اکنون اما در قرن ۲۱ که گفتمان غالب جهانی برای تغییر روشهای حکمرانی، جنبشهای خشونتپرهیز و مدنی با حضور در میدان است، حرکت در کشور ما نیز میتواند متاثر از این گفتمان باشد.
گر مرد رهی
غم مخور از دوری و دیری
(هوشنگ ابتهاج)
کیوان صمیمی
ما در زمان شاه اشتباه کردیم که بدون مشخص بودن وضعیت بعد از سقوط، بهدنبال پیروزی هرچه زودتر بودیم. شما این اشتباه را نکنید. اکنون نیز اگر راهی را برویم که نتیجهی زودبازده داشته باشد، به فرض هم که به سرنگونی حکومت بینجامد اما بهار زودگذریست که زمستانی زودهنگام را بهدنبال خواهد داشت و دوباره خواهیم گفت؛ هوا بس ناجوانمردانه سرد است!
بهار ۵۷ به زمستانی دهساله و سپس چهلساله تبدیل شد و البته زمستان، از همان ۲۲ بهمن آغاز شده بود ولی به ندرت کسانی آنرا دیدند. معدود مبارزین باتجربهای که در پائیز ۵۷ عوارض براندازی حکومت را پیشبینی میکردند، در اقلیتی بسیار قلیل بودند مثلاً دکتر غلامحسین صدیقی پدر جامعهشناسی ایران و وزیر کابینه مصدق، مصطفی رحیمی روشنفکر چپ و مهندس بازرگان. بقیهی بزرگان و روشنفکران و اکثر مردم اما، خشمگین از فشار ۳۰ سال اختناق ساواک و چپاول هزار فامیل و نیز استبداد شاه که میگفت “هرکس نمیخواهد، از ایران برود” میخواستیم در همان مقطع کار را تمام کنیم.
خشم متراکم سه دهه باعث شده بود تا خواست مسالمتآمیز برخی تجربه کردهها، گرفتن تدریجیِ مطالبات، تلاش پیوسته و خشونت پرهیز را بینتیجه و سازشکارانه بدانیم و توجه نکنیم که دریا شود آن رود که “پیوسته” روان است. (ابتهاج)
عامل بسیار موثری که در دههی ۴۰ حرکات حق طلبانهی سیاسیون را به سمت راهبرد مبارزه مسلحانه و سرنگونی محور بُرد، غلبهی گفتمان انقلابی و خشونتآمیز در اکثر قریب به اتفاق جنبشهایی بود که مطالبهی آزادی و رهایی را داشتند یعنی بسیاری از کشورها در امریکای لاتین، خاورمیانه، آفریقا و حتی دو سه کشور اروپایی. بنابراین حرکت مطالبه محور در ایران نیز به طور طبیعی ذیل گفتمان غالب قرار گرفت و درواقع به نوعی بر مبارزین تحمیل شد.
اکنون اما در قرن ۲۱ که گفتمان غالب جهانی برای تغییر روشهای حکمرانی، جنبشهای خشونت پرهیز و مدنی با حضور در میدان است، حرکت در کشور ما نیز میتواند متاثر از این گفتمان باشد. راهبرد سرنگونی محور، شورش خشونتآمیز، کودتای داخلی، براندازی از طریق عاملیت های خارجی و همچنین از سوی دیگر راهبرد اصلاحات محور، فعالیتهای انتخابات محور، رفرمهای سطحی، بزک کردن وضع موجود با رفتوآمد دولتهای بیاختیار اصلاحطلب و اصولگرا، نهتنها گره فروبستهی فشار اقتصادی بر مردم و نیز خطر تجزیهی ایران را باز نخواهد کرد بلکه ماه به ماه بحران فعلی را بنیادین تر میکند.
حرکتی که گام به گام کشور را از باتلاق کنونی بیرون آورَد، تنها و تنها پیوسته و مستمر به دست خود مردم ایران، از طريق “راهبرد جنبش محور” و با تکیه بر شعار “خیابان علیه فقر” انجام میگیرد. راهبرد جنبشی با تاکید بر گرفتن تدریجی مطالبات از طریق تلاش پیوسته و حضور خشونت پرهیز و صبورانهی کارگران، معلمان، دانشجویان، بیکاران و سایر مطالبه گران است که آرام آرام انسجام ملی را تقویت خواهد کرد.
استمرار همبستگی ملت است که قدرتی تعیینکننده اما صلحطلب و بدون انتقامجویی میسازد. پررنگ شدن تدریجی اقشار مطالبه گر در میدان، قدرت مستقر را مجبور به عقبنشینی و اصلاح ریشهای ساختارها و قانون اساسی، بدون زیروروشدن و ایجاد ناامنی در کشور خواهد کرد.
جنبش مسالمتآمیز اجتماعی اگر چه راهبردی زودبازده نیست و حرکتی آهسته و پیوسته است اما از آنجایی که زیرساختهای انسجام اقشار مختلف را میسازد، مناسبات عادلانه و فضای آزادانهای که بر آن بستر بنا میشود، بهاری نخواهد بود که به زمستان تبدیل شود زیرا حضور تدریجاً سازمان یافتهی ملت، نگهدارندهی آن است.
من، تو و هر شهروند مطالبه گر چنانچه فراتر از حرف و شعار، یک گام هم در میدان برای تقویت حرکات کارگران و معلمان و … و این جنبش مطالبه محور برداریم و از دنبال کردن مسیر طولانیِ رودخانه دست نکشیم، به دریا خواهیم رسید و آنگاه روزی که بجنبد نفَس باد بهاری، بینی که گل و سبزه کران تا به کران است. (ابتهاج)
اشتباه زمان شاه را تکرار نکنیم.
https://t.me/iranfardamag