برای جلب اتحاد، بهوجود آوردن اعتماد به نفس در مردم، و قدرتمند و موثر عمل کردن در برابر نظام، باید یک جنبش با استراتژی جامع و همه جانبه طراحی شود.
کاوه صحرایی
اعتصابات محدود، جنبشهای پراکنده، و اعتراضات خیابانی هیجانی از یک طرف، و از طرف دیگر دعوای جمهوری یا مشروطه، واضح نبودن هدف متحد کننده، بیاعتمادی، ناامیدی از برنامه ای عملیاتی و قابل اجرا، و همچنین اختلاف در مورد چگونگی گذار، موجب شده است که جنبشها حمایت حداکثری نداشته باشند، براحتی سرکوب شوند، مبارزین بی پروا در معرض خطر قرار گیرند، و حتی در صورت موفقیت هم احتمال بر روی کار آمدن دیکتاتوریِ دیگر و یا هرج و مرج بسیار بالا باشد. برای جلب اتحاد، بهوجود آوردن اعتماد به نفس در مردم، و قدرتمند و موثر عمل کردن در برابر نظام، باید یک جنبش با استراتژی جامع و همه جانبهای طراحی شود.
استراتژی گذار از جمهوری اسلامی در ۱۰ قدم صورت میگیرد
امید، هدف مشترک، تشکیل شورا، کسب اعتبار، نمایش اتحاد،
فشار بیخطر، اعتصابات کم خطر، اعتراضات خشونت پرهیز، مبارزه، قیام؛
مطالبه اصلی:
– تسلیم شدن کامل حکومت
– محاکمه سران نظام
– رفراندوم تعیین نوع حکومت
– تشکیل مجلس موسسان قانون اساسی با رای مردم و زیر نظر نهادهای دموکراتیک است
در هر مرحله اگر جمهوری اسلامی به طور کامل تسلیم مطالبه مردم شد، مبارزات پیروز شده، در غیر این صورت تا مرحله دهم باید پیش رفت.
قدم اول
امید
ناامیدی بزرگترین دلیلی است که با وجود این همه ظلم و فساد و مشکل اقتصادی، هنوز هیچ اتفاقی نیوفتاده و مردم اعتراضات کمرنگ و پراکندهای دارند.
ناامیدی از مشخص نبودن هدف، مشخص نبودن ساختار حکومت بعدی، مشخص نبودن چگونگی گذار از جمهوری اسلامی، از عدم وجود رهبری قوی و قابل اعتماد برای عموم مردم، از عدم اتحاد اپوزیسیون، عدم اطمینان به حمایت بینالمللی، عدم اطمینان از اینکه مردم حرکت خواهند کرد یا نه.
نمونهای از گفتههای مردم:
– “اینها برن که چه کسی بیاد؟ یکی میاد بدتر از اینها، مگر یکبار انقلاب نکردیم؟”،
– “تا ابرقدرتها نخوان اینها نمیرن”،
– “کی میخواد اینها رو براندازه؟“
– “مردم ایران هیچکاری نخواهند کرد”،
– “جمهوری اسلامی همه را میکشد و رفتنی نیست”،
– “بعدش هرج و مرج میشه و همه چی بددتر میشه، لیبی بعد از انقلاب هنوز در آشوبه”.
برای ایجاد و زنده کردن امید کافی است موارد زیر برای مردم شفاف شود:
– مردم و جریانها هدف مشترکی داشته باشند که آنقدر برایشان ارزش داشته باشد که برای تحقق آن حاضر به حرکت کردن و حتی هزینه دادن باشند.
– گروه قابل اعتماد و توانمندی به دنبال متحد کردن مردم، جریانها و احزابها و رهبری و مدیریت آنها باشد.
– برنامه قابل تحققی ارایه کنند و اقدام کنند
– و قدم به قدم اتحاد و امید را افزایش دهند تا در زمان مناسبی اعتراضات شروع شود.
