باوجود آرایش جنگی نیروهای سیاهپوش در داخل برخی میادین و گذرگاههای شهرهای مختلف برای رویارویی و نبرد با زنان و مردان بهویژه نوجوانان و جوانان این سرزمین؛ شهر همچنان در حال و هوای زن زندگی آزادی است.
اما یک پرسش و ابهام بزرگ این روزها برای بخشهایی از جامعه و نیز اپوزیسیون مطرح هست که: چرا حاکمیت در شرایطی که در نبرد خارجی قرار گرفته، با بهانهی تکراری حجاب اجباری به نبرد داخلی با زنان رفته است؟
چند پاسخ احتمالی به ذهن نگارنده میرسد که با هم مرور میکنیم. یادآوری این نکته ضروری است که وجود یک یا چند یا همهی گزینهها بهعنوان پاسخ به این پرسش مهم، احتمال داشته و امکان پذیر است.
۱- نشان دادن ایرانی قوی در برابر دشمن خارجی و سایر کشورها با پرداختن به حجاب اجباری بهعنوان اولویت مهم و اساسی نظام در داخل کشور با شرایط عادی
۲- اعلام استمرار گفتمان ایدئولوژیک دین سیاسی در داخل کشور به نشانگان رشد سکولاریسم در جامعه و بهویژه دینباوران
۳- اعلان عمومی و آشکار قاطعیت و قدرت نظام به جامعه در مبارزه با گفتمان جنبش زن زندگی آزادی
۴- تسلط بر خیابان در شرایط احتمالی بروز اعتراضات گروههای مختلف جامعه همزمان با تنش و منازعات خارجی
۵- بهرهمندی از فرصت فضای گنگ و مبهم و همراه با اضطراب تنش و منازعات خارجی به منظور برخورد با مقاومت و کنشهای مدنی روزافزون زنان و مردان جامعه پساز اعتراضات سال ۱۴۰۱ و جنبش زن زندگی آزادی
۶- توجه دادن جامعه در فضای عینی و مجازی به ترس و وحشت بازگشت قدرتمند گشت ارشاد و نیروهای حجاببان
۷- کمرنگ نمودن بحرانهای اقتصادی، تورم و فقر روزافزون، کاهش ارزش پول ملی و بهویژه فسادهای گستردهی مالی هم چون: ماجرای رسوایی مالی امام جمعهی موقت تهران و ریاست مجلس یازدهم
۸ – کمرنگ نمودن و به فراموشی سپردن انتخابات کمروتق و با مشارکت پایین اسفند ۱۴۰۲
۹- محک و آزمون میدانی کنش جمعی گروههای مختلف جامعه در قبال برخورد شدید و آرایش جنگی نیروی انتظامی و همیاران لباس شخصی و داوطلب با زنان و کنش پوشش اختیاری
۱۰- تأکید بر وادار نمودن زنان به اطاعت از گفتمان رسمی و نشان دادن تداوم هژمونی و سیطره بر آنان
۱۱- همزمانی بهرهمندی روایت رسانهای جنگ با دشمن خارجی و نبرد داخلی با زنان برای اقناع و رضایت طرفداران تندرو و ایدئولوژی زدهی حاکمیت جمهوری اسلامی
فریبا نظری
۳۰ فروردین ۱۴۰۳