انقلاب بهمن ماه مگر دست‌آوردی هم داشت؟ رضا شیرازی

فاصله گرفتن جامعه و انزجار عمومی از دین آخوندی که کسروی و دیگر فرزانگان ایران مروج آن بودند را، جمهوری اسلامی مهیا کرد و حال این دست آورد تاریخی را باید بتوان نهادینه کرد.

 

رضا شیرازی، عضو شورای مدیریت گذار

درباره انقلاب بهمن شاید کتاب اقتصاد سیاسی ایران به قلم کاتوزیان و اثر، ایران بین دو انقلاب نوشته ابراهامیان، چند جانبه تر از دیگر آثار به نظر آید چرا که علل و زمینه های مختلف آن رخداد را تبیین نموده‌اند.

به گمان من از برش جدال سنت با مدرنیته هم می توان انقلاب ایران را تفسیر و تحلیل کرد. چرا که با طرح برخی از مبانی و ارزشهای نظام سیاسی مدرن یعنی نظام جمهوریت، توانستند استبداد مذهبی را در ایران حاکم کنند و ملغمه ای به نام جمهوری اسلامی بسازند.

نظام سیاسی برآمده از انقلاب بهمن ماه، عصاره و چهارچوب اصلی اندیشه فقاهتی و نگرش روحانیت یعنی تبعیض، ستم و اقتدار دین‌مدارنه را در رگ و پی آن جاری و به شکل استبداد دینی در ایران پی ریزی کرد و همچنین با طرح استقلال سیاسی قادر شد ضدیت با غرب را تدوین و به اجراء بگذارد و در عین حال تمامی مقدرات اقتصادی جامعه و روند آنرا به بازار یعنی اقتصاد تجاری – رانتی پیوند دهد و هزار فامیل جدید را بوجود آورد.

در یک برآورد تاریخی به رغم هم هزینه های گزاف انسانی، نابودی منابع ، ضربات جدی به فرهنگ عرفی و اخلاق عمومی و ترویج خرافه پرستی و طبقاتی کردن شدید جامعه …، حاکمیت روحانیت طی چند دهه بستر رنسانس در ایران را کاملا مهیا کرد و دیگر مذهب، فرهنگ مذهبی و خوانش های دین و مهمتر از همه اینها نهاد روحانیت دیگر نخواهد توانست مقدرات جامعه ایران را تعیین نماید و قرائت فقهی از اسلام در ایران یعنی نهاد روحانیت چنان ضعیف شود که نه تنها مراکز دینی از میان برود بلکه حوزه های علمیه از ایران برچیده و نهاد روحانیت مضمحل و قشری به نام آخوند که هیچ کاره است از بین خواهد رفت.

حال پرسش اصلی این است که آیا بدون رخداد انقلاب بهمن و حاکمیت استبداد دینی طی چند دهه، امکان ریشه کن شدن نهاد روحانیت متصور بود یا خیر؟

فاصله گرفتن جامعه و انزجار عمومی از دین آخوندی که کسروی و دیگر فرزانگان ایران مروج آن بودند را، جمهوری اسلامی مهیا کرد و حال این دست آورد تاریخی را باید بتوان نهادینه کرد. یعنی جدایی دین از حکومت، باعث خواهد شد، دوره جدیدی از حکمرانی در ایران آغاز شود. دوره ای که در آن هویت و منافع ملی و حفظ کرامت انسانی و رفع تبعیض و ستم اُس و اساس همه چیز خواهد گشت. چرا که به جای نهاد روحانیت، جامعه نهادینه شده و نهادهای مستقل از قدرت، نقش تاریخی خود را ایفا خواهند کرد و امکان شکل گیری نظامی دمکراتیک ممکن و میسر خواهد شد.