رسول بداقی، از فعالین صنفی فرهنگیان ایران در ویدئوی سخنانی که اخیراً منتشر شد، ضمن تشریح وضعیت اسماعیل عبدی، معلم زندانی (که بی شباهت به وضعیت دوران زندان خود ایشان نیست) با هوشمندی و موقعیت شناسی روز جهانی کارگر و فردای آن، روز معلم را به عنوان نقطۀ آغاز اعتراض پیشنهاد کرد.
بداقی با بر آورد درست از نیرو و توان معلمان در امکان اعتصاب و تجمع مقابل زندان یا مجلس، از فعالین صنفی فرهنگی میخواهد ضمن «خویشتنداری» تا روزهای ۱۱ الی ۱۴ اردیبهشت روز جهانی آزادی مطبوعات برای برگزاری تجمعات و اعتراض صبر کنند، چرا که در مناسبات آن چهار روز اردیبهشتی، امکان همگرایی دانشجویان، کارگران، خبرنگاران، زنان و جنبشهای اجتماعی دیگر ممکن است و میتواند تمرینی برای اعتصاب سراسری شود.
بداقی به درستی بر مسئله آزادی بیان و اهمیت آنروز برای اهل قلم و رسانه اشاره دارد تا با استفاده از قدرت رسانه، تأثیر اعتراضات را گسترش دهد. در نتیجه این آگاهی از منافع مشترک افراد جنبشهای گوناگون است که مطالبات صنفی، بدل به مطالبات اجتماعی وسیع و همهگیر میشود. سپس «به همراهی زنان خانهدار، کسبه، رانندگان، شرکت واحد و همهی اقشار مختلف مردم» برای اعتصابات سراسری تا زمان رأیگیری خرداد حکومت که آنرا «انتصابات ریاست جمهوری اسلامی» نامید، مطالبهای سیاسی مبنی بر «عقب نشینی حکومت» را به شکلی واقعبینانه و در حد مقدور، طرح میکند.
بداقی مسیر را به درستی نشان میدهد، زمان را به خوبی انتخاب کرده و بر خلاف کارزارهای بی خاصیت و مبتذل اینترنتی («نه» به آنکه به خود نه میگوید) هم در میدان عمل و هم با استفاده از ظرفیت شبکههای مجازی آنلاین، سازماندهی و راهبری میکند.
«کارگران جهان متحد شوید» شعار جاودانۀ روز جهانی کارگر به ما میآموزد این تنها خود نیروی رنج و کار جامعه است که میتواند خود را نجات بخشد و نه احزاب سیاسی و نمایندگان قدرت حاکم که سعی در حفظ وضع موجود، گیریم با تغییراتی به نفع خود، دارند.
نخستین قدم در این راه «همگرایی» و اتحاد است. اتحاد حول مطالبات و منافع مشترک به وجود میآید؛ منافع مشترک با گفتوگو و آگاهی آشکار میشوند و عمل، آگاهی میآورد.
نخستین عمل ما در این مسیر، «همگرایی» جنبشهای اجتماعی در روز جهانی کارگر ۱۴۰۰ است.