در نقد عدم شناخت ماهیت قدرت در نظام جمهوری اسلامی

مجتبی نجفی

عجب تصویری. زنی در مقام سرکوبگر علیه زنان در خیابان. شاید کمتر تصویری می‌توانست ایده جنگ جمهوری اسلامی علیه زنان را بازسازی کند. جمهوری اسلامی دوست نداشت کار به جایی برسد که به سمت اسراییل موشک شلیک کند، مجبور شد. ترورها به میزانی رسیده بود که نمی توانست پاسخ ندهد. حالا چرا دوست نداشت؟ چون «جنگ» را نمی خواهد اما «فضای جنگی» را می خواهد. برای همین تنش کنترل شده فضایی را برای جنگ علیه شهروندان فراهم می‌کند تا زمینه سرکوب آنها را بیشتر فراهم کند. هم فضای جنگی و هم فضای تحریم برای نظام سیاسی، نعمت است چون یکی از مهم ترین اهداف سیاسی نظام حاکم، کنترل است.
حالا که جمهوری اسلامی نیروهای سرکوبگرش را علیه زنان بسیج کرده، حیرت من از انذارهای عده ای است که نه ماهیت قدرت در ساختار جمهوری اسلامی را میشناسند، نه وضعیت فعلی را. عده ای از اینها از ابتدا گمان می‌کردند امنیت فقط در قدرت نظامی خلاصه می شود. عده ای هم گمان می‌کنند با سیاست انذار، جمهوری اسلامی می‌گوید «چشم حتما». برای همین با ناله می گویند در این وضعیت چرا گشت ارشاد؟

جمهوری اسلامی از بدو تاسیس هیچ ایده ملی نداشت. حتی بعد از گذشت چهل و پنج سال عاری از هر گونه فهم درست از واژگانی مانند « ایران» است‌. اصلاحات هم شکست خورد و امروز با یک هسته خالص روبرو هستیم که نه معنای « شهروند» نه « ملت» نه « تکثر» نه « همبستگی» را می داند نه با کلمه « توسعه » سرسازگاری دارد. رابطه اینها با کلمه «توسعه»، مثل رابطه جن با بسم الله است. دیرزمانی همین رهبر جمهوری اسلامی توصیه میکرد به جای کلمه «توسعه» از کلمه «پیشرفت» استفاده شود.

وقتی که نفوذ جمهوری اسلامی بعد از حمله آمریکا به عراق در چند کشور خاورمیانه افزایش یافت، خط رسانه ای غربی درباره این نفوذ اغراق کرد و به مذاق جمهوری اسلامی هم خوش آمد و در دام یک بزرگنمایی افتادند. عده ای ساده دلانه، برخی مزورانه، در دام این بازی افتادند که ما در حال احیای یک امپراطوری شرقی یا یک قدرت منطقه ای بلامنازع هستیم. مضحک است کشوری که ارزش پول ملی اش با یک عطسه سقوط کند و آنقدر از شهروندانش ترس داشته باشد که هر روز علیه شان لشکرکشی کند را یک قدرت قابل احترام نامید. جمهوری اسلامی حتی ماکتی هم از شوروی نیست که با آن قدرت نظامی و صنعتی بزرگ و آن همه اقمار آنچنان فروپاشی شد که آینه عبرت شد برای آنها که گمان میکنند ابهت نظامی می‌تواند جایگزین انسجام ملی در معنای همبستگی در عین احترام به تکثر و آزادی‌های اساسی ملت شود. برای همین عده ای از جمهوری اسلامی، انتظارهای بیجا دارند.

اینها گمان می‌کنند جمهوری اسلامی اهل پذیرفتن انذار است. هر جا قدرت اجتماعی باشد،جمهوری اسلامی کوتاه می آید. در کوران جنبش زن، زندگی،آزادی جمهوری اسلامی مجبور شد گشت های ارشاد را جمع کند، چون مردم در خیابان بودند. حالا که فضا جنگی شده، گشت ها برگشته اند چون فضای جنگی، بهترین فضا برای عمق دادن به سرکوب است. عده ای در کوران جنبش، ساده دلانه می‌گفتند، جمهوری اسلامی در آرامش خیابانها، در سیاست‌هایش  تجدیدنظر خواهد کرد اما دیدیم که بدتر کرد. عقب نشینی های نظام حاکم همه تاکتیکی است و همه سیاستهایش در راستای تضعیف حضور اعتراضی مردم است. اپوزیسیون ساده دل هم فکر می‌کند جمهوری اسلامی از فضای جنگی بدش می آید‌. در حالی که فضای جنگی،  بهترین فضا برای کنترل است. همچنانکه تحریم‌های معیشتی بهترین فرصت برای فربه کردن سپاه و تحکیم باندهای قدرت و تضعیف بخش خصوصی بودند.

اولین اصل کنشگری در میدان سیاست، شناخت دقیق از روابط قدرت است. سیاست پند و نصیحت شاید زمانی کارآیی داشته باشد اما زمانی دیگر به ضد خودش تبدیل می‌شود، وقتی کلمات قدرتشان را از دست می‌دهند. نه اپوزیسیون جنگ طلب، نه انذار دهندگان به جمهوری اسلامی نه شیفتگان قدرت موشکی اش، ماهیت روابط قدرت در جمهوری اسلامی را به درستی نشناخته اند، برای همین مدام در بازی های تکراری گرفتار می شوند.

تلگرام نویسنده

«مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.»