مسلخ‌گاه جمهوری اسلامی؛ دختر ۱۴ ساله به پای اعتقادات کور و باورهای مذهبی سربریده شد

بدون هیچ مقدمه ای به قتل فجیع دختر ۱۴ ساله تالشی توسط پدرش اشاره می کنیم.

« آنجا که رومینا بی گناه و بی دفاع در برابر خشم کور پدرش در خواب سر از تنش جدا می شود. رومینا اشرفی متولد ۱۳۸۵ در بخش حویق از شهرستان تالش، دلباخته یکی از پسرهای همشهری شده بود، به گفته محلی ها مخالفت های شدید پدر دختر با ازدواج این دو به دلیل تفاوت های فرهنگی، آنها را به فکر فرار از منزل واداشت. اما پیگیری های خانواده ها به دستگیری آنها توسط پلیس منجر می شود.

به گفته افراد محلی رومینا به دلیل حفظ امنیت جانی خود و آشنایی با خلقیات پدرش تمایل به بازگشت به خانه نداشته اما به ناچار و طبق قوانین به پدر خانواده تحویل داده می شود. با بازگشت رومینا به خانه، جو حاکم بر خانه نه تنها آرام نمی گیرد بلکه اختلافات و تحریکات خانوادگی بالا گرفته و آتش خشم پدر شعله ورتر میشود تا جایی که پدر در روز یک خرداد با خلوت کردن خانه، گردن رومینای ۱۴ ساله را با استفاده از داس درحالی که او در خواب بود به طرز فجیعی از تن جدا می کند».

اینگونه حوادث درایران کم نیستند و بعضاً به سبب رخ دادن آنها در مناطق محلی از اخبار جا می مانند و یا مقامات قضائی اجازه دسترسی به آنها را نمی دهند. خاستگاه این حوادث در ایران باز می گردد به نوع باورهای غلط مذهبی که مروج آن حکومت آخوندی است. باورهایی که هرگونه ارتباط عاشقانه دو جوان را بر نمی تابند و آن را مصداق گناه شرعی قلمداد و برایش مجازات در نظر می گیرند.

اما اگر همین رابطه میان یک فرد ۵۰ ساله با یک دختر ۱۲ ساله باشد، هیچ اشکال شرعی و قانونی ندارد و بعضاً حامیان این طرز تفکر بر حقوق بشر و حامیان حقوق کودکان می تازند که شما حق ندارید یک سنت حسنه و شرعی را ممنوع کنید و تفکر آنها را مصداق ترویج فساد و فحشا جلوه می دهند.

طی چند دهه اخیر در جمهوری اسلامی قوانین برخاسته از شرع نه به نفع زنان و جوانان، بلکه حامی امیال کثیف و ترویج فحشای پنهان جنسی بوده اند. موارد بسیاری از تجاوزات خاموش مسئولان قضائی و ماموران انتظامی به زنان و دخترانی که به سبب حجاب یا داشتن ارتباط با جنس مخالف بازداشت و تحویل دادگاه شده اند، وجود دارد که هیچگاه در هیچ محکمه عادلی به آنها رسیدگی نشده  و خانواده آنها با تهدید و ارعاب از سوی نهادهای حکومتی مجبور به سکوت گردیده اند.

این عارضه فرهنگی ایجاد شده توسط حکومت، باعث عدم توجه به احساسات و عواطف جوانان شده و آنها حق عشق ورزیدن و دوست داشتن یکدیگر را ندارند. نتیجه آن می شود که جوانان قربانی این مسلخگاه خشونت آمیز می شوند. رومینای ۱۴ ساله جرمش دوست داشتن و عشق ورزیدن بوده است، او “مشت نمونه خروار” این ظلمی است که در حق جوانان می شود.

اما روی دیگر سکه این بی عدالتی و خشونت سیاه، آنجاست که قوانین معیوب و تبعیض آمیز اجازه تحقق عدالت را نمی دهد. دختری ۱۴ ساله به طرز هولناکی سر بریده شده آیا قانون مجازات مناسبی برای آن در نظر دارد؟!

مطابق با ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی پدر در جایگاه ولی دم در قتل فرزند قصاص نمی شود! بلکه قصاص تبدیل به دیه و تعزیر می شود. هرچند که طی مراحل قضائی آن نیز آنقدر طولانی است که بازدارندگی مجازات از بین می رود.

وقتی بر ضرورت تدوین قانون اساسی جدید در ایران تاکید می شود، مراد همین بی عدالتی هاست که ابتدا باید با اصلاحات زیرساختی مانع از بروز چنین جنایاتی شد و در مراحل بعدی در صورت بروز جرم، مجازاتی همطراز آن برای مجرم در نظر گرفته شود.

نارسایی قانون اساسی جمهوری اسلامی در تمام ساحت زندگی جامعه ملموس است و عملا قوانین، بن بست آفرین تلقی می شوند. قوانینی که راه نجاتی برای مردم چه درحیطه اجتماعی و فرهنگی و چه در حیطه سیاسی و اقتصادی، فراهم نمی کنند و صرفاً نگهدارنده و تقویت کننده نگرش ایدئولوژی سیاه رهبران حکومت قلمداد می شوند.

امروز در جامعه ایران جدای از ناکارآمدی قوانین، نگاهی فراقانونی از سوی جریان های مذهبی و حاکم وجود دارد که بسیاری از نیازهای جامعه و به ویژه قشر جوان را نادیده میگیرد و سرکوب می کند. امروز مفاهیم همچون عشق و عاشقی از سوی مسئولان حاکم بر نهادهای مذهبی و قضائی ایران، مفاهیمی زننده و ضد ارزشی قلمداد می شود!

امروز در جامعه ایران جوانانی که داری دوگانگی جنسیتی هستند، محکوم به سرکوب و به عنوان انسان های ضد اخلاق قلمداد می شوند که تحقیر و نادیده انگاشته می شوند. چون حکومت باوری به حقوق بشر و خواسته ها و نیازهای انسانی ندارد.

امروز درجامعه ایران دختران زیر سن قانونی مجبور به پذیرش کودک همسری هستند، چون حکومت برای خود و عُمال خود مجوز لذت بری جنسی صادر کرده، اما اجازه رابطه عاشقانه را نمی دهد و با نام شریعت ضد اخلاقی ترین رفتارهای جنسی را سنت حسنه و مطابق قانون قلمداد می کند.

این ها تنها بخشی از ناملایمات و تبعیضات ایدئولوژیک مذهبی است که ساخته و پرداخته رهبران حکومت جمهوری اسلامی است.

درآخر با افسوس از بابت جان باختن رومینای ۱۴ ساله و دیگر رومیناهای ایران،  باید این نوید را داد که موج آگاهی درمیان نسل جوان ایران درحال گسترده شدن است. نسل جدید مطالبه گر شده است و قطعاً در برابر این بی عدالتی ها ایستادگی خواهد کرد. هرچند که تاکنون از سوی حکومت سرکوب شده اند، اما این آتش زیر خاکستر هر روز با نسیم آگاهی شعله ور می شود و دور نیست که این آتش بنیان توهمات مذهبی و خودساخته رژیم ایدئولوژیک جمهوری اسلامی را بسوزاند.

کیا حمیدی

*مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.