تمام این موارد در ادامه محقق میشود. وقتی این موارد و خصوصا چنین استراتژی به همگان اطلاع داده شود، برق امید را در چشمان همه خواهیم دید، همانطور که در پایان مطالعه این استراتژی در چشمان خود خواهید دید.
قدم دوم
هدف مشترک
اتحاد بر سر اشتراکات، موکول کردن اختلافات به رای مردم در فردای گذار
دموکراسی، انتخاب نوع حکومت به رای مردم
تدوین مهمترین اصول یک سیستم حکومتی دموکراتیک(نظر اکثریت، حقوق اقلیت، توازن قوا، پس گرفتن راحت قدرت، آزادیهای کامل مدنی-سیاسی-مذهبی)، مستقل بودن قوانین از هرگونه ایدئولوژی و مذهب، ملیگرا با حفظ تمامیت ارزی ایران، توسط بخشی از اپوزیسیون و پذیرش اینکه اختلاف دیدگاههای احزاب، جریانها و مردم بعد از سقوط جمهوری اسلامی به رای مردم گذاشته شود.
دموکراسی در بستر جمهوری یا مشروطه قابل تحقق است، و همینطور استبداد! پس همه باید برای تحقق دموکراسی که راه رشد جامعه و سپس کشور است متحد شوند، و نوع حکومت و سایر اختلافات به رای مردم گذاشته شود. (اختلافاتی همچون جمهوری یا مشروطه، پارلمانی یا ریاستی، مرکزی یا فدرال، …)
هدف نمیتواند و نباید تنها رفتن ج.ا باشد، مردم از اینکه از چاله به چاه بیافتند میترسند(“اینها برن که کی بیاد؟”، “مگه یک بار انقلاب نکردیم؟ همه چی بدتر شد”)
هدف باید شامل چشماندازی از جامعه دموکراتیک بعدی و خصوصا چگونگی تحقق آن باشد.
دموکراسی و آزادی تنها به وعده نیست، مردم تجربه تلخ وعدههای ۵۷ را از یاد نخواهند برد. باید سازوکار و اصولی شامل بایدها و نبایدها را مشخص کرد، که رعایت آنها، موجب تحقق این اهداف شود. درغیر این صورت با وعده آزادی خمینی تفاوتی نخواهد داشت، و مردم هم باید متوجه باشند که باید تا آخر از این اصول حمایت کنند و افراد را برای متعهد بودن به این اصول نقد کنند، وگرنه جنبش به بیراهه خواهد رفت. مراقبت از جنبش بر عده همه است. چگونگی تحقق آن نیز در ادامه آماده است.
تا زمانی که هدف و مسیر شفاف و قابل اعتماد نباشد، مردم و احزاب حاضر به اتحاد و هزینه دادن نخواهند بود.
قدم سوم
تشکیل شورای مبارزات
تشکیل شورایی جهت برنامه ریزی و مدیریت مبارزات از ائتلااف حداکثر جناحها، که همگی به این اهداف و اصول تدوین شده اعتقاد کامل دارند. اگر گروهی به این هدف اعتقاد ندارد، یا رفتاری مغایر اصول تدوین شده انجام میدهد، عملا به دموکراسی اعتقاد ندارد و باید کنار گذاشته شود.
تا زمانی که تمامی مردم و جریانها یکصدا، متمرکز و فکر شده حرکت نکنند، مبارزه پراکنده و غیر کوبنده خواهد بود، نتیجه نخواهد داد، و بهراحتی میتوان بین جریانها تفرقه ایجاد کرد. خصوصا اینکه جمهوری اسلامی سابقه سرکوب و قتل وحشیانهای دارد. همچنین در زمان نگراش این استراتژی، مبارزات ونزوئلا یا بلاروس همچنان در بنبست است. بنابراین نباید مبارزات به خود مردم سپرده شود. باید جریانهایی که پایه مردمی دارند، با هم متحد شده و مبارزات را یکصدا رهبری کنند.
