گفتگو با فریدون خاوند در مورد تفاهم‌نامه ۲۵ ساله جمهوری اسلامی و دولت چین

امضای سند همکاری ۲۵ ساله میان ایران و چین با جنجالی که در پی داشته، پرسش‌های زیادی را نیز مطرح کرده است: ایران چه می‌دهد و چه به دست می‌آورد؟ فریدون خاوند، کارشناس اقتصاد، به تأکید می‌گوید که جزییات این سند هنوز معلوم نیست. به عقیدۀ او اگر امضای سند چنین جنجال‌برانگیز شده، بیشتر به این دلیل است که از دیدگاه مردم ایران، طرفین امضاکننده “نظام‌های متمایل به دیکتاتوری” هستند.

رادیو بین المللی فرانسه:

در حالی که شبکه‌های اجتماعی از تظاهرات پراکنده‌ای در داخل و خارج ایران خبر داده‌اند که از جمله با شعار “می‌جنگیم، می‌میریم، ایران رو پس می‌گیریم” همراه بوده، مقامات جمهوری اسلامی همچنان از ارائۀ توضیحات دقیق در مورد جزییات سند همکاری با چین خودداری می‌کنند.

فریدون خاوند، استاد پیشین اقتصاد در پاریس، با اشاره به شمار بسیار زیاد واکنش‌ها می‌گوید که در برخی اظهار نظرها از “قرارداد” صحبت شده، در حالی که ماهیت حقوقی سند امضاشده نامشخص است و در هرصورت می‌توان گفت که “بسیار سست‌تر از یک قرارداد است”.

فریدون خاوند این سند را یک تفاهم‌نامه یا نوعی “نقشۀ راه” می‌داند اما در عین حال این پرسش را مطرح می‌کند که “آیا در کنار این نقشۀ راه کلی، اسناد محرمانه‌ای می‌تواند وجود داشته باشد؟”… برای این سؤال، فعلاً هیچ پاسخ معتبری در اختیار نیست.

قبلاً گفته شده بود که بر اساس این سند، چینی‌ها ٤٠٠ میلیارد دلار در ایران سرمایه گذاری خواهند کرد و در مقابل نفت و گاز ایران را با تخفیف ٣٠ درصدی خواهند خرید. اما هیچیک از این اطلاعات تأیید نشده است. فریدون خاوند تردید دارد که چینی‌ها حاضر باشند چنین تعهد درازمدتی را بپذیرند، آنهم به یک دلیل ساده: چه کسی می‌تواند به طور دقیق بگوید که تا ۲۵ سال دیگر نفت چه جایگاهی در مصرف چین خواهد داشت؟

روشی برای ایجاد وابستگی

به گفتۀ فریدون خاوند، چین در حال حاضر نه تنها از نظر میزان صادرات رتبۀ اول جهانی را دارد که نخستین “کشور وام‌دهنده” نیز هست. چینی‌ها  بر خلاف غربی‌ها و یا نهادهایی چون بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، با سهولت بیشتر و با شروط کمتر وام می‌دهد. طبیعی است که با این روش، وابستگی کشورهای دریافت‌کنندۀ وام به پکن بیشتر می‌شود.

اما در مورد ایران، با توجه به تجربیات سال‌های اخیر به نظر نمی‌رسد که چینی‌ها بخواهند امتیازهای ویژه‌ای منظور کنند. فریدون خاوند یادآوری می‌کند که در جریان تحریم‌های آمریکا علیه ایران، چینی‌ها عملاً از تمام قوانین آمریکایی پیروی کردند. به عنوان مثال، شرکت نفتی “ساینوپِک” که در پروژه‌های توسعۀ پارس جنوبی حضور داشت، بلافاصله بعد از خروج آمریکا از برجام، فعالیت خود را متوقف و ایران را ترک کرد. در مواردی دیگر، بانک‌های چینی بسیاری از حساب‌های ایرانیان را بستند. بنابراین، هیچ نشانه‌ای از تمایل پکن به ایجاد روابطی ممتاز و علیحده با تهران دیده نمی‌شود.

از تبلیغ سیاسی تا واقعیات

فریدون خاوند با تأکید چندباره بر ناروشن بودن مفاد سند، می‌گوید که تاکنون جمهوری اسلامی تلاش کرده تا سند امضاشده را بسیار مهم جلوه دهد. طبعاً تهران می‌خواهد در مقابل روابطش با آمریکا و دنیای غرب، وزنۀ تازه‌ای داشته باشد، یا از این طریق “حسادت” غربی‌ها را جلب کند. این در حالی است که چینی‌ها بسیار بی‌سر و صدا عمل می‌کنند.

فریدون خاوند گوشزد می‌کند که “شریک اول” چین در خاورمیانه، نه ایران که عربستان و امارات هستند. همچنین، چینی‌ها مطلقاً دلشان نمی‌خواهد که با اسرائیل روابط خصمانه‌ای داشته باشند، آنهم فقط به قیمت برقراری روابط ممتاز با ایران…

مشروح گفتگو با فریدون خاوند را گوش کنید