سخنان آقاى “حجتى كرمانى”، اين روحانى طرفدار ولايت فقيه مطلقه بخوبی بیانگر آنست که تازه روحانیت شیعه فهمیده است که پایگاه قدرت سنتی خود، که کف جامعه یا دهکهای پایین اجتماعی بوده است را کاملا از دست داده است.
يزدان شهدايی
روزنامه اعتماد در گزارش چند روز پيش خود به سخنان “محمدجواد حجتی کرمانی” روحانى نزديك به حاكميت و از “اعضاى مجمع مصلحت” نظام اشاره كرده است. آقاى حجتى كرمانى اظهار داشته است: ” یک اشتباه بسیار مهم و خطرناک در انقلاب ما رخ داد و آن اینکه از آغاز خیال کردیم میتوانیم اسلام و احکام اسلام را به قول شهید نواب صفوی «مو به مو» عمل کنیم اما در عمل دیدیم «نمیتوانیم».
اين روحانى در ادامه گفته است: “ما میخواستیم به «سقف» برسیم ولی «کف» را هم از دست دادیم و روز به روز بیشتر از کف میدهیم. «کل شی جاوز حده انقلب الی ضده»، یعنی هرچه از حد بگذرد به ضد خود تبدیل میشود. دست از شعارهاى دست نايافتنى برداريم واز سقف به كف آييم”.
روحانيت شيعه همواره در كنار سلطنت از نيروهاى مهم و تاثير گذار در حوادث اجتماعى و فراز و نشيبهاى سياسى تاريخ كشور ما، بويژه در صد سال اخير بوده است. اين نيرو همواره با قدرت و در كنار شاهان براى تحكيم موقعيت خويش از نفوذ معنوى خود بين اقشار ضعيف جامعه استفاده كرده است.
روحانيت با برخوردارى از شبكه گسترده مساجد و اماكن مذهبى و با تكيه بر سنتهاى مذهبى، همواره از توان بالايي براى بسيح مردم بر خوردار بوده و او را به بكى از بازيگران ماهر صحنه سياست كشور ما تبديل كرده است، بازيگرى كه هميشه با دفاع از شريعت در مقابل مدرنيته ايستاده و نماينده نيروهاى واپسگراى جامعه بودا است.
جنبش واپسگرايی كه با غائله مرداد سال ٤٢، برهبرى خمينى راه افتاد، بالاخره در انقلاب اسلامى سال ٥٧، توانست نيروى روحانيت را بر مسند قدرت بنشاند و در نهايت به استقرار تمام و كمال “حكومت اسلامى” آنهم در نيمه دوم قرن بيستم در كشور ما منجر شود.
روحانيت و رهبر بلامنازع اين جنبش خمينى، با شعار حكومت مستضعفان بر كاخ نشينان توانست تمام جهل خفته در تاريخ كشور ما را از خواب بيدار كند و تصوير واقعى حكومت اسلامى را كه جهل و جنايت مقدس بود به مردم ايران و جهان در ظرف اين چهار دهه نشان بدهد.
تحولات روحانيت در اين سالها آنها را به يك نيروى حكومتى تبديل كرده است. نيرويي كه بنام مستضعف هستى مردم را ايران غصب كرده است، فساد را بجاى فضيلت نشانده، در سيم و زر و لذت دنيوى غرق شده و نه تنها نان را از سفرههايشان ربوده، بلكه اخلاق و معنويت و ايمانشان را هم نابود كرده است.
آقاى خامنهاى امروز بر خلاف آغاز انقلاب تعريف حديدى از مستضعف ارائه داده است كه با واقعيت اين حكومت خوانايي دارد. از نظر ايشان كسانى كه به “نيروى ولايت معتقدند، مستضعف هستند و نه نيروهاى فرو دست جامعه”
سخنان آقاى “حجتى كرمانى”، اين روحانى طرفدار ولايت فقيه مطلقه بخوبی بیانگر آنست که تازه روحانیت شیعه فهمیده است که پایگاه قدرت سنتی خود، که کف جامعه یا دهکهای پایین اجتماعی بوده است را کاملا از دست داده است. او صداى پاى مظلومان را كه خواب اين شيادان قدرت را آشفته كرده است شنيده است و آنرا به صداى بلند اعلام مىكند. اين واقعيت را فرمانده سپاه پاسداران در جنبش سبز هم كه نيروى اصلى آن را اقشار متوسط تشكيل میدادند، بر زبان آورده بود “كه اگر زمانى بچههاى جنوب شهر براه بيفتند كار تمام است”.
گويا اين بار همان نيرويي كه روحانيت در طول تاريخ بسيج مىكرد تا منافع خود در قدرت را نگاه دارد، گوركن او خواهد شد و براى هميشه او را از بازيگرى در عرصه سياست محروم خواهد كرد.
باور زدايي از قدرت، خارج كردن نيروى مخرب شريعت از زندگى مردم و استقرار يك حكومت سكولار دموكراتيك، دستاوردى خواهد بود كه مردم ايران براى دستيافتن به آن بهايي بس گزاف در طول حكومت اسلامى پرداخت كردهاند.
اميد كه چنين باد.