“سعید محمد” همان ماهیت انتصخابات در ایران است که جسمانیت پیدا کرده، حسین شهبازی زاده

بوی اون “مبارزه با فسادتون” خفمون کرد که بابا.

 

حسین شهبازی زاده

سعید محمد توی کل زندگی‌اش در مورد هیچ چیز، هیچ جا و هیچ وقت، هیچ موضعی نداشته است، هیچ اندر هیچ. یخِ یخ. خفه مطلق. در ساز و کاری که هیچ ربطی به مردم ندارد، حسب‌الامر فرمانده، پوتین به هم چسبانده برای رقابت درون قبیلگی.

فقط مهره ای است که توی شطرنج تفریحی حاکمان، کسی تکانش داده، او نیامده که با انتخاب یا عدم انتخاب ما بماند یا برود. ما هیچ کاره‌ایم. او را فقط دارند به ما معرفی می‌کنند. ممکن است رئیس جمهور بشود. اگر نشد، شهردار تهران؛ نشد، رئیس شورای شهر؛ نشد، یک صندلی دیگر.

ما فقط گاهی صف می‌بندیم که “حسینی بای” هم از نان خوردن نیفتد و میکروفون توی حلقمان فرو کند که: “همه آمده بودند.”

این هم از فیلم اعلام کاندیداتوری‌اش: حتی عقب تر و بدسلیقه‌تر از پیام‌های “آی لاویو پی ام سی”. خُنُک و عاری از هر گونه پیام سیاسی و معناداری.

چند نگاه عروس و دامادی بین فیلمبردار که نمیدانیم اصلا کیست و چرا توی کادر است با کاندیدای ریاست جمهوری و همهمه اطرافیان و آن وسط، اعلام کاندیداتوری سعید محمد. من اگر می‌خواستم از “پسکو” رفتنم برای شما استوری بگذارم به مراتب معنامندتر و سیاسی‌تر می‌شد.

به این هم دقت کنید که چه افرادی برای “بی‌کارنامه” بودنِ سعید محمد، دارند رزومه سازی می‌کنند، تا خوب متوجه بشوید چرا بهشان می‌گویم کریم شیره‌ای. حالا شما ببینید پادوها برای جای خالی سابقه‌اش چه سناریوی هیجان انگیزی بافته‌اند و از نوار خالی حیات سیاسی این بابا چه موسیقی حماسی‌ای در آورده‌اند:
“سعید محمد، به علت ارائه اسناد فساد هولدینگ یاس، برکنار شده.”
بوی اون “مبارزه با فسادتون” خفمون کرد که بابا.

 

«مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.»