سخنان نيمه آشكار و نيمه پنهان شاهزاده رضا پهلوی

این قلم، علیرغم خاطرات سركوب خشن و خونین ایل خودم و سایر اقوام ایرانی توسط پدر و پدر بزرگ شاهزاده، آمادگی دارم كه حساب آنها را به حساب فرزند نگذارم و این چرخش مثبت شاهزاده را به فال نیك بگیرم.

 

اشکبوس طالبی

در یكی دو روز گذشته در آستانه نوروز ١٤٠٠ ، شاهزاده رضا پهلوی با سخنان و مواضع سیاسی جدید تر خود، بخشی از ایرانیان داخل و خارج را شوكه كرد و سازمان های رنگارنگ سیاسی خارج كشور را هم تكان داد!

شاهزاده رضا پهلوی چه گفتند؟

١- ایشان اعلام كردند كه از سلطنت طلبی و تفكر شاهی به جمهوریخواهی رسیده اند.

٢- به انتخابات و آزادی اعتقاد دارند و نه به موقعیت موروثی.

٣- به قفس سنت و قراردادهای از پیش ساخته شده (نه) می گویند و به شایسته سالاری و دموكراسی در اعضای حكومت آینده از بالا تا پایین اعتقاد دارند.

٤- گفتند كه ایشان یک (شورشی ) هستند و راهی را می روند كه متفاوت از راه پدر و پدر بزرگش است و به آنچه كه مردم بخواهند تن خواهد داد و نه این كه بر مردم فرمان خواهد راند.

٥- فراز دیگر سخن ایشان كه از زنده یاد محمد مختاری از مقتولین قتل های زنجیره ای وام گرفته بود ، این بود كه ” ما مردم ایران گله گوسفند نیستیم كه به چوپان احتیاج داشته باشیم ” لذا نقش من چوپانی نخواهد بود . من به عنوان یک ایرانی فقط حق یك رای آزاد دارم.و حتی به این نتیجه رسیده ام كه حتی شاه هم برای مدت معین ٤یا ٦ ساله باید از طرف مردم انتخاب شود.

٦- شاهزاده همچنین سخن بسیار سنجیده ای را مطرح كردند كه شاه بیت گفته های ویدیویی ایشان بود . گفتند: “مشكل جامعه ما نبود ساختار های قوی مدنی است . سازمان ها و نهاد های مردمی نقش عمده در گسترش دمكراسی و حقوق فردی و شهروندی دارند و نقش افراد باید به احزاب و سازمان ها سپرده شود. “فقط از این طریق از دیكتاتوری فردی جلوگیری خواهد شد و دمكراسی و پیشرفت حاصل خواهد شد و……

خب این حرف ها و موضع گیری ها از طرف شاهزاده رضا پهلوی بسیار جدید تر و روشن تر از گذشته است و لازم است كه به آنها گوش فرا داد و به آنها توجه كرد و به شجاعت و صراحت سخن او آفرین گفت. بعلاوه، تجربیات تاریخی ما نشان داده اند كه: به عمل كار بر آید به سخندانی نیست).

آیا شاهزاده آمادگی دارند كه خودشان را رهبر حزب سلطنت طلب و یا حزب دمكرات معرفی كرده و هواداران خود را سازمان داده تا با قبول حقوق مساوی با سایر فعالین سیاسی و متفكران تاریخی و اجتماعی و احزاب مخالف سلطنت طلبی و شیخ شاهی به گفتگو و تعامل بپردازند و در یك گرد هم آیی ملی و متكثر با منتقدین و مخالفین خود به سوْال و جواب بپردازند تا كه: (محك تجربه آید به میان)؟

ما مردم ایران دیكتاتور گزیده شده ایم. رضا شاه هم با ایده جمهوریخواهی و پارلمان و مشورت با متخصصین جلو آمد ولی پس از چندی هم ضد جمهوریخواهی شد و هم مجلس را تهی كرد و هم متفكرین سازمان دهنده جامعه مدرن را به قتل رساند و خود دیكتاتور مطلق العنان شد.

محمد رضا شاه هم از ١٣٢٠ تا ١٣٣٢ نسبتا دمكرات بود و مدرن ولی بعد از كودتا شد شاهنشاه آریا مهر و بزرگ ارتشتاران و به حكومت فردی روی آورد و خفقان در مورد چپ ها و تفكر جمهوریخواهی و آزادی بیان را در برنامه اش گذاشت و نتیجه اش آن شد كه دیدیم و هچنان می بینیم.

و آیت اله خمینی هم در پاریس از آزادی مخالفین و حتی كمونیستها سخن گفت و از تساوی زن و مرد در اسلام و حق طبیعی فرزندان بر علیه تصمیم های پدران شان ، سخن راندومی گفت كه: هم این دنیا را برای ایرانیان خواهد ساخت و هم آن دنیا را ولی طولی نكشید كه فیلش یاد هندوستان كرد و هم این دنیا و هم آن دنیا را برای ایرانیان جهنم كرد .!؟ او می گفت من یك طلبه هستم می روم قم و طلبگی میكنم و روحانیت هم در قدرت نخواهند بود ولی دیدیم همین كه طعم قدرت را چشید، فریاد زد. ” من خودم دولت تعیین میكنم “. و جانشین قلابی ایشان هم راه همان دیكتاتوری مذهبی را رفتند ولی صدها كیلومتر بیشتر!؟

این روند دیكتاتوری در ایران به دلیل ضعف نهاد ها ی مدنی و احزاب آزاد سیاسی و آزادی بیان بوده است لذا شاهزاده رضا پهلوی بر این شكاف بی اعتمادی و دره ای بزرگ از بدبینی و نگرانی و تجربیات خونبار ، قدم گذاشته كه فرا رفتن از این نا بسامانی ها كاری است كارستان نه كار یكنفر است و نه كار چند شاهزاده و چند آقا زاده ، بلكه كار جمعی و خرد جمعی احزاب وسازمان های رنگارنگ درون وبیرون ایران است با یک برنامه ملی فرا گیر با حق رای مساوی و بدون هیچ حق ویژه برای هر ایرانی با هر زبان و هر رنگ و هر مذهب.

این قلم، علیرغم خاطرات سركوب خشن و خونین ایل خودم و سایر اقوام ایرانی توسط پدر و پدر بزرگ شاهزاده، آمادگی دارم كه حساب آنها را به حساب فرزند نگذارم و این چرخش مثبت شاهزاده را به فال نیک بگیرم. چرا كه معتقدم كه قصاص قبل از جنایت ، خود جنایت است.و خشم و نفرت جوابگوی صلح و رواداری نیست.

باید كار جمعی كرد تا دمكرات و جمهوریخواه و سلطنت طلب، خودشان را در عمل و نه در حرف اثبات كنند و به ایران و آزادی وفا دار بمانند.

اشكبوس طالبی – روان شناس اجتماعی – از ایل قشقایی- ٢٨ اسفند ٩٩- مریلند