در تاریخ چهلودو سالهی سرکوب و جنایت جمهوری اسلامی، حتی یک مورد و نمونه در به نتیجه رسیدن دادخواهی وجود ندارد. از قضا آسیبدیدگان و دادخواهان خود در این نظام حقوقی متهم و محکوم شدهاند. دادخواهی بر اساس ضوابط حقوق بشر، فقط در یک نظام حقوقی دموکراتیک و سکولار میسر خواهد بود.
شیرین عبادی
روز گذشته و در جلسهای در شبکهی اجتماعی کلابهاوس، در گفتگویی در مورد دادخواهی شرکت کردم. خلاصهی صحبتهای من در این جلسه، به شرح زیر است:
منظور از دادخواهی انتقام نیست. دادخواهی در محدودهی ضوابط حقوق بشر، متضمن چند مرحله و مفهوم مشخص است. مفهوم اول در چارچوب دادخواهی «شناخت و آشکارسازی حقیقت» است. یعنی ابتدا باید مشخص شود چه افرادی و با چه هدفی دست به جنایت زدهاند. به عبارت دیگر باید آمرین و عاملین هر جنایتی با مستندات مشخص شوند و علت حدوث جنایت هم تا حد امکان روشن شود. این اولین خصیصهی دادخواهی است.
مفهوم دوم، مجازات متهمین است. مجازات متعاقب دادرسی عادلانه، با تمام ضوابط شناختهشده برای دادرسی صورت میگیرد. بهاین معنی که دادرسی باید علنی باشد، توسط قاضی بیطرف صورت بگیرد و متهم از لحظهی دستگیری باید حق داشتن وکیل داشته باشد. از سوی دیگر مجازات باید متناسب با جرم ارتکابی و مسئولیت فرد متهم در جرم باشد. و البته نباید فراموش کنیم که در ضوابط حقوق بشر اعدام ممنوع است. یعنی حتی اگر کسی مرتکب بزرگترین جنایت هم شده باشد، حکم اعدام صادر نمیشود.
مرحلهی بعدی دادخواهی جبران خسارت زیاندیده از جنایت تا حد ممکن است. موضوع جبران خسارت به توانایی و امکانات جامعه بستگی دارد. به این معنی که ممکن است جامعهای به دلیل ضعف اقتصادی توان پرداخت غرامت به دهها هزار نفر نداشته باشد. در این شرایط به تناسب امکانات تبعیض مثبت به نفع آسیبدیدگان اعمال میشود.
بههر روی، اصطلاح دادخواهی، سه مفهوم شناخت و آشکارسازی حقیقت، مجازات متهمین و جبران خسارت را در خود دارد.
آیا دادخواهی در ساختار قضایی جمهوری اسلامی امکانپذیر است؟
در تاریخ چهلودو سالهی سرکوب و جنایت جمهوری اسلامی، حتی یک مورد و نمونه در به نتیجه رسیدن دادخواهی وجود ندارد. از قضا آسیبدیدگان و دادخواهان خود در این نظام حقوقی متهم و محکوم شدهاند. دادخواهی بر اساس ضوابط حقوق بشر، فقط در یک نظام حقوقی دموکراتیک و سکولار میسر خواهد بود.