در این شورا باید تصمیمگیری جمعی باشد، افراد انتخاب شوند، سازوکار و آییننامههایی جهت جلوگیری از تصمیمگیری فردی-حزبی در آن بهوجود بیاید، و امکان حذف نظرات مخالف در آن نباشد، وگرنه به محض کسب حمایت بالا، خود میتواند به سمت استبداد یا جهتگیری حزبی کشیده شود. و این چالشها اعتماد را به شورا کم خواهد کرد و حمایت حداکثری نخواهد شد. خود شورا باید نمودی از دموکراسی و مدلی باشد که قرار است فردا در ایران پیاده شود. اگر موفق عمل کند، هزاران برابر قابل اعتمادتر خواهد بود، و برعکس!
تمامی افراد شورا، باید موافقت کامل خود با اصول و اهداف مشترک را به صورت کاملا شفاف اعلام کنند، وهمچنین تسلیم بودن خود به رای مردم بعد از سقوط جمهوری اسلامی.
در هیچ جایی نباید گفته یا عملی خلاف اصول انجام دهند. چه خواسته و چه ناخواسته. چه مستقیم و چه غیر مستقیم. در غیر این صورت باید از شورا اخراج شوند.
اگر این افرادی پیشتر عقیدهای متضاد اصول داشتهاند، باید بهصورت شفاف عقبنشینی خود از آن دیدگاه یا اشتباهات خود را ذکر کنند به همراه دلیل، وگرنه غیر قابل اعتماد خواهند بود و نباید در شورا حضور داشته باشند. همه باید بتوانند اعتقادات و اهداف حزبی خود را که متضاد اصول نیست را حفظ کنند، ولی در این شورا آن را تبلیغ نکنند تا بعد از سقوط، و در این موارد باید تسلیم رای مردم باشند.
این افراد ممکن است در گذشته هر دیدگاهی داشته باشند، سلطنت فردی، از انقلابیون ۵۷، یا اصلاحطلب، ولی الان به هدف جنبش و گذار کامل به دموکراسی و تعیین نوع حکومت توسط مردم اعتقاد پیدا کرده باشد. همه احزاب باید به این موضوع احترام بگذارند. ولی اگر شخص پیشتر عملی جنایی یا غیر قانونی انجام داده، اجازه حضور در شورا را نخواهد داشت.
شورا تا زمانی که استراتژی و برنامه عملیاتی و قابل تحقق خود برای مبارزات و سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری اهداف را مشخص نکند، مردم و سایر جریانها امیدوار نخواهند شد و به آن اعتماد نخواهد کرد. پاسخ به این سوال که چطور قصد دارند جمهوری اسلامی را سرنگون کنند، و آیا واقعا میتوانند، همچون آهنربای اتحاد است.
سخنگویان شورا باید افرادی از جنس جامعه، جوان، پر انرژی، سخنور و منطقی با سابقهای خوب باشند.
همچنین شورا باید از متخصصینی که میتوانند در فشار آوردن به ج.ا کمک کنند دعوت کند: از جمله: جامعهشناس، وکیل بینالملل، حقوقدان، تحلیلگران اقتصادی و بورس، نظامی، انرژی، زندانیان سیاسی سابق و…
قدم چهارم
کسب اعتبار
مطمئنا در ابتدا شورا کوچک است و خیلی از افراد سرشناس و جریانهای سیاسی-اجتماعی پرطرفدار هنوز به آن اعتماد نکرده و نپیوستهاند.
برای کسب اعتبار، این شورا باید چند ویژگی جدی داشته باشد.
– آیا هدفی که پیشنهاد کردهاند، واقعا اشتراکات اکثریت مردم است؟
– آیا افرادی که در این گروه هستند، سابقهای متضاد هدف و اصول یاد شده دارند؟
– آیا برنامه عملیاتی و قابل اجرایی دارند؟ خصوصا آماده بودن برای سناریو های ممکن. آیا در حساسترین موقعیتها منفعل نخواهند بود؟
– آیا ساختار تصمیمگیری غیر فردی و غیر حزبی دارند؟
و با این ویژگیها عمل کند.
