‎جواد ظریف و عذر بدتر از گناه، رضا بیدارنی

در واقع ظریف در شکاف مشهور “ایران” و “جمهوری اسلامی” همواره جانب جمهوری اسلامی را گرفته و به همین دلیل هنوز هم وزیر خارجه این حکومت است. او به “ایران” خیانت کرده تا وزیر خارجه “جمهوری اسلامی” بماند.

 

رضا بیدرانی

ظاهرا شکست آشکار محمدجواد ظریف در مصاحبه با خبرنگار افغانستانی شبکه تلویزیونی “طلوع”، دلیل مصاحبه‌های پی در پی وی پس از آن گفت‌وگوی ناکام بوده است. ظریف در چند روز اخیر با روزنامه‌های همدلی و اعتماد مصاحبه کرده و با سوال‌های ملایم‌تری مواجه شده و به همین دلیل توانسته از موضع “دفاع از نظام” خارج شود و کمی هم به “دفاع از خودش” بپردازد.

پاسخ‌های ظریف در مصاحبه با خبرنگار افغانستانی شبکه طلوع، چندان قانع‌کننده نبود و او در مصاحبه با روزنامه اعتماد در واقع توضیح داده است چرا جواب‌هایش در آن مصاحبه و بسیاری از مواضعش در هفت سال و نیم اخیر فاقد قدرت اقناع بوده است.

شاه‌بیت توضیحات ظریف در مصاحبه با “اعتماد” این جمله است: «از برخی اقدام‌ها در صحنه بین‌المللی دفاع کردم که معتقد بودم این اقدام‌ها برای منافع ملی مفید نیست ولی آن اقدام‌ها را نه من بلکه دیگران انجام داده بودند و من به عنوان وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران موظف بودم از هر اقدامی که توسط ایرانی‌ها توسط هر مقام مسئول ایرانی انجام می‌شود، در خارج دفاع کنم چه موافق باشم و چه نباشم.»

اگر ‌پس‌فردا جمهوری اسلامی سرنگون شود و مقامات ریز و درشت نظام دستگیر شوند، همین جمله ظریف کفایت می‌کند برای اینکه براندازان نظام، او را دادگاهی و محاکمه کنند؛ چراکه ظریف برای جلب همدلی مردم، صریحا اعتراف کرده که در مواردی برخلاف منافع ملی عمل کرده است.

باید از آقای ظریف پرسید که هدف از ورود افراد به عرصه سیاست چیست؟ اگر هدف تامین منافع شخصی نباشد، لاجرم سیاستمدار باید در پی تامین “خیر عمومی” باشد. اما سیاستمداری که پاره‌ای اقدامات حکومت متبوعش را خلاف خیر عمومی و به زیان منافع ملی می‌داند و همچنان از آن‌ها دفاع می‌کند، آیا نقشی بیش از مزدوری کانون‌های اصلی قدرت ایفا می‌کند.

بسیار پیش می‌آید که کنشگران سیاسی از طرح‌ها و اقدامات خاصی دفاع می‌کنند ولی بعدا معلوم می‌شود آن اقدامات خلاف منافع ملی و مانع تحقق خیر عمومی بوده است. در این صورت، اگرچه عمل آن‌ها قابل دفاع نیست، ولی دست انگیزه آن‌ها قابل دفاع است. یعنی از دو حسنه، حداقل یک حسنه نصیب آن‌ها می‌شود. ولی سیاستمداری که هنگام دفاع از سیاستی خاص، خودش هم معتقد است که آن سیاست قابل دفاع نیست، چه حکمی دارد؟ او هر دو حسنه را از دست می‌دهد و چیزی جز سیئه نصیبش نمی‌شود.

در واقع آنچه جواد ظریف در دفاع از خودش گفته، مصداق بارز عذر بدتر از گناه است. حتی اگر ظریف استثنائا یکی دو بار به چنین ورطه‌ای افتاده بود و در ادامه کار استعفا کرده بود، باز می‌شد با او همدلی کنیم و بگوییم او چندان در مسیر نقض منافع ملی با علی خامنه‌ای همراهی نکرد و زود از دم و دستگاه “توجیه خطاهای رهبری” بیرون آمد.

اما ظریف می‌گوید نقشش در تعیین سیاست خارجی ایران صفر درصد بوده و هفت سال و نیم از سیاست خارجی رهبری دفاع کرده است. نتیجه این سیاست خارجی هم از حیث بر باد دادن منافع ملی که اظهر من الشمس است.

در واقع ظریف در شکاف مشهور “ایران” و “جمهوری اسلامی” همواره جانب جمهوری اسلامی را گرفته و به همین دلیل هنوز هم وزیر خارجه این حکومت است. او به “ایران” خیانت کرده تا وزیر خارجه “جمهوری اسلامی” بماند. ظاهرا خودش هم از این وضع راضی نیست؛ وگرنه نیازی به توجیه عملکرد خودش در مصاحبه با روزنامه اعتماد نداشت.

بنابراین باید از آقای ظریف پرسید اگر در وزارت خارجه ناچار است چنین نقشی ایفا کند، به چه دلیل مایل است وزیر خارجه دولت بعدی هم باشد؟! آیا دفاع از سیاست‌های ناقض منافع ملی، افتخاری به نام آقای ظریف در تاریخ سیاسی ایران ثبت می‌کند؟ بر فرض که ظریف در اثر رودربایستی با رهبر جمهوری اسلامی، ترجیح داده است در یک دوره هشت ساله وزیر خارجه جمهوری اسلامی باشد. آیا اینکه او داوطلبانه خواهان ایفای نقش هشت سال اخیرش در چهار یا هشت سال آینده است، تصمیمی برآمده از میهن‌دوستی است؟ قطعا نه.

اما نکته جالب دیگری که از مصاحبه اخیر ظریف مستفاد می‌شود، این است که او حاضر نشده است بابت اقدامات خلاف منافع ملی استعفا کند، اما بابت عدم اطلاعش از ورود بشار اسد به ایران و عدم حضورش در دیدار بشار اسد و رهبری نظام، استعفا کرد.

در واقع او بابت موضوعی که ربطی به منافع ملی نداشت، حاضر شد از سمتش استعفا کند، ولی بابت نقض مکرر منافع ملی در سیاست‌گذاری‌های علی خامنه‌ای، حاضر نشده از مقامش کناره بگیرد. همین امر به خوبی نشان می‌دهد که قدرت‌طلبی، انگیزه اصلی ظریف از حضور در راس وزارت خارجه ایران بوده و او دقیقا به همین دلیل خواهان تداوم حضورش در این مقام است.

«مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.»