تعیین سبد معیشت ۶ میلیون و ۸۹۵ هزار تومانی در کمیته کارگری شورای عالی کار پایه حداقل دستمزد است؟

فرامرز توفیقی از کمیته دستمزد در شورای عالی کار در توضیح رقم تعیین شده گفته:

دو نکته در محاسبه این سبد دخیل بوده است؛ اول اینکه به دنبال سبد بسیار حداقلی که کمترین میزان هزینه‌های زندگی در سراسر کشور را مشخص کند، بودیم و بنابراین این سبد، کمینه هزینه‌های زندگی در سراسر کشور است؛ نکته دوم اینکه کارشناسان مرکز آمار امسال به کمیته دستمزد بسیار کمک کردند؛ این کارشناسان با ادله و برهان علمی و آماری ثابت کردند که در سال ۹۹ به دلیل افزایش چشمگیر هزینه خوراکی‌های خانوار، سهم خوراکیها در سبد افزایش یافته؛ سهم خوراکی‌ها در سبد معاش سال قبل، ۳۰.۹۶ درصد بود که امسال این نسبت به ۳۵.۶ درصد رسیده است؛ با در نظر گرفتن این نسبتِ افزایش یافته، سبد معاش ۱۸ درصد کوچکتر محاسبه میشود.

توفیقی یادآور شده که:«عدد سبد معاش مورد قبولِ کارگران، بسیار از این رقم بالاتر است و این سبد ۶ میلیون و ۸۹۵ هزار تومانی بسیار حداقلی است.» و برای اینکه به اجماع برسیم و سه‌جانبه‌گرایی برقرار باشد، به این عدد رضایت دادیم عدد اعلام شده به هیچ وجه مطلوب جامعه کارگری نیست

پرسش این است که فرامرز توفیقی و هم اندیشان او بر اساس کدام نمایندگی از کارگران ایران به خودشان حق داده اند که دنبال «سبد بسیار حداقلی» باشند؟ سرکوب وحشتناک مزدی کارگران را نمی‌بینند؟ عدم تناسبت شدید دستمزد با هزینه‌های زندگی و تاثیرات ویرانگر آن را بر زندگی خانوارهای کارگری درک نمی‌کنند؟ و اگر معترف‌اند که «عدد سبد معاش مورد قبولِ کارگران، بسیار از رقم ۶ میلیون و ۸۹۵ هزار تومانی بالاتر است»، و «مطلوب جامعه کارگری نیست» بر اساس کدام مجوز نمایندگی از «جامعه کارگری» از سفره به غارت برده ثابت بگیران و کف بگیران کارگری هزینه «اجماع» و «سه جانبه گرایی» را می‌دهند؟

سوال مهم تر اما این است که این اعلام سبد معیشت به شکل «بسیار حداقلی» اساسا چه تاثیری در سبد دریافتی کارگران و مزدبگیران دارد؟ قرار است معیار حداقل دستمزد قرار بگیرد؟ یعنی با این «سبد» حداقل دستمزد ثابت بگیران و کف بگیران نزدیک هفت میلیون می شود؟ از سوی دیگر این رقم اگر ارتباطی واقعی با حداقل دستمزد ندارد و صرفا اعلام یک عدد توخالی است؛ تعیین چنین سبدی چه حاصلی دارد؟ و چه دردی از معیشت مزدبگیران درمان می کند؟

اتحاد بازنشستگان