– آیا واقعا مطالبات مردمی و اجتماعی را رهبری میکنند یا بر روی آن موجسواری میکنند؟
– آیا در رهبری مطالبات، تصمیمهای درستی میگیرند؟ یا تصمیمات آنها موجی از انتقاد را به همراه دارد؟
– آیا عمل یا گفتهای متضاد اصول خود انجام میدهند؟
– آیا واقعا به گفته خود عمل میکنند یا شعار میدهند؟
– آیا از اشتباهات خود درس میگیرند و بهبود ایجاد میکنند؟
– آیا در هر قدم که جلو میروند، واقعا دستآوردی دارند؟
اگر شورا ویژگیهای بالا را داشته باشد، به سرعت توسط اکثریت مردم و جریانها مورد حمایت قرار میگیرد. حمایت مردم حمایت جریانها را میآورد، و حمایت جریانها، مردم بیشتری را ویژگی هدف پیشتر مشخص شد، ویژگی برنامه عملا همین استراتژی و برنامهای هست که مطالعه میکنید (که البته باید قویتر و تکمیلتر شود، خصوصا برنامه بعد از سقوط جمهوری اسلامی و جلوگیری از استبداد و هدایت به سمت دموکراسی). ولی سایر ویژگیها را شورا باید در عمل بکار ببرد، و مردم هم در ادامه باید شورا را برای عمل به آنها نقد کنند.
رهبرکیست؟
در دنیای شبکههای اجتماعی، دیگر نیازی به یک فرد معتبر، مقتدر و کاریزماتیک برای رهبری و متحد کردن نیست، بلکه این هدف و برنامه است که اعتبار و اتحاد میآورد. درست است که حمایت افراد پرطرفدار به جنبش سرعت و قدرت بالایی میبخشد، ولی بدون آنها نیز میتوان به نتیجه رسید.
شورا باید در شبکههای اجتماعی و رسانهها به صورت مکرر به اطلاع رسانی در مورد اهداف و برنامهها و فعالیتهای خود بپردازد، شبکههای اجتماعی را رصد کند و به سوالات، ابهامات و نگرانیها پاسخ دهد. محتواهای منتشر شده باید به صورت حرفهای، مکرر و مناسب هر شبکه اجتماعی و رسانه باشند (عکس و ویدیو کوتاه در اینستاگرام، نوشته کوتاه در تویتر و …) همچنین مردم را از افراد مطرح متحد شده، و دستاوردهای شورا مکررا مطلع کنند. در سایت رسمی خود حمایتگران سرشناس را معرفی کند.
شورا باید شروع به شبکهسازی و ارتباط با افراد مطرح، خبرنگاران، تحلیلگران، گروههای مدنی، دیگر احزاب، جریانها، و اینفِلونسرها در شبکههای اجتماعی کند تا آنها نیز شروع به آگاهسازی و دعوت دیگران به اتحاد و حمایت کنند.
همچنین کسب حمایت افراد سرشناس خارج، خصوصا هنرمندان، کارآفرینان موفق، اساتید دانشگاه.
ارتباط با نهادهای بینالمللی و کسب حمایت از این اهداف جهت شروع اقداماتهای بینالمللی همپای مبارزات داخلی، توسط تمامی فعالین باید شروع شود.
یکی دیگر از اصول مهم شورا که برای اتحاد بسیار لازم است، تشویق و رعایت گفتمان صحیح و موثر است.
دعوت به گفتگوی صحیح، به دور از فحاشی، توهین یا حمله، و پذیرش دیدگاههای مخالفی که مغایر با اصول جنبش نیست. از همه خواسته شود در فردای ایران تسلیم رای مردم باشند.
از همه طرفداران خواسته شود که اختلافات سیاسی را تا پایان مبارزات کنار بگذارند، و بر روی اشتراکات متمرکز و متحد شوند.
