ایران در ابر بحران ها

آلترناتیو ملی کجاست؟

حمید آصفی

تاریخ:۳۱ مردادماه ۱۳۹۹

سقوط آزاد ارزش پول ملی که بنا بر نظرات خوشبین ترین اقتصاد دانان ۴۰٪ واحد پولی در برابر ارزهای های خارجی سقوط کرده است. نرخ منفی رشد اقتصادی و سقوط آزاد در همه شاخص ها، جهش تورم درسالی که «جهش تولید» نام گذاری شده، وضعیتی را بوجود آورده که دولت قصد داشت با پیش فروش نفت برای آینده پولی برای کسر بودجه فراهم نماید، که با مخالفت دو سران قوای قضایی و مقننه مواجه شد. سقوط شتابان اقتصاد و قدرت خرید اکثریت مردم و افزایش شدید هزینه های زندگی، به زیر استانداردهای خط فقر و حتی برای سی میلیون نفر فقر خشن! شرایطی در حال ایجاد است که تحمل آن برای کارگران، تهیدستان و اکثریت بالای ۸۰٪ شهروندان کشور ناممکن شده است؛ اما و اما به برکت سیستم حامی پروری حاکمیت و خرید وفاداری! با ولع سیری نا پذیر اقلیتی ممتاز که هیچ قلمرویی از زمین، جنگل، دریا و کوه حتی ستیغ بلند دماوند از غارت و دست اندازی آن ها مصون نیست.

حاکمیت با این بیلان ورشکسته و با فراگیری خشم شهروندان نمی تواند و قادر نیست به شیوه کنونی به حکمرانی خود ادامه دهد و به زودی باید حساب مطالبات ملی جامعه را پس بدهند!

فسادساختاری و ارقام نجومی اختلاس و دزدی تا عمق ساختار حاکم ریشه دوانده و شعار مبارزه علیه فساد، بدون لشگری از رسانه های آزاد و جامعه مدنی قدرتمند، امری محال است. زیرا برای کنترل و مبارزه با سیستم فاسد بروکراتیزه شده که ششصد و پنجاه هزار پست مدیریتی وجود دارد (البته بورکرات ها و مدیران شریف و دست پاک حتما وجود دارند) چاره ای به غیر از به صحنه آمدن میلیون ها ایرانی به صحنه نیست. در موضوع افشاگری دو رئیس قوه قضاییه قبلی علیه یکدیگر و نیز در بازداشت آقای طبری در نهایت رئیس قوه ی قضاییه پیش خود پیشتاز و بانی مبارزه با فساد معرفی شد و همین فرمان را در مورد بررسی احتمالی پرونده ی تخلفات رئیس مجلس در دوران شهرداری تهران که مدتی است مجدد رسانه ایی شده است، به زودی خواهد پایان خواهد یافت!

این همه موارد افشا شده اگر موجب ریزش مشروعیت کامل نظام و بی آینده کردن آن نشود باید به تمام دانش نامه های سیاسی، به شدت به تردید و شک افتاد.

اگر در سوریه نجنگیم، مجبوریم در تهران بجنگیم!

این جمله ی بالا آدمی را یاد سخنان جعفری تئوریسین حزب رستاخیز دوره رژیم پیشین می‌اندازد که در زمان کمک ایران به سلطان قابوس برای سرکوب جنبش ظفار گفت: اگر ارتش شاهنشاهی در عمان با کمونیست ها نجنگد مجبور است در تهران و شیراز با آنها بجنگد! اما رژیم شاه در سال ۱۳۵۷ مجبور شد با همه نحله های سیاسی به خصوص اکثر مردم مذهبی در سراسر ایران بجنگد و در نهایت قدرت را تقدیم مخالفین خود کند.

سقوط و تضعیف شدید نفوذ ایران و نیروهای نیابتی اش در منطقه، به عنوان یکی از ابزارهای اقتدار خود، گسترش اعتراضات جوانان و شهروندان کشورهای عراق و لبنان به دولت ها و احزاب فاسد و ناکارآمد و نقش منفی حکومت ایران در دفاع از این احزاب، کاهش امکانات مالی و غیرمالی در حمایت از حامیان و نیابتی های خود، باید منتظر کمانه کردن موج های ضد حکومتی در کشورهای عراق و لبنان، به داخل ایران بود.

حاکمیت تن به یک نظر خواهی ملی نخواهد داد تا دریابد که اکثریت مردم ایران مخالف هزینه یک ریال از ثروت ملی خود در پای مداخلات منطقه ای جمهوری اسلامی هستند. اما بارها در اعتراض ها و خیزش های خود از جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ تا جنبش ۱۳۹۸، نشان داده اند که نسبت به مداخله حاکمیت در منطقه و هزینه کردن اموال و بودجه کشور بشدت مخالف هستند.

این تعادل ناپایدار و شکننده بین حاکمیت و اکثریت جامعه، به سرعت در حال تغییر است. اما اگر آلترناتیو و جبهه نجات ملی ایران شکل نگیرد هیچ فرد، ابر مرد و ابر زنی در ایران ظهور نخواهد کرد که راهی برای خلاصی و رهایی ملی بیابد یا بسازد. راه ساختن و یا راه یافتن در بستر پراکسیس ملی نمایان می‌شود و البته که نقش سرمایه های ملی و نمادین تعیین کننده هستند اما دوره ابر انسان ها و همه جامعه را به زیر یک چتر ببرد تمام شده و به خیلی ها باید گفت، روزتان بخیر!

@hamidasefichannel2

*مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.