گره زدن به نفع دلالان: وضعیت زنان فرش‌باف سنندج

تلاش برای رفع این مشکل همانا توانمند ساختن خود زنان قالی‌باف و در اختیارنهادن ابزار و مواد تولیدی به آن‌ها است نه حمایت از دلالان.

فریبا دانشمهر

نرخ استثمار در صنایع دستی به ویژه در فرش‌بافی بسیار بالا است. آنچه به دست زنان قالی‌یاف می‌رسد حتا پایین‌تر از آن چیزی است که به عنوان حداقل دستمزد مقرر شده است.

پولی که آن‌ها قرار است بابت بافت این فرش دریافت کنند، ۵ میلیون تومان است. یعنی یک میلیون و ششصدهزار تومان دستمزد برای هر کدام از آن‌ها برای دو ماه کار بافندگی. این رقم باورنکردنی می‌نماید اما حقیقت دارد.

اما حتی هم‌صنفی‌های آن‌ها در رسته‌ی تابلوفرش، دستمزدهای کمتر از این هم دارند. بافت هر تابلوفرش معمولی در ابعاد متوسط معمولأ یک ماه زمان می‌برد که دستمزد آن چیزی در حدود ۵۰۰ هزار تومان است. کار تابلوفرش ظریف‌تر است و دقت بیشتری می‌طلبد. هر کسی که در این حوزه بتواند سر موقع تابلوفرش سفارش‌شده را بدون عیب و نقص تحویل دهد، دفعه‌ی بعد تابلو فرشی گران‌تر به او می‌دهند.

«ما برای دلالان گره می‌زنیم»

سال ۹۷، در گزارشی که پایگاه خبری-تحلیلی «کُرد توی» مربوط به اخبار کردستان، درباره فرش‌بافان کردستانی منتشر کرده بود، یکی از زنان فرش‌باف گفته بود: «ما برای دلالان گره می‌زنیم». اشاره او به واسطه‌هایی بود که در این صنف وجود دارند و با سوءاستفاده از موقعیت زنان فرش‌باف، با کمترین قیمت ممکن فرش‌ها را از زنان کارگر می‌گیرند و با سودهایی چندین برابر یا در بازار داخلی می‌فروشند و یا آن‌ها را صادر می‌کنند.

شگرد کار بیشتر این دلالان به این صورت است که مواد اولیه و طرح و نقشه‌ی فرش را به گروهی از زنان می‌سپارند و برای آن‌ها وقت تعیین می‌کنند. مدت زمانی که برای بافتن فرش به زنان فرش‌باف داده می‌شود معمولأ بسیار کمتر از مقدار زمانی واقعی است که برای بافتن آن لازم است.

اما دلالان با این کار دو هدف را دنبال می‌کنند:

اول این که با برآورد کمتر زمان بافتن فرش، زنان کارگر فرش را اقناع می‌کنند که بافتن آن کار آسانی است و زمان زیادی طول نمی‌کشد.

سپس برای این که مطمئن باشند که کار فرش در همان تاریخ تعیین‌شده توسط آن‌ها تمام می‌شود، از کارگرانشان سفته‌هایی چندین برابر دستمزدشان می‌گیرند و تنها به شرطی کار را به آن‌ها واگذار می‌کنند که سفته امضا کنند.

به این ترتیب اگر کار به موقع تمام نشود، حتی اگر بیشتر از ۵۰ درصد آن هم انجام شده باشد، هیچ دستمزدی به زنان فرش‌باف پرداخت نمی‌شود و فرشِ نیمه‌کاره هم از آن‌ها گرفته می‌شود و به گروه دیگری سپرد می‌شود که با نصف همان دستمزد اندک، کار را به پایان می‌رسانند. در این صورت اگر گروه بافنده‌ی اصلی بخواهد بابت دستمزد کار انجام‌شده اعتراض یا شکایتی بکند، طرفِ دلال، این قدرت را دارد که سفته‌ها را به اجرا بگذارد. بنابراین قدرت هرگونه چانه‌زنی و اعتراض از همان ابتدا و پیشاپیش از آن‌ها سلب می‌شود.

همسویی مدیریت کلان با دلالان

حمید کارگر، رئیس مرکز ملی فرش ایران سال پیش در اظهارنظری در این‌باره گفته بود:

«کلمه واسطه در حوزه قالی‌بافی با بقیه حوزه‌ها متفاوت است. یعنی آن صفت‌های منفی که همیشه به دلال‌ها و واسطه‌گرها داده می‌شود در حوزه فرش دستباف نمی‌توانیم بدهیم. چون اگر این واسطه‌ها نباشند، یک قالی‌باف خانگی هرگز توان عرضه فرش در بازارهای داخلی و و خارجی را نخواهد داشت.»

این آدرس غلطی است که آقای کارگر می‌دهد. مسئله این است که زنان فرش‌باف به خودی خود نمی‌توانند برای خودشان ابزار تولید و مواد اولیه کارشان را فراهم کنند و به همین دلیل وابسته به فعالیت دلالان هستند و تلاش برای رفع این مشکل همانا توانمند ساختن خود زنان قالی‌باف و در اختیارنهادن ابزار و مواد تولیدی به دست خود آن‌ها است نه حمایت از دلالان.