فقر در ایران بیداد می کند

تورم را مالیات فقرا قلمداد کرده اند؛ مالیاتی که فقرا به ثروتمندان می‌دهند، چراکه در اثر سیاست‌های تورمی قدرت خرید دستمزدبگیران، کارگران، بازنشستگان، معلمان، کارگران و کشاورزان به طور مرتب کاهش پیدا می‌کند و برعکس ارزش سرمایه‌های ثابت در جامعه افزایش می‌یابد.

 

سروش آزادی

وضعیت «فقر» در ایران- مفهوم فقر به دو بخش «مطلق» و «نسبی» طبقه بندی می شود.  خط فقر نسبی، شامل افراد و خانوارهایی می شود که درآمدشان کمتر از یک دوم میانه درآمدی جامعه است؛ این درحالیست که براساس تحلیل محاسبات درآمد هزینه خانوار در سال ۱۳۹۷، تعداد خانوارهایی که زیر این «یک دوم میانه درآمدی» قرار می‌گیرند، حدود ۲۴ درصد بوده است. خط فقر نسبی؛ به نوعی گویای وضعیت توزیع درآمدها در جامعه هم هست.

در این راستا محمدرضا واعظ مهدوی رئیس انجمن علمی اقتصاد سلامت ایران سیاست‌های تورم‌زا را مهم‌ترین عامل پیدایش فقر و ایجاد نابرابری در جامعه می‌داند… درآمد هزینه خانوار را یکی از ارزنده‌ترین مطالعاتی می‌داند که به شناسایی وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای کشور کمک می‌کند.

۴۷۰۰۰۰۰۰ تومان؛ هرینه سالیانه یک خانوار شهری

۵۴۰۰۰۰۰۰ تومان ؛ درآمد خانوار شهری

براساس آخرین گزارش، که درآمد هزینه خانوار مربوط به سال ۹۸ است. هزینه سالیانه یک خانوار شهری ۴۷ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان و یک خانوار روستایی به طور متوسط ۲۶ میلیون تومان است. و میزان هزینه خانوارهای روستایی حدود نصف خانوارهای شهری است.

وضعیت درآمد و هزینه خانوارهای روستایی؛ درآمد سالانه خانوارهای روستایی ۲۹۷ میلیون ریال بوده است، این درحالیست که هزینه خانوارهای روستایی ۲۶۱ میلیون ریال است، بنابراین درآمد سالیانه خانوارهای روستایی نیز به طور متوسط حدود ۳۶ میلیون ریال از هزینه بیشتر بوده است! در واقع درآمد روستاییان به طور متوسط ۵۴ درصد درآمد شهری است. که این نشان‌دهنده تبعیضی در وضعیت درآمد شهر و روستا است

اجاره نشینی در شهر ۶ برابر روستاست؛ گزارشات درآمد هزینه و گزارش های سرشماری نشان می‌دهند که به طور کلی در جامعه شهری ۶۷ درصد خانوارها خانه ملکی، ۲۴ درصد خانه اجاره‌ای و حدود ۹ درصد خانوارها سایر اشکال سکونت را دارند. در روستاها ۸۶ درصد از خانوارها مالک خانه هستند و ۴.۵ درصد اجاره‌نشین‌اند. میزان اجاره‌نشینی در شهر ۶ برابر روستاست.

محاسبات و گزارشی از وضعیت فقر در ایران نداریم؛ طبق قانون نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی محاسبات مربوط به خط فقر باید هر ساله توسط وزارت رفاه و سازمان برنامه و بودجه تهیه و نتایج آن اعلام و منتشر شود. اما چنین محاسبات و گزارش هایی اکنون وجود ندارد. محاسبات مربوط به خط فقر به چند گروه طبقه بندی می شود؛  ۱- خط فقر شدید یا کمرشکن. ۲- خط فقر نسبی .  ۳- خط فقر مطلق.

حدود ۲ درصد ایرانیان زیر خط فقر شدید هستند؛ خط فقر شدید یا کمرشکن؛ عبارت از کسانی است که درآمد روزانه‌شان کمتر از یک دلار به نرخ محاسبات برابری قدرت خرید یا ppp است. محاسبات موجود در این زمینه، حکایت از این دارد که کمتر از ۲ درصد جامعه ایران زیر این خط فقر شدید هستند.

