واکنش مردم به قاعده زورگوئی، استبداد و سانسور در جمهوری اسلامی، «هر چه تو گوئی نکنی آن کنم»

خواننده جوان   با نام هنری ساسی مانکن در روزهای اخیر کلیپ تازه ای را منتشر کرده که با واکنش‌های تند و تهدیدآمیز مقام‌های جمهوری اسلامی مواجه شده است، در یکی از این واکنش ها نیروهای امنیتی چند تن از همکاران این خواننده را که در تهیه کلیپ های قبلی با وی همکاری داشته اند، در تهران و قزوین بازداشت کردند، در واکنشی دیگر مهدی حاجیان سخنگوی ناجا از احتمال درخواست اعلان قرمز اینترپل برای بازداشت این خواننده ساکن آمریکا خبر داد. این قبیل واکنش ها علاوه بر هزاران توئیت و محتوای تهدیدآمیز ارتش سایبری سپاه بوده که در روزهای گذشته علیه این خواننده در شبکه های اجتماعی فارسی زبان منتشر شده است.

در میان این فضای تهدید و ارعاب مقامات جمهوری اسلامی، بر اساس تصاویر و اخباری که از جشن های چهارشنبه سوری شب گذشته در رسانه ها منتشر شده، شاهد بودیم که در شهرهای مختلف ایران، بسیاری از مردم و به خصوص جوانان با آهنگ جدید این خواننده به رقص و‌ پایکوبی پرداختند.

درخصوص ماجرای این کلیپ، واکنش های تهدیدآمیز مقامات جمهوری اسلامی و رفتار معنادار مردم ایران در جشن چهارشنبه سوری و استفاده گسترده جوانان از این کلیپ در پایکوبی های این جشن ملی، نکات مهمی وجود دارد که به اختصار به آن خواهم پرداخت.

ظاهرا حضور یک بازیگر مشهور فیلم های پورن در کلیپ مذکور، با توجه به علاقه بخش بزرگی از جمعیت نوجوان و جوان ایرانی به آثار این خواننده، موجب این سطح از حساسیت مقامات جمهوری اسلامی و واکنش پرخاشگرانه و تهدیدآمیز آنان به پخش این کلیپ شده است.

درباره این موضوع توجه به یک نکته مهم است؛ در کشورهای آزاد دنیا، موضوع پخش محتوا اعم از محتوای صوتی، تصویری و… شامل محدودیت خاصی با عنوان محدودیت سنی است و برای حفاظت از کودکان در برابر محتوای نامناسب احتمالی، این محدودیت به شدت از سوی پخش کنندگان رعایت شده و در صورت تخلف از آن هم با پخش کننده متخلف برخورد قانونی شدیدی صورت می گیرد. برای مثال همین کلیپ ساسی مانکن در هر کشور دیگری نیاز به اجازه تهیه و تولید نداشته و هنرمند آزاد است از هر بازیگری یا هر محتوایی در کلیپ خود استفاده کند(چنانکه این خواننده در محیط آزاد کشور آمریکا این کلیپ را تولید کرده) اما وقتی کار به مرحله توزیع و پخش می رسد، قانون سفت و سخت محدودیت سنی، پخش کنندگان را ملزم می کند محدودیت سنی آن اثر را به مخاطب خود اعلام کنند تا کودکان در معرض محتوای نامناسب احتمالی قرار نگیرند.

اما در جمهوری اسلامی حکایت تولید و پخش آثار هنری کاملا متفاوت از کشورهای آزاد دنیا است، قاعده بنیادین جمهوری اسلامی در مواجه با تولید آثار هنری، قاعده زور،  استبداد و  سانسور است، و البته در جمهوری اسلامی در هیچ حوزه ای، قاعده ای جز قاعده زور و استبداد وجود ندارد، مواجه با محتوای تولید شده نیز بستگی به میل و اراده حاکمان دارد.

