حسن شریعتمداری، دبیر کل شورای مدیریت گذار: بدفهمیهای زیادی در زبان فارسی در برخی لغات وارداتی، بهخصوص بین حکومت، حاکمیت، دولت، کشور و غیره وجود دارد. در ادامه به تفاوتهای موجود بین این واژهها خواهیم پرداخت:
۱- حکومت فقط یکی از عناصر حاکمیت است. حاکمیت (نظام) شامل چهار عنصر مردم، مرزهای جغرافیایی، حکومت (هر سه قوه با هم) و اقتدار میشود. زمانی که این چهار عنصر با هم جمع شوند حاکمیت تشکیل میشود.
۲- حکومت نماینده نظام است و برای حاکمیت کار میکند. این حکومت است که خواستههای نظام را در قالب قوانین و به وسیله مجلس قانونگذاری فرموله کرده و قوانین نظام را پیاده و اجرا میکند و تطابق آنها را با قوانین حاکمیت تضمین میکند. حکومت همچنین قدرت خود و حکمرانی را از سوی نظام دریافت میکند.
۳- حاکمیت (نظام) مفهومی انتزاعی است اما حکومت مفهومی تعیین یافته است. حاکمیت یک ایده یا اسم است که برای اعمال سلطه به جمعی از افراد که در مرزهای معینی زندگی میکنند اطلاق میشود. نظام قابل رویت نیست. حکومت از انسانها و نظام تشکیل یافته؛ حکومت از نمایندگان مردم تشکیل شده و یک سازمان و شکل معین و تعریف شدهای دارد.
۴- حکومت فقط با سازمان یافتن بخشی از مردم تحقق میپذیرد. همه مردم شهروندان حاکمیت هستند در صورتیکه حکومت از نمایندگان مردم تشکیل میشود.
۵- عضویت در حاکمیت الزامی است ولی در حکومت نه. همه مردم شهروندان نظام هستند و مجموعه آنها را تشکیل میدهند. اما عضویت در حکومت اتوماتیک نیست.
۶- اقتدار به نظام تعلق دارد، نه به حکومت. حکومت قدرت خود را از سوی نظام و بر مبنای اقتدار نظام اعمال میکند. حاکمیت یک قدرت عالی، فراگیر، مطلق، نامحدود و همهجانبه است.
۷- مرزها متعلق به نظام هستند. نظام اقتدار مالکیت حدود و ثغور و اعمال قوانین خود را در محدوده مرزهای خود دارد پس نیروهای مسلح متعلق به نظام است نه متعلق به حکومت.
۸- همه نظامها به طور یکسان دارای چهار عنصر اساسی هستند ولی اشکال و امکانات حکومتها از هر نظامی به نظام دیگر متفاوت است. حکومتها میتوانند هرمهای مختلفی داشته باشند مانند جمهوری ریاستی یا پارلمانی و متمرکز یا فدرال و یا ترکیبی از موارد ذکر شده. مردم میتوانند شکل حکومت را عوض کنند ولی نظامها با شخصیتی همسان با یکدیگر و مستقل از نوع حکومتهایشان وجود دارد.
۹- حکومتها به طور منظم میآیند و میروند و بعد از هر انتخابات عمومی حکومت تغییر میکند.