گزارش عفو بین الملل در مورد اطلاع میرحسین موسوی از کشتارهای ۱۳۶۷

میرحسین موسوی و اعضای دولت وی از وقوع جرایم و نقض حقوق بشر، از جمله ناپدیدسازیهای قهری گسترده و اعدامهای مخفیانه اطلاع داشتند

پاسخ عفو بین الملل به برخی سوالات پیرامون اطلاع میرحسن موسوی و دولت وی از اعدام های سال ۱۳۶۷

توجه عمومی مجدد به یک «فراخوان اقدام فوری» تاریخی سازمان عفو بین الملل که در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۶۷ ( ۱۶ اوت ۱۹۸۸) صادر شده و در آن این سازمان در مورد «شواهد حاکی از وقوع موج جدیدی از اعدام های سیاسی» در ایران ابراز نگرانی کرده، موجب از سر گرفته شدن بحثی عمومی شده است پیرامون این موضوعات که:

۱- عفو بین الملل تا چه میزان باور دارد که نخست وزیر وقت ایران، میرحسین موسوی، و دولت وی از کشتارهای دستجمعی زندانیان در همان حالی که این وقایع از اوایل مرداد تا اواسط شهریور ۱۳۶۷ در جریان بودند، آگاه بوده است؛

۲- بر اساس یافته های عفو بین الملل، نقش میرحسین موسوی و دولت وی در سیاست رسمی انکار و تحریف که طی هفته ها و ماه های پس از کشتار زندانیان دنبال میشد تا بر حقایق مرتبط با چرایی و چگونگی اعدامها و سرنوشت و محل دفن افراد قهراً ناپدیدشده و مخفیانه کشته شده سرپوش بگذارد، چه بوده است. عفو بین الملل متن حاضر را در پاسخ به سؤلاتی منتشر میکند که برخی از افراد جامعه و نیز خبرنگاران شاغل در شبکه های رسانهای فارسی زبان از این سازمان در مورد یافته هایش مطرح کرده اند. پاسخهای ارائه شده در ادامه بر اساس گزارش مفصلی با عنوان اسرار به خون آغشته: کشتار ۶۷ – جنایتی علیه بشریت که همچنان ادامه دارد (از این پس اسرار به خون آغشته)، که این سازمان در ۱۳ آذر ۱۳۹۷ (۴ دسامبر ۲۰۱۸) منتشر کرد و نیز بیانیه ی مطبوعاتی متعاقب آن، با عنوان «تحریف حقایق کشتار ۶۷ توسط مقامات دولتی وقت» که در ۲۱ آذر ۱۳۹۷ (۱۲ دسامبر ۲۰۱۸ ) صادر شد، مستند میشوند.

آیا میرحسین موسوی و اعضای دولت وی از ناپدیدسازی های قهری و کشتارهای دسته جمعی در همان حالی که این وقایع از اوایل مرداد ماه تا اواسط شهریور ۱۳۶۷ در جریان بودند، آگاهی داشتند؟

شواهد موجود به نگرانی های جدی دامن میزند که در مرداد ۱۳۶۷ ،میرحسین موسوی و اعضای دولت وی از ادعاهای جدی حاکی از وقوع جرایم و نقض حقوق بشر، از جمله ناپدیدسازیهای قهری گسترده و اعدامهای مخفیانهی احتمالی مطلع شدند، اما در انجام وظایف و مسئولیت های خود مطابق با قوانین بین المللی حقوق بشر برای صدور دستور تحقیقات و اقدام فوری به منظور آشکارسازی حقایق مرتبط با سرنوشت و محل نگهداری زندانیانی که در سراسر کشور قربانی ناپدیدسازی قهری شده بودند، مرتکب قصور شدند. هزاران نفر از مخالفان و دگراندیشان سیاسی محبوس در زندانهای سراسر ایران در اوایل مرداد ماه ۱۳۶۷ به نحو قهری ناپدید شدند.

همانطور که در صفحات ۵۵-۶۰ از نسخه فارسی گزارش اسرار به خون آغشته توضیح داده شده است، در هفته های بعد، خانواده های نگران و آشفته این افراد به ارگانهای مختلف حکومتی از جمله دفتر نخست وزیری مراجعه کردند و کتباً خواهان پاسخگویی در مورد سرنوشت و محل نگهداری عزیزانشان شدند، و نیز از دولت درخواست کردند که برای جلوگیری از اعدامها دست به اقدامی فوری بزند. مقاماتی که این خانوادهها به آنها مراجعه کردند یا اطلاعات بسیار اندکی در اختیارشان گذاشتند و یا به کلی از ارائه اطلاعات و حتی ملاقات با خانوادههای نگران خودداری کردند. عفو بین الملل استناد میکند به شهادت عصمت طالبی، که همسر و برادرش را در جریان کشتارهای دستجمعی از دست داده است و به یاد میآورد که یک بار در مرداد ماه، در دفتر نخست وزیری، یک مقام مسئول به آنها گفته بود نگران نباشند چون زندانیان چپ در خطر نیستند و فقط میخواهند به حساب زندانیان وابسته به سازمان مجاهدین خلق برسند. (رجوع کنید به صفحه ۵۹ از اسرار به خون آغشته.)

همان گونه که در صفحات ۱۰۱-۱۱۰ از اسرار به خون آغشته تشریح شده، سازمان عفو بین الملل اولین «فراخوان اقدام فوری» خود را در ۲۵ مرداد ۱۳۶۷ صادر نموده و با ابراز نگرانی درباره «شواهد حاکی از وقوع موج جدیدی از اعدامهای سیاسی در ایران»، اعضا و فعالان خود را در کشورهای مختلف بسیج کرده است تا به عبدالکریم موسوی اردبیلی، رئیس دیوان عالی کشور و عضو شورای عالی قضایی، و حسن ابراهیم حبیبی، وزیر دادگستری، تلگرام، تلکس و نامه بفرستند و رونوشت درخواست های خود را برای نمایندگیهای دیپلماتیک ایران در کشورهای محل سکونت خود نیز ارسال کنند. امروزه و براساس شهادت بازماندگان با قطعیت روشن شده است که تا ۲۵ مرداد ۱۳۶۷ ،موج اول اعدامها، که چندین هزار تن از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق را در سراسر کشور هدف گرفته بود، تا حد زیادی پیش رفته بوده است. موج دوم اعدامهای جمعی، که مخالفان سیاسی محبوس مرتبط با گروههای سیاسی چپ ۳ را هدف میگرفت، در این زمان هنوز آغاز نشده بود و در اوایل شهریور ماه اتفاق افتاد (ارجاع به صفحات ۱۳۷- ۱۳۹ از اسرار به خون آغشته.)

متن کامل گزارش را در اینجا بخوانید: