این جنبش به ایران هم رسید. هر چند به دلیل شرایط سیاسی بسته در ایران و قوانین بسیار ناکارآمد با زور بسیار کمی به ایران قدم گذاشت
بیدارزنی: ۵ اکتبر ۲۰۱۷ برخی از زنان هنرپیشه تجربههای خود را از آزار و تجاوز جنسی توسط هاروی واینستین، تهیه کنندۀ پرنفوذ هالیوود در روزنامه نیویورک تایمز منعکس کردند. در همان ماه ساندرا مولر، خبرنگار فرانسوی، با راهاندازی #Balancetonporc (خوکت رو افشا کن) در توییتر، آزار جنسی در محیط کار را محکوم کرد. دو روز پس از آن آلیسا میلانو بازیگر آمریکایی، کمپین #Metoo (من هم همین طور) را راه انداخت. با تولد این جنبش، هزاران خاطرۀ تلخ از آزارهای جنسی در شبکههای اجتماعی منتشر و در پی آن، راهپیماییهایی در کشورهای مختلف برگزار شد. با هشتگ «MeToo» نه تنها زنان بلکه برخی از مردان هم از تجربه آزارهایی که متحمل شده بودند گفتند. رفته رفته این هشتگ به دنیای سیاست و ورزش و ادبیات نیز رسید و نامهای بسیاری را مطرح کرد که برخی از جامعه طرد یا به واسطه قانون محکوم شدند. نامهایی همچون کوین اسپیسی، بیل کازبی، آسیا ارجنتو (هنرپیشه زن ایتالیایی) در صنعت سینما، مایکل فالون وزیر دفاع بریتانیا و قاضی برت کاوانا نامزد دونالد ترامپ برای دیوان عالی آمریکا در دنیای سیاست، طارق رمضان، اسلام شناس سوئیسی در دنیای مذهب، ژان کلود آرنو همسر یکی از اعضای کمیتۀ ادبیات نوبل در دنیای ادبیات، کریستیانو رونالدو و سپس لری ناصر، پزشک پیشین تیم ملی ژیمناستیک در ورزش .
بنابر گزارش مرکز فرانسوی «بنیاد زنان» پس از راهاندازی کمپین#Metoo در شبکههای اجتماعی، از هر ۱۰ زن حدود ۷ زن اعلام کردهاند که قربانی خشونتهای جنسی یا سکسیسم (هر گونه پیش داوری، تبعیض، نفرت یا بدگمانی نسبت به یک جنس) بودهاند. این بنیاد برای دستیابی به این نتیجه، پرسشنامهای را بهصورت آنلاین در شبکههای اجتماعی منتشر کرد و ارزیابی پاسخها نشان داد که ۷۱ درصد از پاسخ دهندگان اعلام کردهاند که از مسیر این کمپین، تجربههای تلخشان دربارۀ خشونتهای جنسی را بیان کردهاند.
چیزی که به شکست سکوت بسیاری از زنان و برخی مردان انجامید شاید بیان یک تجربه جمعی برای به پایین کشیدن افرادی بود که به واسطه قدرت توانسته بودند خود را به آنها تحمیل کنند. شکست سکوت نه با این کمپین آغاز شد و نه آزار جنسی با آن به پایان میرسد اما درسهای ارزشمندی برای جامعه دارد. مهمترین درس آن این است که تنهایمان اگر چه جدا باشد دستبهدست هم میتوانیم تن قدرتمندان را بلرزانیم. پیامی که این جنبش منعکس میکند اعتراض به قدرت نامشروع است؛ قدرتی که به زورمندان اجازه هر گونه تحمیلی را میدهد. همه این افراد که سالها سکوت کرده بودند به یکباره نظارتی اجتماعی خلق کردند که توانست بسیاری از این نامها را به زیر بکشاند.
البته هدف این جنبش تنها این نبود که نامیان متجاوز را به زیر سوال ببرد بلکه هدف بیان واقعهای خشونتبار است که اغلب پنهان میماند. به همین دلیل بسیاری از کسانی که هشتگ من هم همینطور را به کار بردند، از آزارگر خود نامی نبردهاند.
چرا شکست سکوت در ایران اهمیت دو چندان دارد؟
این جنبش به ایران هم رسید. هر چند به دلیل شرایط سیاسی بسته در ایران و قوانین بسیار ناکارآمد با زور بسیار کمی به ایران قدم گذاشت. ولی بسیاری تشویق شدند از رنجی که متحمل شده بودند بگویند. اغلب راویان، تجربه خود را بدون آوردن نام و نشانی از آزارگر یا خود روایت کردند.
در ایران همزمان خبری منتشر شد که بر افکار عمومی به ویژه پدر و مادرها تاثیر بسیاری گذاشت. خرداد ۹۷ معاون انضباطی دبیرستان پسرانه مقطع متوسطه اول یک مجتمع آموزشی غیرانتفاعی در منطقه ۲ تهران، در پی آزار جنسی و تجاوز گروهی از دانشآموزان، بازداشت شد. پیش از آن، والدین این دانشآموزان در اعتراض به این موضوع تجمع کرده بودند.
پس از ماجرای تعرض به دانشآموزان دبیرستانی تهران بخش زیادی از کاربران ایرانی در توییتر به جنبش #Metoo پیوستند. این روایتگری ادامه دارد تا به امروز. برخی نامها نیز مطرح شد هم چون آیدین آغداشلو. حالا نیز فردی به نام کیوان امام وردی مطرح شده است. کسی که نه مانند ناظم آن مدرسه قدرت بالادستی خاصی نسبت به دانشآموزان داشته باشد و مطلع باشد که ممکن است آزاردیدگان به دلیل سن پایین سکوت کنند و نه نام آشنا که از قدرت خود ابزار سرکوب بسازد. پس لزوما کمتر ممکن است کسی بخواهد برای به زیر کشیدن نام چنین کسی ادعای کذبی مطرح کند. حال چرا چنین کسی توانسته تا کنون به آزار خود علیه این همه زن ادامه دهد؟
*مقالات و دیدگاه های مندرج در سایت شورای مدیریت گذار نظر نویسندگان آن است. شورای مدیریت گذار دیدگاه ها و مواضع خود را از طریق اعلامیه ها و اسناد خود منتشر می کند.