نگرانی آنها نسبت به مرحله پس از بازگشت کامل به برجام ۲۰۱۵ و لغو کامل تحریمها بدون گرفتن امتیازاتی از ایران چه در حوزه هستهای با توجه به پایان برخی محدودیتها چه در دیگر حوزهها بیشتر است.
صابر گل عنبری
پس از نشست مجازی دیروز گروه ۱+۴ بحثهای زیادی درباره چشم انداز احتمالی برجام مطرح شده است و غالبا خوشبینانه به این دورنما نگریسته میشود؛ هر چند اما و اگرهای زیادی مطرح میشود. واقعیت این است که فعلا چندان نمیتوان خوشبین بود و خروجی نشست دیروز را میتوان سرآغازی برای یک راه دشوار توصیف کرد.
همچنان که قبلا نیز گفته شد، مذاکرات با آمریکا در همین ماههای باقیمانده دولت شروع خواهد شد و پس از رد و بدل پیامهایی در این دو ماه گذشته، حال قرار است این مذاکرات سه شنبه آینده به شکل غیر مستقیم در وین کلید زده شود. به نظر میرسد که دو طرف از خواستههای یکدیگر مطلع هستند و میدانند چه میخواهند. هر چند آمریکا اخیرا نرمشهایی نشان داده و از شرط برداشتن گام نخست از جانب ایران عدول کرده است؛ اما تهران فعلا با گره زدن بازگشت به تعهدات هستهای به رفع یکجا و کامل تحریمها و راستیآزمایی آن بر برداشتن گام نخست از جانب آمریکا اصرار میورزد.
اما در آن سو، آمریکا هیچ سخنی از رفع کلیه تحریمها نگفته است و صرفا بر کاهش تحریمها آن هم در چارچوبی مذاکراتی اشاره داشته و به نوعی یک معامله گام به گامی را پیشنهاد کرده است.
اما چند نکته:
۱ـ مذاکرات پیشرو با توجه به وضعیت و متغیرات کنونی و تجربه پس از امضای برجام برای همه طرفها بسیار دشوارتر از مذاکراتی است که به این توافق منجر شد.
۲ـ به دلایل متعدد بسیار دور از انتظار است که فعلا بازگشت کامل آمریکا به برجام اتفاق بیفتد، به این معنا که کلیه تحریمهای وضع شده در دوران ترامپ را بردارد؛ خیلی از این تحریمها را که ترامپ دوباره و یا ابتدائا وضع کرده تحت عنوان مبارزه با تروریسم قرار گرفته است و برداشتن آن پیچیدگیهای فنی خاص خود را در آمریکا دارد؛ البته این گونه نیست که امکان رفع آنها وجود نداشته باشد، بلکه اولا اگر هم دولت بایدن ارادهای برای رفع این نوع تحریمها داشته باشد لغو آنها پروسه زمانبری را در داخل آمریکا طی میکند و نیازمند هماهنگی با کنگره است. ثانیا، هم آمریکا و هم اروپا به این شاکله تحریمها به عنوان یک اهرم فشار بر ایران هم برای مذاکره بر سر برنامه موشکی و سیاستهای منطقهای و هم تمدید برخی محدودیتهای هستهای برجام مینگرند؛ از این رو، بعید است که در شاکله اساسی تحریمها صرفا در قبال بازگشت ایران به تعهدات هستهای خود دستکاری جدی صورت گیرد.
۳ـ اما با توجه به نگرانیهای آمریکا و اروپا برای عبور ایران از وضعیت گریز هستهای به نظر میرسد که دولت بایدن چه در مذاکرات وین و چه در مذاکرات بعد از آن همان طرح “گام به گام” را دنبال کند؛ به این معنا که بخشی تحریمهای ایران را بدون تاثیرگذاری جدی آن بر برآیند کلیت تحریمهای وضع شده بردارد و در مقابل تهران از برخی گامهای حساس هستهای خود مثل غنیسازی 20 درصدی، تعلیق پروتکل الحاقی و تولید فلز اورانیوم برگردد.
۴ـ حال اگر ایران همچنان بر لغو کامل و یکجای تحریمها تاکید و پافشاری کند به نظرم با توجه به مخالفت آمریکا با این اقدام نمیتوان به خروجی مذاکرات پیشرو حداقل در سه چهار ماه آتی خوشبین بود و احتمالا دوباره کار به بن بست کشیده شود.
۵ـ با توجه به نگرانیهای آمریکا و اروپا نسبت به عبور از وضعیت گریز هستهای و تداوم گامهای هستهای ایران، برخی معتقدند که بایدن مجبور به دادن امتیازاتی است که تهران میخواهد. هر چند این نگرانیها وجود دارد و ایران نیز تلاش دارد از آن به عنوان یک برگ برنده استفاده کند، اما واقعیت این است که نگرانی آنها نسبت به مرحله پس از بازگشت کامل به برجام ۲۰۱۵ و لغو کامل تحریمها بدون گرفتن امتیازاتی از ایران چه در حوزه هستهای با توجه به پایان برخی محدودیتها چه در دیگر حوزهها بیشتر است. چنین وضعیتی ایران را در موقعیت برد کامل قرار میدهد و این چیزی نیست که غرب و متحدان منطقهای آن بخواهند. از این رو در سایه چنین واقعیت پیچیدهای و در صورت بن بست دیپلماتیک، پرسش این است که طرف مقابل چه راهکاری را در مواجهه با برنامه هستهای ایران پیش خواهد گرفت؟ احتمالا اگر دیپلماسی کاملا به بن بست برسد، آمریکا و اسرائیل راهکارهای سختافزاری همچون عملیاتهای تخریبی و غیره را برای جلوگیری از توسعه برنامه هستهای ایران خارج از نظارت آژانس در پیش گیرند.
۶ـ لب کلام این که بازگشت به برجام ۲۰۱۶ به این سادگیها نیست و احتمال آن بسیار پایین است. حال باید دید که میانجیگران برجامی و غیر برجامی میتوانند در مذاکرات پیشرو چه در وین چه پایتختهای دیگر حد وسطی بیابند که در نقش یک نقشه راه برای حل تدریجی اختلافات عمل کند. من که چندان خوشبین نیستم. با این حال بازگشت حداقلی به برجام برای مدیریت تنش دور از تصور نیست.