رفتار اخیر معلمان در مستند کردن جزییات رویدادهای تجمع روز معلم امسال، دست کم در این مقیاس و در بیسابقه بوده است. چندین معلم در شهرهای مختلف با ثبت نام و مشخصات خود نه تنها مسئولیت روایتهای خود را به عهده گرفتند که نام، روایت و زاویه برخورد و دید خود را در تاریخ کنشهای مطالبهگرانه قانونمدار ثبت کردند و زنان سهم بزرگی در این روایتگری داشتند. گام هماهنگ معلمان در ثبت رویدادها همچنین از این دید اهمیت ویژه دارد که از سویی در فضای سرکوب فضاینده، احتمال دستگیریهای گسترده و اتمام حجت نیروهای امنیتی برای لغو تجمعها اتفاق افتاد و از سوی دیگر، به منزله اقتدارنمایی و بزرگداشت هماهنگی و انسجامی برداشت میشود که بسیاری گمان میکردند از دست رفته است. در این صورت، میتوان پرسید که آیا پس از دوره سرکوب گسترده پسا اعتراضات مهسا امینی آیا دوره خواب و سکوت جریانهای صنفی معلمان به سر آمده و کمکم و با احتیاط، آیا برگ جدیدی در حال آغاز است؟
بخشی از گزارش عاتکه رجبی از حضور و برخورد نیروهای امنیتی در مشهد
علاوه بر نیروی انتظامی و حضور پر تعداد لباسشخصیها، در اطراف آموزش و پرورش موتوریهای یگان ویژه نیز در حال حرکت بودند همچنین ماشینهای ون که جلوی آن افراد مسلح نشسته بودند را مشاهده کردم.
بعد از گذشت چهل دقیقه و اطمینان از اینکه امکان برگزاری تجمع نیست تصمیم به بازگشت گرفتم که از طرف اداره اطلاعات مشهد با من تماسی تلفنی گرفته شد و با وجود اینکه تجمعی شکل نگرفت در خصوص حضور در تجمع امروز مورد تهدید قرار گرفتم. ایشان اظهار کردند که تجمع امروز و نهاد برگزار کننده این تجمع هر دو غیرقانونی هست و شما رفتاری غیر قانونی داشتید و در صورت تکرار برخوردی قانونی خواهد شد.
در پاسخ اظهار کردم که به قانون واقف هستم و میدانم نه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان غیر قانونیست و نه فراخوانی که به آن دعوت شدهام غیرقانونیست و شرکت در تجمعات حق قانونی معلمان است. کجا، کِی و چگونه میتوانیم مطالباتمان را مطرح کنیم مادامی که قانون را زیر پا میگذارید و ما را تهدیدهای غیر قانونی میکنید؟ در نهایت با تهدید منتظر عواقب عملتان باشید تماس قطع شد.
بخشی از گزارش صفیه بسیم عضو کانون صنفی معلمان البرز
آیا نیروهای امنیتی از تصویربرداری معلمان هنگام تجمع میهراسند؟
ابتدا چند نفر آقای فرهیخته را دوره کرده و به نام ایشان را مخاطب قرار داده و قصد جدا کردن شان را داشتند که ما در کنار ایشان قرار گرفتیم تا مبادا مشکلی ایجاد شود و مانع دستگیری ایشان شویم و گفتیم منتظر هستیم تا ببینیم چگونه میتوانیم مطالبات مان را مطرح کنیم.
از بحث ما حدود یک ربع می گذشت و اصرار ما بر بیان خواستههایمان همچنان ادامه داشت تا اینکه شخصی هیکلی روی سرشانه آقای فرهیخته زد و گفت: که شعارها و صحبتهای دفعه قبل را به خاطر دارد و میداند که چرا اینجا حضور دارید.
درحالی که بحث داشت بالا می گرفت همکاری با استفاده از گوشی قصد مستند سازی موضوع را داشت که نیروهای امنیتی متوجه شده و گوشی ایشان را که فقط یک عکس از تجمع در آن بود را ضبط کردند.
درا ین موقع مدیر کل و مسئول حراست آ . پ از راه رسیدند و ما را برای گفتگو و شنیدن مطالباتمان دعوت کردند.
من به اتفاق آقای فرهیخته و آقای عابدینی به نمایندگی از همکاران و حمایت از فراخوان شورا و مطالبات فرهنگیان؛ تعدادی از مطالبات را مطرح و خواستار رسیدگی به آنها و پاسخگویی مسئولان شدیم.
معلم دیگری درباره تجمع تهران نوشت:
با توجه به جمع شدن حدود ۲۰ معلم از جمله ۴ آقا و حدوداً ۱۶ تا ۱۸ نفر خانم مامورین نیروی انتظامی که به صورت لباس شخصی و لباس رسمی در محل حضور داشتند با برخورد بد ضرب و شتم و توهین به ۴ آقا اقدام به سوار کردن آنان به ون و تهدید آنها نمودند.
پس از منتظر ماندن حدود دو ساعته در ون توسط مامورین پایگاه هفتم پلیس امنیت به آدرس بازار ۱۵ خرداد جنب جنب کاخ گلستان منتقل نمودند و پس از توهین یکی از پرسنل جوان توسط اشخاصی که در دایره جمع آوری اخبار پایگاه پایگاه هفتم پلیس امنیت بودند مورد بازجویی قرار گرفتند.
اسامی برخی از افرادی که در دایره جمعآوری اخبار پایگاه هفتم پلیس امنیت اشتغال داشتند آقایان پورهاشم، فرجی یا فرجاللهی و رجبی از کسانی بودند که با لباس شخصی مبادرت به زور برای جلوگیری از تجمع قانونی معلمان نمودند.
توضیح: تصاویر مربوط به یاسوج، از شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان ایران
@davtalaborg