بیانیه اتحاد بازنشستگان برای توماج، وجدان بیدار جامعه‌ی ایران

توماج با صدای بلند اعلام کرد اوضاع عادی نیست؛ هنگامی که بسیاری از صاحب‌نام‌ها، نانِ مصلحت می‌خوردند و آب عافیت می‌نوشیدند. او بانگ رسای جنبش ۱۴۰۱ بود؛ با شهامت و بی‌لکنت.

هر که یک روز طعم زندان‌های کنونی را چشیده باشد می‌داند مقاومت بسی دشوار است. اما توماج با همه‌ی فشارها از انعکاس صدای فرودستان، معلمان زندانی و زنان دست نکشید.

بازداشت شد، شکنجه شد وادار به اعتراف علیه خود شد؛ یعنی همان نمایشنامه‌‌های ننگین و دروغین همیشگی، اما اندکی کوتاه پس از آزادی، هنگامی که دیوارهای زندان هنوز از دیدرسش دور نشده بودند تعهد خود را به آزادی، انسان و عدالت نشان داد. رنج را سرودی کرد تا ننگ را برملا و آشکار کند.

۴۵ سال است که طعم آزادی را نچشیده‌ایم اما معنای آن را از یاد نبرده‌ایم زیرا با ترانه‌ها و سرودهای توماج و دیگران، خاطره‌ی آزادی و شرافت را زنده نگاه داشته‌ایم.
در تاریک‌ترین روزهای حکومت ظلم هستیم. او فرزند جامعه‌ای دربند است که بندهایش را نمی‌پذیرد. در کنار توماج می‌مانیم چون او با تمام توان کنار ما ایستاد.
حاصل این حکومت، فقر و فساد، خفقان و سرکوب است. ما بازنشستگان ستم همگانی و عمومی را که به تک‌تک افراد ستمدیده می‌رود  محکوم می‌کنیم و بر ضد زندان، شکنجه و خطر اعدام برای توماج صالحی، عباس دریس، رضا رسایی و مجاهد کور کور و همه‌ی زندانیان با هر مرام و عقیده‌ای می‌ایستیم.

دست از حمایت فرزندان خود نمی‌کشیم. توماج فرزند شریف ما است.

اردیبهشت ۱۴۰۳

اتحاد بازنشستگان