همچنین دعوت طرفداران به نقد گفتهها و اقدامات امروز افراد، به جای نقد شخصیت افراد، یا فقط پرداختن به گذشته افراد.
با این اقدامات، و خصوصا اقدامات بعدی (قدم های ۵-۸) ، هر چه شورا در هر قدم موفقتر عمل کند، اعتبار و حمایت و قدرت بیشتری خواهد گرفت و هر چه قدرت بیشتری داشته باشد، اقدامات موفق تری میتواند انجام دهد.
قدم پنجم
نمایش اتحاد
در این قدم هدف نمایش اتحاد و قدرت به صورت کاملا بیخطر است تا مردم ببینند واقعا چقدر زیادیم و امیدوارتر شده، افراد خاکستری که میترسند یا تمایل کمی به مبارزه دارند، جذب شوند، و همچنین این فعالیتها در دنیای واقعی، همه مردم را بیدار کند و حامیها بیشتر و بیشتر شوند. توجه کنیم که بخش بسیار بزرگی از مردم جریانهای سیاسی را دنبال نمیکنند.
شورا در مبارزات مدنی روزانه (مثلا طوفانهای توئیتری) باید با مردم و دیگر جریانها همراهی کامل داشته باشد، و به مرور بتواند خود شروع کننده و رهبری کننده مبارزات مدنی باشد. به عنوان مثال با همکاری با سایر فعالین، شروع کننده طوفانهای توئیتری یکصدا باشند.
تشویق تمامی طرفداران جهت نمایش اتحاد به صورت کاملا بیخطر و غیر قابل رهگیری. مثال:
• عکس پروفایل یک شکل (مثلا سفید)
• پوشیدن لباس سفید در روزی خاص
• روشن کردن چراغ ماشین در روز
• ترند کردن هشتگهای اجتماعی
• تجمع با خودرو در ساعتی خاص بدون هیچ اعتراضی
• دعوت به قدم زدم در اطراف یک میدان یا پارک (در هر شهر) بدون هیچگونه اعتراض یا شعاری
اگر این فعالیتها در ابتدا خطرناک باشد، بخش خاکستری مردم حاضر به هزینه دادن نخواهند بود، ولی اگر قدمهای اول بیخطر باشد، افراد بیشتر و بیشتری به آن خواهند پیوست. حامیان باید از همه دعوت به پیوستن کنند.
هر زمان تعداد حامیها مناسب بود، شروع به فشار آوردنهای بیخطر میکنیم:
قدم ششم
فشار بیخطر
فشار به حاکمیت از طریق حرکتهای ۱۰۰٪ بیخطر
• نخریدن کالاهایی خاص همچون ماشین ایرانی، کالای چینی،
• خرید نکردن از مراکز دولتی،
• بیرون کشیدن پول ازبانک،
• تلاش برای پایین کشیدن ارزش سهام شرکتهای دولتی،
• کمپینهای شبکههای اجتماعی،
• ترند کردن هشتگهای مخالفت اجتماعی بیخطر همچون #اعدام_نکنید،
• بلاک کردن اکانتهای طرفدار جمهوری اسلامی، همچون خامنهای و ظریف
• بلاک کردن اکانت سلبریتیهای حکومتی، مثلا اگر از اعدام حمایت کردهاند.
• مطالبهگری اتحاد با اهداف جنبش از اشخاص مطرح توسط طرفداران
• سر کار نرفتن دورهای اصناف شخصی، مثلا مثلا یک هفته راننده تاکسیها، یک هفته کامیون داران،
• دعوتهای متعدد به تجمعهای پراکنده، ولی حضور تنها جهت قدم زدن و بدون اعتراض، جهت خسته کردن رژیم
به صورت همزمان فعالین خارج از کشور، شروع به رایزنی بینالمللی جهت حمایت از فعالین داخل، و فشارهای بینالمللی به حکومت میکنند.
