سفر “پاپ فرانسيس “به خاورميانه را مىتوان از رويدادهاى مهم اين قرن بهحساب آورد، رويدادى كه شايد بتواند پايان جنگهاى اديان ابراهيمى را رقم بزند.
جنگهای مقدس میان پیروان ادیان ابراهیمی بخش مهمی از تاریخ ادیان را تشکیل میدهد. از هنگامی که “پاپ اوربان دوم” در سال ۱۰۹۵میلادی نخستین دوره از جنگهای تقدیس شده صلیبی را اعلام کرد، حدود هزار سال میگذرد.
بیش از نه دوره جنگ صلیبی میان مسلمانان و مسیحیان روی داد که آخرین دوره ان در سالهای ۱۲۷۱-۱۲۷۲میلادی اتفاق افتاد. بعدها هم امپراطورى اسلامى عباسيان از بين رفت و هم فروپاشى كليساى مسيحى در اروپا رقم خورد، حوادث كه در نهايت شروع عصر روشنگرى و مدرنيسم در اروپا را به دنبال داشت.
در حقیقت مدرنیسم پایهگذار مکتب عقلانیت انسانی در برابر باورمندی مومنان ادیان بود، مسیر دشوارى كه در طی پانصد سال اخیر فراز و فرودهای بسیاری را طی کرده و در نهایت پاپهای روم که روزگاری از تقدس جنگها در بين پیروان ادیان ابراهیمی دفاع میکردند با ظهور عقلانیت مدرن کم کم پی به جنایت تقدیس شده ادیان ابراهیمی بردند و پایان این تقدیس جنایت علیه انسانیت را اعلام نمودند.
سفر “پاپ فرانسیس” به عراق، آنهم در زمانى كه خاورميانه با ” جنگهاى بىپايان” دست به گريبان شده و تشنه صلح است، اهميت خاصى پيدا مىكند و پيامهاى مختلفى را در بر دارد.
(۱) او با حضور در شهر “اور “که محل تولد حضرت ابراهیم است در حقیقت اتحاد دوباره میان ادیان ابراهیمی از جمله یهودیت، مسیحیت و اسلام را اعلام میکند. پاپ فرانسیس در واقع با اين حركت از صلحى كه چندی پیش تحت عنوان صلح ابراهیم میان کشورهای اسلامی منطقه و اسراییل منعقد شد، حمايت و موافقت جامعه مسيحيت با صلح بين یهودیان و مسلمانان را اعلام میکند.
(۲) دیدار پاپ فرانسیس با علی سیستانی مرجع شیعیان عراق در حقیقت مهمترین شکست حکومت شیعه ایران در میان شیعیان و سایر مسلمانان است، چرا که علی خامنهای و روحالله خمینی مدعی زعامت مسلمانان جهان هستند! دیدار پاپ فرانسیس با علی سیستانی و انعقاد صلح با این مرجع تقلید شیعى بیگمان جایگاه علی خامنهای و حوزه علمیه قم را بهشدت تنزل خواهد داد و از تصمیمگیریهای کلان مذهبی در میان مسلمانان بیاعتبار میکند. چنين قراردادى را قبلا پاپ با مفتى اعظم مصر نيز امضا كرده بود.
(۳) دیدار پاپ فرانسیس از عراق بیگمان نیروهای وابسته به تهران را در برابر دولت کنونی عراق تضعیف میکند، امرى كه در انتخابات آينده پارلمان عراق در خرداد ماه مىتواند خود را نشان دهد.
حكومت اسلامى ايران، تلاشى براى بازسازى حكومتهاى الهى قرون وسطى در خاورميانه قرن ٢١ ميلادى، آنهم از نوع شيعى آن بود. مردم خاورميانه كه زادگاه اديان ابراهيمى است با چشمان خود، توانستند واقعيت وحشتناک حكومت دينى را كه منشا جنايت مقدس و كشتار بهنام خداست، بهچشم ببينند.
گفتمان حكومت اسلامى، در همه ابعاد خود شكست خورده است و امروز نه بر پايه مشروعيت و يا بارو، بلكه با سرنيزه و سركوب و ترور بقايش را ممكن مى كند، وگر نه دچار مرگ تاريخى شده است.
مدرنيته در خاورميانه، در پروسه جنگ بين باور و عقلانيت، جوانه خواهد زد و بارور و پيروز ميدان خواهد بود. صلح و آرامش در ايران اينده فقط با قرار دادن دين و مذهب در جايگاه شايسته خودش و خارج كردن آن از سياست و دخالت در اداره امور جامعه ممكن خواهد شد.
خاورميانه آينده براى زندگى در صلح و آرامش راهى جز استقرار سكولاريسم نخواهد داشت.