سردرگمی در انتخابات ۱۴۰۰ و شکست پروژه انتخاب بین بد و بدتر

با وجود آن‌که نزدیک به ۶۰ روز تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ مانده اما هنوز نامی از نامزدان انتخاباتی در میان نیست. هرچند هرازگاهی گمانه‌های زیادی توسط برخی از رسانه‌ها زده می‌شود و نام‌هایی آشنا یا ناآشنا به عنوان نامزد احتمالی انتخابات معرفی می‌شود اما «لیست قطعی» نامزدها هنوز اعلام نشده و این بار اتاق فکر جمهوری اسلامی در مهندسی انتخابات سردرگم مانده است.

جمهوری اسلامی به مدت بیست سال بین سال‌های ۷۶ تا ۹۶ شمسی با استفاده از جریان اصلاح‌طلبی مردم را پای صندوق‌های رای می‌کشاند و به طریقی مشروعیت خود را از طریق انتخابات مهندسی شده تایید می‌کرد. رسانه‌های وابسته به حکومت نیز با شعار «انتخاب بین بد و بدتر» و «ایجاد حس مسئولیت‌پذیری» در بین اقشار جامعه -حتی قشر ناراضی و مخالف نظام- درصدد کسب رای بود و پس از پایان این نمایش مضحک، پروپاگاندای حکومتی انتصابات برگزار شده را «رفراندم مردمی» و «تجدید بیعت با رهبری» می‌خواند.

انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و اعتراضات گسترده مردمی در پی نتایج انتخابات سال ۸۸، نقطه پایان جریان اصلاح‌طلبی بود. ریزش اصلاح‌طلبان چه از بدنه نظام و چه از طرف مردم به سرعت صورت گرفت تا جایی که رکورد کمترین میزان مشارکت مردمی در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی رقم خورد و «زنگ خطر» برای مسئولان نظام به صدا در آمد.

بنابراین با شکست اصلاح‌طلبان، رقابت اصلی در انتخابات پیش رو میان حامیان حکومت خواهد بود و اگر نام‌های آشنا یا غیر آشنایی از اصلاح‌طلبان در میان نامزدها باشد، به اندازه کافی قادر به جلب توجه مردم ناراضی از حکومت نخواهند بود و نظام تلاش خواهد کرد فاکتورهای دیگری را برای مشارکت مردم در انتخابات برگزیند.

حکومت با توجه به شرایط کنونی در موقعیتی سردرگم به سر می‌برد و با توجه به تحریم بی‌سابقه و زودهنگام انتخابات از سوی جمهوری‌خواهان، سازمان‌های چپ و توده مردم و با توجه به نارضایتی‌ها و اعتراضات گسترده علی‌الخصوص در سال‌های گذشته، به نظر می‌رسد نامزدهای انتخاباتی با وعده‌های اقتصادی با محوریت موضوع «بازگشت به برجام» و «عادی‌سازی روابط با آمریکا» شروع به تبلیغات کنند.

از طرف دیگر هرچند مردم به دعواهای زرگری میان مسئولان حکومت عادت کرده‌اند اما ظهور منتقدان حکومتی مانند فائزه هاشمی و محمود احمدی‌نژاد نیز قابل تامل است. فائزه هاشمی رفسنجانی در روزهای گذشته با حضور در «کلاب‌هاوس» و ضمن «دفاع از عملکرد پدرش اکبر هاشمی رفسنجانی» و «بیهوده خواندن انتخابات»، گفته بود در انتخابات شرکت نخواهد کرد و از اصلاح‌طلبان به خاطر چسبیدن به بدنه قدرت به هر قیمتی انتقاد کرده بود.

محمود احمدی‌نژاد نیز روز پنج‌شنبه، ۲۶ فروردین در جمع حامیان خود ضمن تشبیه وضعیت کنونی حکومت ایران به «دوران فتحعلی‌شاه قاجار»، انتقادهای تندی از حکومت کرد و گفت :«حکومت فتحعلی شاه نصف بیشتر ایران را داد و جشن شکرگزاری برگزار کرد و مدعی شد که آن‌ها تهران را می‌خواستند و ما ندادیم».

اکنون با مرور خلاصه کارنامه ۴۲ ساله جمهوری اسلامی هم‌چون نقض گسترده حقوق بشر، فساد مالی و حکومتی، چپاول و غارت منابع کشور، سرکوب گسترده معترضان، دروغگویی مسئولان، فروپاشی اقتصادی و فقر روزافزون، می‌توان تمییز داد که آیا باید انتخابات پیش رو با «هر گزینه احتمالی حکومت» بایکوت شود یا خیر.