• توسعه نرم افزارهایی که به فعالین داخلی کمک کند،
• راهکارهایی جهت عبور از فیلتر یا قطعی اینترنت،
• اطلاعرسانی بینالمللی از مطالبه داخلی و همراهی آنها
• کمپینهای حقوق بشر و دموکراسی خواهی بینالمللی،
• جلوگیری از اخراج پناهندگان ایرانی…
• از همه کشورها و خواسته شود هیچ رابطهای با جمهوری اسلامی نداشته و آنها را برای پذیرش مطالبات جنبش تحت فشار و تحریم جدی بگذارند.
• از جامعه بینالمللی خواسته شود که کشور های حامی ایران را تحت فشار بگذارند که از ج.ا حمایت نکرده و برای ارتباط بهتر با ایران آینده، سمت مردم را بگیرند.
• دستگیری، تحت تعقیب قراردادن، و محدود سازی حداکثری مهره های نظام، سیاست مداران، آقازادهها، و مسئولین سابق ج.ا در خارج.
• بلوکه کردن پولها و امکانات آنها و ج.ا
• استفاده از پولهای بلوکه شده برای اعتصابیون و هزینههای دادگاههای بینالمللی برای مهرههای نظام
هدف از فشار بیخطر تا کم خطر این است که مردم ببینند اتحاد آنها میتواند دستاوردهایی داشته باشد، اعتماد به نفس بیشری داشته باشند، و مشارکت بیشتر شود خصوصا گروههای خاکستری، ریزش بسیاری در حکومت صورت گیرد، و دعوت به اتحاد میلیونی و آمادگی برای کوبنده بودن مراحل بعدی. اگر مردم در این مراحل بیخطر تا کم خطر همراهی کنند، تمامی مراحل بعدی را نیز مشارکت خواهند کرد و احتمال تسلیم ج.ا بدون خشونت خیلی بیشتر خواهد شد.
قدم هشتم
اعتراضات خشونت پرهیز مبارزات خشونت پرهیز شانس مشارکت حداکثری مردم را بسیار بالا میبرد
• دعوت یکصدا به تحصنهای حداکثری اصناف
• تجمع میلیونی در خیابان، به صورت کاملا خشونت پرهیز (و نه خشونتگریز)
• فشار جهت تسلیم و پذیرش مطالبات جنبش
• حمایت افراد سرشناس داخل و خارج: هنرمندان، ورزشکاران، اساتید دانشگاه، صنعتگران، احزاب سیاسی
• مطالبات جنبش در فضای مجازی با مشارکت میلیونی
• دعوت از گروههای محافظهکار و اصلاحطلب برای پیوستن به مردم با امکان اینکه میتوانند مطالبات خود در قالب احزاب آزاد در یک کشور دموکراتیک دنبال کنند
• دعوت از بدنه نظامیان جهت عدم مشارکت در سرکوبها و پیوستن به مردم
• اعتراضات و تحصنها بنابه اتفاقات روز میتواند روزانه باشد و یا هفتگی، متمرکز باشد یا پراکنده و متعدد
• شورا به عنوان نماینده مشروع مردم شروع به رایزنی با کشورهای موثر و توافق و اتحاد با آنها میکند.
