این عمل توسط یک «کودک» رخ داده است. کودک و نوجوانی که باید کودکی کند و در ذهن و مغزش امید و تفکری سازنده وجود داشته باشد امروز به راحتی از جان خود دست میکشد و در بهار عمرش به زندگی خود پایان میدهد. کودک امروزی بیش از پیش با مفهوم فقر، بیکاری، تبعیض و نابرابری آشناست. کودکی که در مناطق محروم کشور به سر میبرد و از داشتن حداقلهای یک زندگی نیز برخوردار نیست به خوبی میداند که خودش و اطرافیانش دچار بی توجهی مسئولان نظام هستند و به درستی دردها و تبعات آن را درک میکند. مسئولان نظامی که مدام از بحران کاهش جمعیت میگویند و بر لزوم افزایش جمعیت تاکید دارند اما نسبت به تامین آینده و حفظ نسلهای آینده برنامه مدون و دقیقی ندارند.