در حکومت  ولایت مطلقه فقیه برخلاف کشورهای آزاد و دموکرات دنیا، برای کوچکترین کاری نیاز به اخذ مجوز از ارگان های مختلف وجود دارد و تازه بعد از گرفتن مجوز و اعمال سانسورهای اولیه، در مرحله عرضه و انتشار اثر نیز نیاز است بار دیگر اثر نهایی ممیزی شده و اگر بخت و اقبال صاحب اثر بلند باشد، ممکن است اثر هنری او پس از این «مرحله دوم سانسور» اجازه انتشار پیدا کند! و باید توجه داشت که همین قاعده و روند استبدادی و مبتنی بر سانسور بسیاری از هنرمندان هموطن را از زادگاهشان فراری داده، و ساسی مانکن نیز یکی از همین هنرمندان است که در دهه هشتاد و پس از آنکه به دلیل همین رویکرد تنگ نظرانه و مبتنی بر زور و سانسور، نتوانست در زادگاهش ایران از خواننده ای زیرزمینی تبدیل به خوانند ه رسمی شود، قید زندگی در ایران را زده و برای عرضه آزادانه هنرش از کشور خارج شد.

یکی از نمودهای این قاعده زور در عرصه فرهنگ را می توانیم در برنامه های صداوسیمای جمهوری اسلامی مشاهده کنیم، متولیان فرهنگ در حکومت ولایت مطلقه که در خصوص انتشار کلیپ  ساسی مانکن، خود را دلسوز و دلواپس کودکان ایرانی نشان می دهند، محصولات انیمیشنی تولید و پخش می کنند که صحنه هائی همچون «گردن زدن» را برای کودکان نمایش می دهند، یا در برنامه های کارشناسی شان #کودک_همسری را ترویج می کنند، یا به بهانه ترویج فرهنگ شهادت، با گنجاندن محتوای خشونت آمیز در کتاب های درسی ذهن کودکان ایرانی را بمباران می کنند. و نمونه های بسیار دیگری که با یک جستجوی ساده در اینترنت در دسترس هستند.

می بینیم دستگاه عریض و طویل فرهنگ در جمهوری اسلامی با وجود هزاران ارگان، همچون وزارتخانه های مختلف، کانون ها و شوراهای مختلف، مؤسسات فرهنگی، آموزشی، هزاران رسانه و فعال رسانه ای و هنرمندان وابسته و سفارشی ساز در شبکه های مختلف تلویزیونی، رادیوئی، سایت ها، مجلات، ارتش سایبری و… با ده ها هزار کارمندی که در این مجموعه های عریض و طویل فرهنگی، برای کار فرهنگی حقوق می گیرند! و مجموعا هزاران میلیارد تومان از منابع مالی متعلق به این مردم در فقر و سختی زندگی گرفتار شده را، برای تولید محتوا و کار فرهنگی توسط این مجموعه هیولاگون بلعیده می شود، در نهایت در برابر کلیپ شش دقیقه ای ساخته شده توسط یک خواننده جوان مغلوب مطلق می شوند، حاصل همین قاعده زور، سانسور و استبداد است.

مردم ایران وقتی می بینند در موضوعات و عرصه های دیگر همچون حوزه سیاست و اقتصاد زورشان به استبداد حاکم نمی رسد و با سرکوب وحشیانه حکومت مواجه می شوند، با کمک فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در این عرصه مقابله به مثل می کنند و این سیاست زورگوئی و تقلب حاکمان را با رویکرد «هرچه تو گوئی نکنی آن کنم» پاسخ می دهند.

رفتار جمعی شب گذشته مردم بیش از هر چیز واکنشی به این زورگوئی حکومت بود، مردمی که اگر در حوزه هایی همچون واردات واکسن رابطه با آمریکا حجاب اختیاری و «آزادی در تعیبن سرنوشت» و بسیاری از حوزه های دیگر نتوانستند با مشی خشونت پرهیزانه و مسالمت آمیز با استبداد و دیکتاتوری جمهوری اسلامی مقابله کنند و هر بار با #سازمان_سرکوب این حکومت و رفتارهای وحشیانه آن مواجه شدند، فرصت هایی همچون پخش کلیپ تازه ساسی مانکن را مغتنم شمرده و در یک حرکت جمعی با استفاده گسترده از کلیپ این خواننده مغضوب شده، خطاب به جمهوری اسلامی فریاد زدند که:« هرچه تو گوئی نکنی آن کنم»

و این گونه هیولای عظیم فرهنگ و رسانه جمهوری اسلامی در برابر اراده مردم ایران، سرافکنده و تحقیر شد.

https://t.me/shirinebadiofficial

«مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.»