پول برای ۲۳ نهاد ایدئولوژیک هست اما برای آموزش و پرورش نیست.

فرهنگ و آموزش و رشد جامعه در سیاست جمهوری اسلامی هیچ جایگاهی ندارد. و ثبات ج. ا وابسته به فقر فرهنگی و عدم سواد و سرمایه گذاری روی نهادهای خرافی و ایدئولوژیک است.

 

حامد سَرو

یک مقام آموزش و پرورش با اشاره به اینکه برای آموزش غیرحضوری به دو میلیون و ۲۵۰ هزار تبلت نیاز است گفت: پولی در اختیار نیست و امکانش را نداریم.

برای تهیه تبلت و ضروری ترین نیاز جامعه و پرورش نسلی باسواد پول ندارند اما برای چاق کردن حسن نصرالله و نیروهای نیابتی‌شان در منطقه پول دارند. این یعنی برای جمهوری اسلامی آموزش، پرورش، تربیت و سواد آموزی اهمیتش کمتر از حفظ ایدئولوژی شیعی و تربیت مدافعان حرم و جانفشانان جمهوری اسلامی است.

۲۳ نهاد غیرضروری در کشور وجود دارد که هر ساله بودجه‌ی مملکت را می‌بلعند. نهادها، ارگانها و سازمان‌هایی که نه تنها سودی برای کشور ندارند بلکه وجودشان عاملی‌ست در راستای تحجر، عقب ماندگی و حفظ ایدئولوژی انسان ستیز و خرد ستیز و اشاعه‌ی خرافات و موهومات. من نام چند تا از این نهاد‌ها را ذکر میکنم تا بیشتر متوجه بشویم چرا سطح و کیفیت آموزش اینقدر پایین است و پولی که باید برای ارتقای آموزش کشور هزینه شود به چه نهادهای بی مصرفی تعلق می‌گیرد.

  • مرکز خدمات حوزه‌های علمیه
  • سازمان تبلیغات اسلامی
  • شورای عالی حوزه‌های علمیه
  • جامعه المصطفی العالمیه
  • صدا و سیما
  • سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی
  • شورای سیاست‌گذاری حوزه‌های علمیه خواهران
  • دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
  • شورای برنامه‌ریزی مدیریت حوزه‌های علمیه خراسان
  • سازمان اوقاف و امور خیریه
  • شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و مجمع جهانی اهل بیت
  • مجمع جهانی تقریب مذاهب
  • ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر
  • موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی
  • ستاد مرکزی راهیان نور
  • شورای سیاستگذاری ائمه جمعه
  • موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی
  • ستاد اقامه نماز
  • و…

در واقع ما فقط یک لیست با تعدادی اسامی می‌بینیم، اما پشت این لیست تهدید بزرگی نهفته است. تهدید جدی آینده‌ی ایران.

کلیه‌ی این بودجه، در حوزه‌ی بودجه‌ی فرهنگی کشور جای می‌گیرد اما مسئله‌ی اساسی این است که تمام این نهاد‌ها ضد فرهنگ هستند، بخصوص فرهنگ ایرانی و کشور با فقر آموزشی، عدم دسترسی به ابزار و امکانات جهت آموزش، نبود مدرسه، عدم حمایت از معلمان و صدها مشکل و معضل آموزشی دیگر، آینده‌ی کشور را با خطر بزرگی مواجه می‌کند.

رژیم اینقدر که خرج نهادهای تبلیغی و ایدئولوژیک خودش می‌کند، یک هزارم آن را در آموزش و پرورش هم هزینه نکرده. این مسئله بیانگر این موضوع است که آینده‌ی کشور و تربیت نسل‌های بعدی ذره‌ای برای حاکمیت اهمیت ندارد.

“مالک هفت‌تپه تنها در یکی از اتهاماتش با پرداخت رشوه‌های سنگین بیش از ۶۰۰ میلیون دلار ارز دولتی گرفته بود. این رقم صد میلیون دلار بیشتر از بودجه‌ای است که کشور ۲۷۰ میلیون نفری اندونزی برای تامین تبلت و اینترنت دانش‌آموزان محروم خود در نظر گرفته است.”

ساده انگارانه است اگر فکر کنیم پولی برای خرید ابزارهای آموزشی، تجهیز مدارس و تامین اینترنت برای آموزش آنلاین وجود ندارد. تنها کافی‌ست نگاهی به درآمد نهادهای تحت نظر بیت رهبری بیندازیم تا ببینیم با تنها بخش کوچکی از آن می‌توان کلیه‌ی امکانات آموزشی را در کشور فراهم آورد.  یعنی برای حاکمان چه چیز مهم تر از آموزش و پرورش و رشد و اعتلای افراد یک جامعه است؟

جواب چندان سخت نیست. جواب این است که فرهنگ و آموزش و رشد جامعه در سیاست جمهوری اسلامی هیچ جایگاهی ندارد. و ثبات ج. ا وابسته به فقر فرهنگی و عدم سواد و سرمایه گذاری روی نهادهای خرافی و ایدئولوژیک است. زیرا این نهادها بزرگترین توجیه گران حکومت اسلامیست و بزرگترین کانون پرورش و تولید انواع انسانها و تفکرات واپس‌گرایانه و متحجرانه است. از تولید آخوند و مداح و مفتی و واعظ گرفته تا نشر و چاپ و تکثیر کتاب و روزنامه و مقاله و رساله و انواع ابزاری که برای تحمیق مردم و سفت کردن جای پای خودشان استفاده می‌شود.

تمام اینها تضمین کننده‌ی چیزی است بنام جمهوری اسلامی و حیات آن به وجود اینگونه نهادها وابسته است.

بعلاوه‌، این نهادها بهترین و بزرگترین توجیه برای پولشویی، رانت و زد و بندهای اقتصادی می‌باشند و بودجه‌های این نهادها توسط اشخاص در دل ساز و کارهای اقتصادیِ دیگری صرف می‌شود و تنها بخش کوچکی از آن به منظور هدفی که در نظر گرفته شده هزینه می‌شود. مثلا حوزه علمیه یکی از نهادهایی ست که با بودجه‌ی هنگفتی که در اختیار می‌گیرد برای خودش تولید ثروت می‌کند و همچنین سازمان اوقاف با شراکت و همکاری شرکت های مختلف درصدد جذب بیشتر سرمایه بر آمده است. لذا تمام این نهاد ها پولی را که در اختیار دارند از طرق مختلف تبدیل به پول های کلان می‌کنند و هر ساله هم خواهان بودجه‌ی بیشتری هستند.

«مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.»