خط فقر نسبی؛ عبارت از کسانی است که درآمدشان کمتر از یک دوم میانه درآمدی باشد. براساس تحلیل محاسبات درآمد هزینه خانوار، در سال ۱۳۹۷ میانه درآمدی حدود ۳۰۹ میلیون ریال محاسبه می‌شود که یک دوم میانه درآمدی حدود ۱۵۴ میلیون ریال خواهد بود و تعداد خانوارهایی که زیر این یک دوم میانه درآمدی قرار می‌گیرند، حدود ۲۴ درصد خانوارهای جامعه خواهد بود.

دستکاری قیمت حامل‌های انرژی و افزایش قیمت‌ بنزین و گاز و برق که در سال ۱۳۸۹ با عنوان هدفمندسازی یارانه‌ها انجام شد و در سالهای ۱۳۹۳ و ۱۳۹۶ تکرار شد، یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد تورم در جامعه بوده است.

تورم را مالیات فقرا قلمداد کرده اند؛ مالیاتی که فقرا به ثروتمندان می‌دهند، چراکه در اثر سیاست‌های تورمی قدرت خرید دستمزدبگیران، کارگران، بازنشستگان، معلمان، کارگران و کشاورزان به طور مرتب کاهش پیدا می‌کند و برعکس ارزش سرمایه‌های ثابت در جامعه افزایش می‌یابد.

اثرات روانی و اجتماعی تورم؛ تورم علاوه بر اثر منفی بر قدرت خرید دستمزدبگیران و افزایش فقر، باعث پیدایش مجموعه‌ای از استرس‌های اجتماعی و رفتارهای ناهنجار اجتماعی نیز می‌شود. در شرایط تورمی افراد امید به آینده خود را از دست می‌دهند؛ به طور مثال پدری که برای ازدواج فرزندش پس‌انداز کرده، قدرت مالی‌ پس‌اندازهای خود را از دست می‌دهد و ناگهان متوجه می شود که توان تهیه جهیزیه دخترش را ندارد، در نتیجه مستاصل می‌شود و ممکن است برای حفظ آبروی خود به اقدامات خلاف روی آورد و ممکن است در کار خود رشوه بگیرد و گرفتار فساد شود، لذا فساد از پدیده‌هایی است که در شرایط تورمی رخ می‌دهد.

افزایش تعداد چکهای برگشتی، بدهکاران و زندانیان و رکود تورمی و شرمندگی در برابر فرزندان؛ همچنین جوانی که قصد ازدواج دارد و متوجه می‌شود که با کار شرافتمندانه نمی‌تواند مقدمات ازدواج خود را فراهم کند، ممکن است به این فکر بیفتد که به اقدامات غیرقانونی متوسل شود، دزدی مسلحانه، زورگیری و ناامنی‌های اجتماعی از پدیده‌هایی هستند که در شرایط تورمی ایجاد می‌شوند. اشخاصی که دارای بدهی هستند براثر شرایط تورمی قدرت برنامه‌ریزی مالی را از دست می‌دهند. مطالعات متعدد نشان داده است که در شرایط تورمی ،تعداد چک‌های برگشتی و بدهکاران در زندان‌ها افزایش می‌یابد.

همچنین بازنشستگان در این شرایط متوجه می‌شوند که حقوق بازنشستگی‌ برایشان کفاف زندگی آبرومند را نمی‌دهد، در نتیجه زمانی که فرزندشان به منزلشان می‌آیند، احساس شرمندگی می‌کنند و استرس ناشی از این احساس شرمندگی و خجالت برای آنها بیماری به همراه دارد و دچار افسردگی می‌شوند، درنتیجه به پزشک مراجعه می‌کنند و در بیمارستان بستری می‌شوند و هزینه‌های پزشکی کشور افزایش می‌یابد.

سرمایه‌گذاران یا تولیدکنندگانی که برای تهیه مواد اولیه به مبالغی نیاز داشتند، متوجه می‌شوند که در شرایط تورمی گردش مالی کارخانجات با مشکل مواجه می‌شود و نمی‌توانند نقدینگی موردنیاز را تامین کنند. در نتیجه تولیدشان متوقف می شود و در این شرایط ناگزیر به اخراج کارگران خود اقدام می کنند، لذا بیکاری در جامعه رشد کرده افراد بیکار نیز گرفتار انواع آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد می شوند. مجموعه این شرایط منجر به شرایطی می‌شود که به رکود تورمی موسوم است.