ایران با بایدن روی خوش می‌بیند؟ محمود سریع‌القلم

اصل و محور درگیری ایران در منطقه است. به‌طوری‌که کشورهای این منطقه، توان جهت و شکل دادن به سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا را دارا هستند.

 

محمود سریع‌القلم

کانونِ استراتژی دولت بایدن نسبت به ایران، مسائل هسته‌ای خواهد بود. هرچند بازگشتِ به برجام هدف اصلی سیاست خارجی آمریکا در این دوره اعلام شده؛ اما این بازگشت به معنای طبیعی شدن روابط اقتصادی خارجی ایران نخواهد بود. زیرا که موضوع ایران، موردِ اجماعِ دوحزبی (Bipartisan) است.

فضای سیاسی، پارلمانی، راهروهای-نظامی-امنیتی آمریکا، ایران را کشوری متخاصم توصیف می‌کنند.

سیاستِ فشارِ حداکثری که به توقفِ ارتباطاتِ بانکی و تورم چند صددرصدی در ایران منتهی شده؛ هم‌اکنون اهرمی (Leverage) است که دولت بایدن آن را کنار نخواهد گذاشت، بلکه حداقل با آن بازی خواهد کرد.

حذف کردن حدودِ هزار صفحه تحریم­‌های دورۀ ترامپ، به عزمی دوطرفه از جانب ایران و آمریکا نیاز دارد. باید این نکته را در نظر گرفت که انرژی تقابل با ایران تا ۷۰-۸۰ درصد در خودِ خاورمیانه است؛ جغرافیای سیاست‌گذاریِ این تقابل در آمریکاست.
کشوری که حدود ۸۰۰ میلیارد دلار در حوزۀ نظامی هزینه می‌کند، خیلی برای برنامه هسته‌ای و موشکی ایران فی‌نفسه جا باز نمی‌کند.

اصل و محور درگیری ایران در منطقه است. به‌طوری‌که کشورهای این منطقه، توان جهت و شکل دادن به سیاست‌های خاورمیانه‌ای آمریکا را دارا هستند.

صحبت از برداشته شدنِ تحریم­‌ها خود بسیار کّلی و مبهم است و حدود و ثغور حقوقی، توافقاتِ و حل‌وفصلِ آنها مانند ذرات معلّقِ در هوا هستند.

نقطۀ مرکزی استراتژی اسراییل نسبت به ایران، معلّق گذاشتن حکمرانی مطلوب و رشد اقتصادی ایران است به‌طوری‌که از جمع شدن مازاد (Surplus) جلوگیری کند تا در پروسه‌ای، «ایرانِ متخاصم» به «ایرانِ تیپ پاکستان (منتقد غیرعملی اسراییل)» تبدیل شود.

از این دیدگاه، اگر اقتصادِ ایران از اقتصادِ جهانی منقطع شود و مانندِ ذره‌ای معلّق در هوا (Limbo) دورِ خودش بچرخد، به فرسایشِ بنیۀ مالی، تولیدی، درآمدی و اجتماعی ایران خواهد انجامید: آنچه که شاید مطابق میلِ دیگرانی هم در منطقه باشد.

اگر افزایش قدرت منطقه‌ای ایران به کاهشِ قدرتِ منطقه‌ای عربستان و اسراییل بینجامد، آمریکا در پی تضعیف ایران برخواهد آمد، خواه دولت جمهوریخواه یا دولت دموکرات.

روشِ اصلی این تضعیف ضرورتا جنگ نیست؛ بلکه کاهشِ تدریجی بنیۀ مالی ایران است، دقیقا کاری که آمریکا دو سال است نسبت به چین آغاز کرده تا نرخِ رشدِ بنیۀ مالی بیجینگ را بگیرد که البته دیر شده است.

شرایطی که کشورها از طریقِ مشارکت و ائتلاف‌های سیاسی-امنیتی به دنبال جاپای محکمی برای اقتصادِ خود هستند، اقتصادِ ایران از این ستون به آن ستون حرکت می‌کند. در صورتی که مسایل منطقه‌ای و استراتژی نظامی-دفاعی ایران در یک ماتریس با اقتصاد ایران دیده نشود، این شرایط ادامه پیدا می‌کند.

«مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.»