• تلاش برای قطع کامل همکاری تمامی کشورها با ج.ا و اخراج تمامی سفرای جمهوری اسلامی از تمامی کشورها…
در این مرحله با مشارکت حداکثری مردم، فشار و حمایت بینالمللی، و ریزش بسیار در خود حکومت، یا حکومت تسلیم میشود و جنبش پیروز شده، یا تلاش میکند که تغییر ماهیت دهد (همچون دیکتاتوری روسیه) که شورا و مردم باید با هوشیاری از آن جلوگیری کنند، یا آن را به خشونت میکشد، که در این حالت مراحل پایانی باید اتفاق بیافتد:
قدم نهم
مبارزه
• خرابکاریهای شرافتمندانه
• تظاهرات میلیونی در تهران، تظاهرات برق آسا در تمامی شهرها به گونهای که موجب عدم تمرکز سرکوبگران شود
• خراب کردن خطوط ویژه، جهت اختلال در تردد سرکوبگران
• هجوم به صدا و سیما و رادیو و در اختیار گرفتن آنها
• تصرف ادارات دولتی مهم، وزارت خانهها، مجلس
• آزادی زندانیان سیاسی،…
به خاطر قدرت، پول، وحشیگری، و داشتن پایگاه حداقل ۵ میلیونی طرفداران حاکمیت، و شستشوی مغزی آنها (که دارید برای خدا میکشید)، و سابقه کشتار ۱۵۰۰ نفره آبان، باید مبارزات خیابانی به قدری به تاخیر بیافتد که نظام بسیار بسیار ضعیف شده و ریزش بسیاری در آن شکل گرفته باشد، و برنامه قیام کاملا کوبنده باشد. شورا باید با کمک کارشناسان خبره، برای این مراحل آمادگی کامل داشته باشد، سناریوهای مختلفی را در نظر داشته باشد و بداند چگونه آن را رهبری کند و خصوصا منفعل عمل نکند که این بزرگترین خیانت خواهد بود.
درغیر این صورت، فاجعهای عظیم بهوجود خواهد آمد، افراد پیشرو زیادی را از دست خواهیم داد و امید تا سالها از دست میرود.
درصورت عدم تسلیم کامل حکومت یا دست بردن جدی به اسلحه، مرحله نهایی:
قدم دهم
قیام
دعوت از سربازان وظیفه و بدنه نظامیان جهت پیوستن کامل به جنبش
دعوت از فرماندهان مردمی جهت پیوستن به مردم و فرماندهی نیروهای مبارز
قیام بدنه نظامیان و مبارزه مسلحانه با درصد بسیار کوچک وحشیهای نظام
درخواست از ائتلاف بینالمللی برای حمله نظامی به مراکز نظامی ج.ا بعد از اخطار تخلیه، و در صورت لزوم درخواست ورود نیروهای ائتلاف بینالمللی به کشور
دستگیری رهبران و سران نظام
در اختیار گرفتن رسمی قدرت توسط شورا
شروع دوره جدید:
جشن پیروزی
شروع دموکراسی و جلوگیری از بیراهه کشیده شدن جنبش
تشکیل دولت موقت، رفراندوم جمهوری اسلامی آری یا خیر، مجلس موسسان تدوین قانون اساسی، رفراندوم نوع حکومت و قانون اساسی
مردم باید تا تحقق کامل آرمانهای جنبش خود، هوشیار بوده، جنبش را رها نکنند، به گفتهها و تحلیل ها دقت کنند، و افراد را به پاسخگویی وادار کنند.
باید بدانیم تنها یک بند قانونی اشتباه میتواند مجدد کشور را به سمت استبداد، ناکارآمدی، یا تجزیه بکشاند.
رویکرد جنبش و ملاحظات:
۱. ممکن است این استراتژی طولانی به نظر برسد، ولی تجربه سالیان گذشته نشان داده جنبشهای احساسی و یا پراکنده، بیشتر سوپاپ تخلیه برای ج.ا است. اگر ۴ قدم اول به درستی انجام شود، این استراتژی میتواند ظرف ۶ ماه نیز به نتیجه برسد.
۲. بعد از سقوط جمهوری اسلامی، مرحله بسیار سخت و خطرناکی تا برقراری دموکراسی پیشرو خواهد بود، هر چه شورا قویتر باشد، آن مرحله موفقتر خواهد بود. با چنین استراتژی، شورا این قدرت را بهدست خواهد آورد. درغیر این صورت، یک گروه عوام فریب در آن مرحله میتواند تمام آرمانهای جنبش را نابود کند.
