شکی نیست که حمله به کنگره آمریکا ضربه سختی بر دموکراسی این کشور وارد کرد. آمریکا طی سالهای گذشته جایگاه خود به عنوان الگوی دموکراسی در جهان را از دست داده است. اما فاصلهگیری از ترامپ و ترامپیسم نباید منجر به رویگردانی آلمان از آمریکا شود. بلکه برعکس: آلمان و اتحادیه اروپا باید در سالهای آینده هر آنچه در توان دارند برای تعمیق روبط فراآتلانتیک به کار ببرند.
ترجمه از: ایراندخت طلوعی
درس اول: احیای مجدد روابط
آمریکا برای دموکراسیِ جوانِ آلمان دهههاست که حکم برادر بزرگتری را دارد که میتواند به آن اعتماد کند. حال این برادر بزرگ دچار بزرگترین بحران سیاسی خود در چند دهه اخیر شده است. در این وضعیت نباید از او رویگردان شد، بلکه باید برای مثال با داشتن روابط گستردهتر تجاری و تقسیم منصفانهتر مسئولیتها در ناتو حمایتش کرد. در ضمن سیاست خارجی آلمان نباید تنها به دنبال رابطه با دولت آتی بایدن باشد، بلکه اکنون بسیار مهم است که رابطه قطع شده با جمهوریخواهان در دوره ترامپ را مجدد احیا کند.
درس دوم: توجه به احزاب راستگرای پوپولیستی
نباید احزاب و جنبشهای راستگرای پوپولیستی را که در اروپا و آلمان نیز وجود دارند، بیخطر جلوه داد. اتوکراتها و دشمنان دموکراسی نباید از طریق همکاری با آنان مقبول گردند. یک مرزبندی سیاسی با آنها ضروری است. ترامپ مصداق دیگری از این واقعیت است که نفرت و تحریکات سیاسی منجر به خشونت میشود. راستگرایان پوپولیست، آتشافروزان فکری هستند. البته این بدان معنا نیست که سیاست دیگر به طرفداران احزاب راستگرای پوپولیستی اعتنایی نکند. بلکه برعکس؛ این سخن بد کلینتون [درباره آنان] مبنی بر «تودهای از افراد حقیر» دقیقا با همان رویکرد فکری مغرورانهای مطابقت دارد که میان زبدگان آلمانی گروههای چپ لیبرال شهری نیز پیدا میشود. سیاست آلمان نیز باید بیش از پیش به فکر بازندگان جهانیشدن باشد و به آنان چشمانداز شغلی و مقبولیت دهد.
درس سوم: لزوم داشتن رسانه فراحزبی
یکی از علل شکاف خطرناک و سیاسی آمریکا از اواسط دهه ۹۰، دودستگی فضای رسانهای این کشور است. طرفداران متعصب ترامپ که به کنگره حمله کردند، کاملا متقاعد شده بودند که حرکتشان از حیث وطنپرستی راست و صحیح است. این طرز فکر آنان توسط رسانههای حزبی تقویت شد و در شبکهها [اجتماعی] به طور میلیونی گسترش یافت. و البته مدتهاست که در رسانههای آمریکا پروپاگاندای چپ نیز وجود دارد. در فضای رسانهای آمریکا که عمدتا تجاری است، نظرسازیهای تند بیشتر از تلاش برای ارائه گزارشهای عاری از غرضورزی منجر به جذب تعداد بالای بینندگان و پول بیشتر میشود. در نتیجه، دیگر آتش رسانهای وجود ندارد که شهروندان اطراف آن جمع شوند و با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. اما اطلاعات، حکم ارز دموکراسی را دارد و سومین رئیسجمهور آمریکا، توماس جفرسون این موضوع را دریافته بود. بنابراین هواداران نیرومند دموکراسی به رسانههایی با کیفیت و مستقل نیاز دارند.
🆔@IranDachGesellschaft