فراخوانی از قلب یک عاشق ایران، ابوالفضل محققی

در زمان جنبش مهسا و اندک زمانی نه چندان دور برای چندمین بار از نیرو های اپوزیسیون خارج از کشور و به نحو اولی از نیرو های داخل که متاسفانه بیشترشان در بند هستند پرسیدم . آیا فکر نمی کنید دیر یا زود خواهد رسید روزی که جمهوری اسلامی با سیاست های ویران گر ،با تکیه بر خودی های ابن الوقت حرامی که صرفا برای غارت و دزدی با ریش و پشم انقلابی و پیشانی های داغ نهاده دور “حضرت آقا”گرد آمده اند .

در وضعیتی قرار خواهد گرفت که از خارج با تهاجم دشمنانی که خود برای خویش و متاسفانه کشور ایران تراشیده مواجه خواهد شد و از درون با جنبش اعتراضی مردمی که طی این چهار دهه زیر بار انواع فشار های اقتصادی ،اجتماعی ،فرهنگی و ده ها فشار گوناگون قرار گرفته وجانشان به لب رسیده است ؟

سرنوشت مختومی که برای دیکتاتور ها رقم زده می شود. آن هم در کشوری که همیشه خواهان تحول ،خواهان زندگی بهتر بوده ودر طی تاریخ بهر دلیل از دیگر کشور های منطقه و حتی جهان جلوتر در کشیدن فریاد آزادی و آمدن به میدان عمل کرده است.

مردمی پر شور، خواهان عدالت و آزادی . معترض به قدرت حاکم .مردمی که اگر یک قدرت حال چه فردی ،چه ائتلافی از جریان های سیاسی در میدان نباشند ورهبری بدست نگیرند! اگر سرازیر خیابانها شوند بسختی می توان جلودارشان شد و مانع از هرج و مرج و درهم ریختگی اوضاع گردید. اوضاعی که نتیجه آن سرکوب شدید مرد م خواهد بود و سر خوردگی مجدد.

شور و نفرت بیک باره بر آمده فضای هیجانی واین که هرکس علمی بر می دارد با تعدادی اجامر و اوباشی که فریاد می زنند |”شلوغ کن دادش شلوغ کن .”می توانند یک بر آمد سازنده و انقلابی در مفهوم مبارزه برای آزادی را چنان دچار تشتت و در گیری کنند که آن سرش نا پیدا .

در چنین شرایطی حتی ائتلاف سریع نیرو ها اگر هم صورت گیرد .بدلیل عدم هماهنگی حداقل و همکاری مشترک ،همگامی و هم عملی موردی در گذشته ، تا جا بیفتد ،اعتماد عمومی را جلب کند .کارائی نخواهد داشت .ضربه پذیر در مقابل فرصت طلبان و حامیان نظامی رژیم خواهد بود. حداقل برای مدتی کشور دچار آشوب نا لازم خواهد گردید..

من روزهای پیش رو را بسیار سخت و پر التهاب همراه با دیوانگی رژیم در سرکوب مردم می بینم .از این رو بار دیگر وظیفه ملی و میهنی خود می دانم که هشدار دهم. بگوم و بنویسم که تاریخ بر ما نخواهد بخشید . این اهمال ،سخت سری و پای فشردن بر فردیت و گروه گرائی را!

نه بر آقای رضا پهلوی که از حمایت و احترام طیف وسیع تری نسبت به دیگر چهره های سیاسی در بین مردم برخوردارند ! اما متاسفانه نمی توانند در این شرایط حساس از قید های نهاده شده توسط اطرافیان متعصب و تند رو که در عمل جز خود نمی بینند.هیچ نقدی بر عملکرد خود نمی پذیرند و به گونه ای طلبکارانه با دیگر نیرو های مخالف جمهوری اسلامی یر خورد می کنند .خود را رها کر ده ودر موقعیتی شایسته در کنار دیگر نیروهای اپوزیسیون قرار گیرند.عمل لازمی که اگر صورت نگیرد. بر ایشان نیز بخشوده نخواهد شد.

تاریخ هم چنین بر جریان ها و سازمان های مختلف ،از مشروطه خواهان ،میلیون، جمهوری خواهان و جریان های چپ گرد آمده در “هم گامی” اصلاح طلبان عبور کرده از جمهوری اسلامی که متقابلا ده ها اما و اگر برای همکاری با سلطنت طلبان معقول خواهان همکاری و هم کاری می نهند و عملا قدمی در نقد خود و گشودن راهی برای این هم گامی باز نمی کنند نیز نخواهد بخشید!

نه بر فعالان شناخته شده از خانم مسیح علی نژآد نه آقای اسماعیلیون. نه احزاب و چهره های تاثیر گداز کردی مانند آقای مهتدی که در بیانه مهسا پایبندی خود را به جنبش بزرگ شکل گرفته حول مهسا و شعار “زن ،زندگی،آزادی” نشان دادند !

نه بر زندانیان مبارز سالیان ،نه بر خانم نرگس محمدی ،نه بر دیگر شیر زنان و شیر مردان گرفتار شده در بند جمهوری اسلامی و دیگر مبارزان که نقشی تعین کننده در داخل کشور دارند !نخواهد بخشید ! اگر امروز برای نجات وطن ” پیام وحدت بخشی به تمامی نیرو های مخالف رژیم ندهند . تلاشی مضائف برای کنار نهادن جمهوری اسلامی و حرکتی سازنده در راستای شکل دهی به حکومتی سکولار دموکراتیک ، در چهار چوب اعلامیه حقوق بشر. حفظ تمامیت ارضی ایران با تکیه بر حضور تمامی اقوام ساکن در این سرزمین تاریخی و آبائی انجام ندهند .آنها نیز با تمام جان بازی ها جواب گویان تاریخ خواهند بود .

حرکت در راستای جوا ب به ندای حساس تاریخ در این مقطع سرنوشت ساز .

شکل دادن بیک وفاق ملی حول موارد یاد شده .

نه تاریخ ،نه هم نسلان ما ،نه نسل جوان امروز و نه نسل های آینده بر ما نخواهند بخشید! اگر بوظیفه ملی ومیهنی خود عمل نکنیم.

مو سپید کرده ،جان فرسوده ام . واقعا با تنی لرزان !فکر می کنم این اجازه را دارم که برای بار ها وبار ها تکرار کنم . برای رهائی، هیچ راه دیگری جز همگامی ،هم رائی و عمل مشترک تمام نیرو های آزادیخواه نیست.

ابوالفضل محققی