۳. ممکن است بگویید چرا این همه مرحله، مطمئنیم که جمهوری اسلامی کوتاه نمیآید و تنها با قیام مردمی براندازی میشود،
شاید درست باشد، ولی باید همه مردم و احزاب به این باور برسند که راه دیگری نیست،
و تنها راهی که به این باور میرسند، طی شدن تمامی این مراحل است.
اگر امکان تسلیم بدون خشونت یا کمخشونت باشد،عملا محقق میشود،اگر نباشد، راهی نیست جزرفتن به مرحله بعدی چون دیگر مردم حاضر به استمرار و مدارا باجمهوریاسلامی نیستند، چراکه اگر بماند،دیگر ایرانی نمیماند.
۴. همواره در تمام مراحل روی جذب حداکثری پایگاههای مردمی و احزاب تمرکز شود (توده، کارگر، روشنفکر، دانشجویان، نظامیان از بدنه جامعه، مذهبیون واقعی، و همه احزاب حتی اصلاحطلبها و محافظهکاران)
۵. تا یک مرحله به هدف قابل قبولی نرسیده، مراحل پر هزینهتر بعدی شروع نشود، و تک تک این مراحل، باید هدف مشخصی را دنبال کند، یا تسلیم کامل حاکمیت، و یا حرکت محکم و قاطع به مرحله بعدی
۶. تمرکز بر مبارزه خشونت پرهیز است، ولی خشونت گریز نیست. در انتها ممکن است خشونتآمیز شود، ولی زمانی که حداکثر اتحاد کسب شده و حداکثر ریزش از حکومت حاصل شده و بینهایت ضعیف شده
۷. شورا باید تمامی سناریوهای ممکن را پیشبینی کند و برای آن برنامه داشته باشد، از جمله:
– احتمال شروع جنگ توسط جمهوری اسلامی با یک کشور در منطقه همچون عربستان، برای متحد کردن مردم با خودش علیه بیگانه
– ایجاد شورش اراذل و غارت خانهها و بازاریان برای پشیمان کردن و عقبنشینی مردم
– کشتار وسیع، و …
۱. مطمئنا این استراتژی نیاز به بهبود دارد که از همه تقاضا میشود به بهبود آن کمک کنند
۲. در صورت منفعل بودن اپوزیسیون، قدمهای اول تا چهارم (امید، هدف، تشکیل شورا، کسب حمایت و اعتبار) میتواند توسط مردم و افراد متخصص و مستقل نیز تدوین شود و از همگان دعوت به مطالبه و حمایت شود.
۳. در تدوین این استراتژی نظرات و رویکردهای بسیاری از فعالان نیز ذکر شده است.
وظیفه تک تک ما
• از همگی خواهش میکنم در انتشار، حمایت و بهبود یک استراتژی گذار، فعال باشید
• افرادی که توانایی تدوین اصول یاد شده در قدم دوم (هدف مشترک)، و آییننامه دموکراتیک یک شورا (قدم سوم) را دارند، تدوین آن را شروع کنند.
• به صورت بیوقفه از جریانهای فعال مطالبهگر استراتژی کامل و برنامه مشخصی برای گذار از جمهوری اسلامی باشید. بدون برنامه و استراتژی، اینجا تنها محفلی برای تخلیه نفرت از ج.ا خواهد بود.
• در مذاکره با همه افراد مطالبهگر اتحاد بر روی اشتراکات و تسلیم رای مردم در اختلافات باشیم.
• کمک به اتحاد با الزام به گفتمان سازنده با سایر افراد با دیدگاه مخالف
• تمرکز و جا انداختن دموکراسی (نظر اکثریت، حقوق اقلیت) به جای دعوا بر سر جمهوری یا مشروطه
• به جای قدیسسازی از اشخاص، چه مصدق، چه شاه، چه موسوی، چه ستوده، اهداف را دنبال کنید.
• دعوت از دیگران برای باور به چنین جنبشی، به اینکه میتوان از جمهوری اسلامی گذار موفق داشت، و اتحاد و همراهی با آن، خصوصا در فعالیتهای بیخطر تا کم خطر.